-
H_R
خیلی بده -
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگن@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگنکسی نمیدونه ؟؟؟
-
بدبختیه من اینه موقعیتم جوریه خانواده زود تر من میدونن جواب میاد همیشه
-
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگنکسی نمیدونه ؟؟؟
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگنکسی نمیدونه ؟؟؟
فک کنم زیست دوازده هست هفته دیگه
فردا شب هم فصل ۳ و ۴ زیست ده -
-
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگنکسی نمیدونه ؟؟؟
فک کنم زیست دوازده هست هفته دیگه
فردا شب هم فصل ۳ و ۴ زیست دهH_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگنکسی نمیدونه ؟؟؟
فک کنم زیست دوازده هست هفته دیگه
فردا شب هم فصل ۳ و ۴ زیست دهممنون
-
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگنکسی نمیدونه ؟؟؟
فک کنم زیست دوازده هست هفته دیگه
فردا شب هم فصل ۳ و ۴ زیست دهممنون
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
تا حالا لحظه نتایج رو تصور کردین
نه اچ آر اینکه مثلا هفته آینده ما باید چی بخونیم برا رفع اشکال این را میگم
میگفتن از یه هفته قبل میگنکسی نمیدونه ؟؟؟
فک کنم زیست دوازده هست هفته دیگه
فردا شب هم فصل ۳ و ۴ زیست دهممنون
-
H_R
تصور کردم.
ی تاپیک بود ک بچه ها از اون لحظه هاشون میگفتن.
مثلا پدر و مادرشون بیرون منتظرن و... . برای اونایی ک امتحان رو بد داده بودن و با اشک از سر جلسه میومدن بیرون خیلی ناراحت شدم.ی جورایی خودمو اونجوری تصور کردم گفتم خیلی سخته تو این موقعیت تو چشم های بابات ک اینقدر برات زحمت کشیده نگاه کنی و بگی ک بد دادی.یا بعضیا بودن ک براشون سخت بود ک اقوام بعد از جلسه کنکور بهشون زنگ بزنن ک چطور دادی و... -
H_R
تصور کردم.
ی تاپیک بود ک بچه ها از اون لحظه هاشون میگفتن.
مثلا پدر و مادرشون بیرون منتظرن و... . برای اونایی ک امتحان رو بد داده بودن و با اشک از سر جلسه میومدن بیرون خیلی ناراحت شدم.ی جورایی خودمو اونجوری تصور کردم گفتم خیلی سخته تو این موقعیت تو چشم های بابات ک اینقدر برات زحمت کشیده نگاه کنی و بگی ک بد دادی.یا بعضیا بودن ک براشون سخت بود ک اقوام بعد از جلسه کنکور بهشون زنگ بزنن ک چطور دادی و... -
H_R
تصور کردم.
ی تاپیک بود ک بچه ها از اون لحظه هاشون میگفتن.
مثلا پدر و مادرشون بیرون منتظرن و... . برای اونایی ک امتحان رو بد داده بودن و با اشک از سر جلسه میومدن بیرون خیلی ناراحت شدم.ی جورایی خودمو اونجوری تصور کردم گفتم خیلی سخته تو این موقعیت تو چشم های بابات ک اینقدر برات زحمت کشیده نگاه کنی و بگی ک بد دادی.یا بعضیا بودن ک براشون سخت بود ک اقوام بعد از جلسه کنکور بهشون زنگ بزنن ک چطور دادی و...Hhh Hh
اوه اره خیلی سخته اصلا دلم نمیخواد اینجوری باشم بخاطر شرایط خیلی خاصی که دارم قطعا واسم خیلی بد میشهانشاالله واسه هیچ کدوممون این اتفاق نیوفته خیلی بده
-
Hhh Hh
اوه اره خیلی سخته اصلا دلم نمیخواد اینجوری باشم بخاطر شرایط خیلی خاصی که دارم قطعا واسم خیلی بد میشهانشاالله واسه هیچ کدوممون این اتفاق نیوفته خیلی بده
Fateme Sh 0
ان شاءالله -
Fateme Sh 0
ان شاءالله -
H_R
تصور کردم.
ی تاپیک بود ک بچه ها از اون لحظه هاشون میگفتن.
مثلا پدر و مادرشون بیرون منتظرن و... . برای اونایی ک امتحان رو بد داده بودن و با اشک از سر جلسه میومدن بیرون خیلی ناراحت شدم.ی جورایی خودمو اونجوری تصور کردم گفتم خیلی سخته تو این موقعیت تو چشم های بابات ک اینقدر برات زحمت کشیده نگاه کنی و بگی ک بد دادی.یا بعضیا بودن ک براشون سخت بود ک اقوام بعد از جلسه کنکور بهشون زنگ بزنن ک چطور دادی و...Hhh Hh
گریم گرفت از این تصوراگه اینجوری شه هیچ وقت خودمو نمیبخشم
بابام بهم گفته اصلا به تهش فکر نکن مهم نیست تک رقمی بشی یا اینکه رتبت اندازه کارت شارژ ایرانسل شه مهم اینه که همه تلاشت رو کنی -
Hhh Hh
گریم گرفت از این تصوراگه اینجوری شه هیچ وقت خودمو نمیبخشم
بابام بهم گفته اصلا به تهش فکر نکن مهم نیست تک رقمی بشی یا اینکه رتبت اندازه کارت شارژ ایرانسل شه مهم اینه که همه تلاشت رو کنیFateme Sh 0 من تا حالا بهش فک نکرده بودم
الان میترسم برا اون روز -
Hhh Hh
گریم گرفت از این تصوراگه اینجوری شه هیچ وقت خودمو نمیبخشم
بابام بهم گفته اصلا به تهش فکر نکن مهم نیست تک رقمی بشی یا اینکه رتبت اندازه کارت شارژ ایرانسل شه مهم اینه که همه تلاشت رو کنیFateme Sh 0 واقعا.
منم اون روز به بابام گفتم.بابام گفت اگه میخوای از حالا به این چیزا فکر کنی اصلا نمیخواد کنکور بدی.
بیشتر پدر و مادر ها زیاد به نتیجه فکر نمیکنن.اونا فقط ب فکر سلامتی و خوش حالی ما هستن. -
بابام بهم گفت هر اتفاقی میخواد بیوفته اونقدرا هم مهم نیست چون دانشگاه اون مدینه فاضله ای که ما ساختیم نیست گفت بعد که خودتون رفتید دانشگاه می فهمید چی میگم
-
H_R یکی از دلایله درس خوندنم همون لحظس
-
Fateme Sh 0 من تا حالا بهش فک نکرده بودم
الان میترسم برا اون روزحس-یخی
بیخیالش بهش فکر نکنیم بهتره واسمون
به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟
سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است.
هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را
گرم پاسخ گوید.
نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر ,
قدمی راه محبت پوید.
خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست.
همه گلچینِ گلِ امروزند...
در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست.
به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟
نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد,
نقشهای شیطانیست.
در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد
حیلهای پنهانیست.
خنده ها می شکفد بر لبها,
تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی.
همه بر درد کسان می نگرند,
لیک دستی نبرند از پی درمان کسی.
زير لب زمزمه شادی مردم برخاست,
هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست .
پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق,
هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست.
به که بايد دل بست؟
به که شايد دل بست؟
از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟
ریشه ی عشق فسرد...
واژه ی دوست گریخت...
سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟
دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت
در همه شهر مجوی.
گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند
بنگرش , لیک مبوی !
لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت
به همه عمر مخواه !
سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ
به لبت نیز مگوی !
چاه هم با من و تو بيگانه است
نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند,
درد دل گر بسر چاه کنی
خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند
گر شبي از سر غم آه کني.
درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن !
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند آتش غم,
آب شو...آه مگو !
ديده بر دوز بدين بام بلند
مهر و مه را بنگر !
سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است
سکه نيرنگ است
سکه ای بهر فريب من و تست
سکه صد رنگ است .
ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک ,
با چنين سکه زرد ,
و همين سکه سيمينِ سپيد ,
ميفريبد ما را .
آسمان با من و ما بيگانه
زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه
خويش , در راه نفاق...
دوست , در کار فريب...
آشنا , بيگانه ...
شاخه ی عشق شکست...
آهوی مهر گریخت...
تار پیوند گسست...
به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟...
-مهدی سهیلی
اِی که با من، آشنایی داشتی
ای که در من، آفتابی کاشتی
ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش
عشق را، چون نردبام انگاشتی
ای که چون نوری به تصویرت رسید
پرده ها از پرده ات برداشتی
پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ
بوده ها را با دروغ انباشتی
اینک از جورِ تو و جولانِ درد
می گریزم از هوای آشتی
کاش حیوان، در دلت جایی نداشت
کاش از انسان سایه ای می داشتی
-فریدون فرخزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است
گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري
داني که رسيدن هنر گام زمان است
تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي
بنگر که زخون تو به هر گام نشان است
آبي که برآسود زمينش بخورد زود
دريا شود آن رود که پيوسته روان است
باشد که يکي هم به نشاني بنشيند
بس تير که در چله اين کهنه کمان است
از روي تو دل کندنم آموخت زمانه
اين ديده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دريغا که در اين بازي خونين
بازيچه ايام دل آدميان است
دل برگذر قافله لاله و گل داشت
اين دشت که پامال سواران خزان است
روزي که بجنبد نفس باد بهاري
بيني که گل و سبزه کران تا به کران است
اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي ست درين سينه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
يارب چه قدر فاصله دست و زبان است
خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري
اين صبر که من مي کنم افشردن جان است
از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود
گنجي ست که اندر قدم راهروان است
-هوشنگ ابتهاج (سایه)
الا ای حضرت عشقم!
حواست هست؟
حواست بوده است آیا؟
که این عبد گنه کارت
که خود ، هیراد مینامد،
چه غم ها سینهاش دارد...
حواست بوده است آیا؟
که این مخلوق مهجورت
از آن عهد طفولیت
و تا امروزِ امروزش
ذلیل و خاضع و خاشع
گدایی میکند لطفت...
حواست بوده است آیا
نشسته کنج دیواری تک و تنها؛
که گشته زندگیاش پوچ و بی معنا!
دریغ از ذره ای تغییر
میان امروز و دیروز و فردا...
حواست هست، میدانم...
حواست بوده است حتما!
ولیکن یک نفر اینجا،
خلاف دیدهای بینا،
ندارد دیدهای بینا
-رضا محمدزاده
یک سالِ پیش، ستارهای مُرد.
هیچ کس نفهمید؛
همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود.
همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد.
اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند.
در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد....
خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر میشد... پر قدرت میسوخت.
برای زنده بودن، باید میسوخت...
من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم...
اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستارهام را میسوزاند.
ستاره مُرد!
این آخرین خاطرهایست که از او در ذهن دارم...
نتوانستم تقدیرش را عوض کنم...
سیاهچاله شد... اکنون حتی نمیتوانم شعلهی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم.
سیاهچاله ها نور را میگیرند...
چه کسی گمان میکرد آن همه نور ، اکنون این همه تاریک باشد؟
آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش...
نمیدانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه میبینند که میخندند...
آری؛
ستاره مُرد..
همه خندیدند.
امشب، به یاد آن ستاره،
خواهم گریست.
خب سلام
اینم از تاپیکی که قولشو داده بودم
خاطرات خنده دار یا تلخ خودتونو که با خواهر برادراتون دارین بیاین بگین
ترجیحا خنده دار باشه
خب دعوت میکنم از
@roghayeh-eftekhari
@F-seif-0
@Ftm-montazeri
@Ariana-Ariana
@Infinitie-A
@ramses-kabir
@Zahra-hamrang
@Fargol-Sh
@مجتبی-ازاد
@Yasin-sheibak
@Elham650
@Mehrsa-14
@گروه-بچه-هایی-که-خواهر-یا-برادر-دارن
فعلا شماهارو یادم بود که خواهر برادر دارین
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام به همه دوستان عزیز
در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی تصمیم گرفتیم تایپکی راه اندازی کنیم که شما یکم کتاب غیر درسی بخونید خب همین اول بگم همتون لایک میکنین اول بعد پست میذارین اشتباه نزنین یدفه و منفی بدید اصلا هم دستوری نبود خلاصه نمیدونم
چه چیزایی میتونید بذارید :
-بریده ای از کتاب ها
-معرفی کتاب
-گذاشتن لینک دانلود کتاب اگه صوتی و ایناست و از سایتی برداشتید نگاه کنید حتما %(#ff0000)[منبع ] بذارید با تشکر
@دانش-آموزان-آلاء
سلام به همهی بچههای با انگیزه!
دیروز روز جهانی اشتباه بود؛ بهترین بهونهای که بتونیم کمی از اشتباهاتمون بگیم، بخندیم، درس بگیریم و تو مسیر امسال قویتر قدم برداریم!
بیاید از تجربههای پارسال بگیم:
چه اشتباهاتی داشتید که شاید در لحظه ناامیدتون کرد، ولی الان ازش یه درس خوب گرفتید؟
چطور تونستید از اون اشتباه عبور کنید؟
و مهمتر از همه، چه توصیهای برای بقیه دارید تا همگی سال تحصیلی بهتری رو شروع کنیم؟
این تاپیک جاییه برای صداقت و یادگیری؛ از خندهها، ناراحتیها و موفقیتهایی که بعد از اشتباهاتتون به دست آوردید! منتظریم تا قصههای شما رو بشنویم تا هممون با تجربههای هم، بهتر پیش بریم.
پس شروع کنید؛ اشتباهاتتون رو با ما به اشتراک بذارید و یه قدم جلوتر برداریم!
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی
درود.به به بالاخره روز دختر رسید. روز دختر رو به همهتون تبریک میگم امیدوارم که همیشه سالم و سلامت و موفق باشید
انجمن رو منفجر کنید دخترا
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-همخوانی @راه-ابریشمی-ها-ادبیات @راه-ابریشمی-ها-دینی @راه-ابریشمی-ها-ریاضی-تجربی @دانش-آموزان-آلاء
درود دوستان همین الان تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم. تو این تاپیک میایم جملات قشنگ و آموزنده و انرژی دهنده افراد معروف و موفق رو به اشتراک میزاریم باهم. هرجمله زیبایی از یه شخص که دیدین قشنگه و روحتونو نوازش کرد و متحول کرد بفرستین بقیه هم ببینن ولذت ببرن. این شخص میتونه ورزشکار، هنرمند، دانشمند و...... هر فرد موفقی باشه!
منشن هم لازم نیست تمام بچههای آلا منشن هستن!
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @راه-ابریشم-پرو-شیمی @راه-ابریشم-پرو-زیست @راه-ابریشم-پرو-زبان @راه-ابریشم-پرو-ریاضیات-ریاضی @راه-ابریشم-پرو-ریاضی-تجربی @راه-ابریشم-پرو-دینی @راه-ابریشم-پرو-ادبیات @راه-ابریشم-پرو-فیزیک-کازرانیان @تجربیا @تجربی @ریاضیا @انسانیا
سلاااااااام بر دوست های عزیز و خوشکل خودم 🥰
همیشه واسه همه مون در یک موقع زمانی یه اتفاق هایی میوفته که شیرینه گاهی هم تلخ
همین تلخ و شیرینا با مرور زمان میشن خاطره و در دفتر خاطرات ذهنمان جا خوش میکنن
حالا دوستان از شما میخوام که
از خاطرات زندگی تون بگین از خاطرات شیرین️ ، بامزه ، تلخ ،دوران مدرسه ، دوران دانشگاه ،
از سوتی هاتون و از خاطرات با دوستانون و هرچی که دوست دارید بگیید و باما شریک شید
دوستون دارم فراوون با کلی قلب هاییی رنگیی
@فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @حامیان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل @ادمین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @dlrm @پشمک @اکالیپتوس
@marzyeh78 @رُ-ز-عــآبیـ @ایهام @Saahaar @گونش
@Milad91 @Virus @Survival