-
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@sadaf-a در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
از این کاپشن چرم کوتاه ها هست بپوشی موهاتم باززز کلاه کاسکت با کلاسی هم بزاری سرت
برم بخوابم دیگه وقت خوابم گذشتهاینا واسه فیلم خارجیاس که پسره دختره کاپشن چرم پوشیدن و رو موتور مو های دختره هم رو هواس
H_R دقیقن
-
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani والا ماشین که چیزی نداشت
موتور هم خدا کریمهیه بار ماشین دادن دستم تو سر بالایی خاموش کردم ماشین عقب عقب رفت از پشت هم یه ماشینه ای بوق میزدم من فقط فرمون را سفت چسبیده بودم
یا پیغمبر
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani والا ماشین که چیزی نداشت
موتور هم خدا کریمهیه بار ماشین دادن دستم تو سر بالایی خاموش کردم ماشین عقب عقب رفت از پشت هم یه ماشینه ای بوق میزدم من فقط فرمون را سفت چسبیده بودم
یا پیغمبر
تو نمیدونی من یه کارایی با ماشینمون کردم یادم نیست دقیقا سرعت چند بود فقط یادمه تازه رفتم دنده 4 بعدش یه چرخش زدم ماشین رو دوتا تایر سمت شاگرد چرخید بابامم دماغشون خورد تو شیشه بعد من فقط میخندیدم
-
-
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan نه بابا همچین خطر هم نداره ولی یه بار زمین خوردم با پوتور
زمین تو سرعت کم خطرناکه بازم ولی ن ب اندازه تصادف ی زمین خوردن تو سرعت زیاد ی چیزی یادم اومد بزا تعریف کنم
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan نه بابا همچین خطر هم نداره ولی یه بار زمین خوردم با پوتور
زمین تو سرعت کم خطرناکه بازم ولی ن ب اندازه تصادف ی زمین خوردن تو سرعت زیاد ی چیزی یادم اومد بزا تعریف کنم
موتور هرکسی قلقش دست خودشه من ی شب ماه محرم بود عجله داشتم با موتور داشتم دنده 4 دور میدون دور میزدم خیمه هم زده بودن همونجا دور میدونه خیلی شلوغ بود یهو ی ماشین پیچید جلوم ی ترمز زدم نزدیک بود بخورم زمین ب زور خودمو گرفتم ک نرم تو در ماشینیش اخه سرعتمم بالا بود خب خدا رحم کرد و با کمی شانس بدون بخورم زمین خودمو گرفتم بعد همینطور سرعتم زیاد بود اخه برگشتم ی چیزی ب پرایده بگم گفتما تا روم کردم اینور دیدم دارم میرم توی میدون دستمو دادم اینور ک نخورم ب سیمان های بغل میدونه سریدم 10 متر کشیده شدم رو زمین متورم جلوم داشت میسرید و میرفت منم پشتش
-
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@sadaf-a در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
از این کاپشن چرم کوتاه ها هست بپوشی موهاتم باززز کلاه کاسکت با کلاسی هم بزاری سرت
برم بخوابم دیگه وقت خوابم گذشتهاینا واسه فیلم خارجیاس که پسره دختره کاپشن چرم پوشیدن و رو موتور مو های دختره هم رو هواس
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@sadaf-a در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
از این کاپشن چرم کوتاه ها هست بپوشی موهاتم باززز کلاه کاسکت با کلاسی هم بزاری سرت
برم بخوابم دیگه وقت خوابم گذشتهاینا واسه فیلم خارجیاس که پسره دختره کاپشن چرم پوشیدن و رو موتور مو های دختره هم رو هواس
پسره هم هیکلی
-
@dr-aryan من دنده ۳ بودم نقصیر من نبود پشت سریم خیلی عقب نشسته بود تا حرکت کردم سر موتور رفت هوا منم همینجوری یه چرخه میرفتم
اون که تا حرکت کردم از عقب افتاد خودمم ۵۰ متر اونطرف تر پخش شدم رو زمین
بابام تا رسید بهم که بلندم کنه از خنده دیگه حال نداشت
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan من دنده ۳ بودم نقصیر من نبود پشت سریم خیلی عقب نشسته بود تا حرکت کردم سر موتور رفت هوا منم همینجوری یه چرخه میرفتم
اون که تا حرکت کردم از عقب افتاد خودمم ۵۰ متر اونطرف تر پخش شدم رو زمین
بابام تا رسید بهم که بلندم کنه از خنده دیگه حال نداشت
-
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani والا ماشین که چیزی نداشت
موتور هم خدا کریمهیه بار ماشین دادن دستم تو سر بالایی خاموش کردم ماشین عقب عقب رفت از پشت هم یه ماشینه ای بوق میزدم من فقط فرمون را سفت چسبیده بودم
یا پیغمبر
تو نمیدونی من یه کارایی با ماشینمون کردم یادم نیست دقیقا سرعت چند بود فقط یادمه تازه رفتم دنده 4 بعدش یه چرخش زدم ماشین رو دوتا تایر سمت شاگرد چرخید بابامم دماغشون خورد تو شیشه بعد من فقط میخندیدم
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani والا ماشین که چیزی نداشت
موتور هم خدا کریمهیه بار ماشین دادن دستم تو سر بالایی خاموش کردم ماشین عقب عقب رفت از پشت هم یه ماشینه ای بوق میزدم من فقط فرمون را سفت چسبیده بودم
یا پیغمبر
تو نمیدونی من یه کارایی با ماشینمون کردم یادم نیست دقیقا سرعت چند بود فقط یادمه تازه رفتم دنده 4 بعدش یه چرخش زدم ماشین رو دوتا تایر سمت شاگرد چرخید بابامم دماغشون خورد تو شیشه بعد من فقط میخندیدم
خواهرم این کارا رو با ماشین ایرانی نکن زنده نمیمونیا
-
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan نه بابا همچین خطر هم نداره ولی یه بار زمین خوردم با پوتور
زمین تو سرعت کم خطرناکه بازم ولی ن ب اندازه تصادف ی زمین خوردن تو سرعت زیاد ی چیزی یادم اومد بزا تعریف کنم
موتور هرکسی قلقش دست خودشه من ی شب ماه محرم بود عجله داشتم با موتور داشتم دنده 4 دور میدون دور میزدم خیمه هم زده بودن همونجا دور میدونه خیلی شلوغ بود یهو ی ماشین پیچید جلوم ی ترمز زدم نزدیک بود بخورم زمین ب زور خودمو گرفتم ک نرم تو در ماشینیش اخه سرعتمم بالا بود خب خدا رحم کرد و با کمی شانس بدون بخورم زمین خودمو گرفتم بعد همینطور سرعتم زیاد بود اخه برگشتم ی چیزی ب پرایده بگم گفتما تا روم کردم اینور دیدم دارم میرم توی میدون دستمو دادم اینور ک نخورم ب سیمان های بغل میدونه سریدم 10 متر کشیده شدم رو زمین متورم جلوم داشت میسرید و میرفت منم پشتش
@dr-aryan وای
-
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
ماشین یا پژو پارس الیکس یا خارجی دیگه هیچییی
جاست ۲۰۶
نه بابا ماشین خارجی بهتره
خیلی ارزو ها داریم ما -
بچه ها یه سوال رانندگی بین ۲۰۶ و پراید با هم فرق دارن؟
-
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
ماشین یا پژو پارس الیکس یا خارجی دیگه هیچییی
جاست ۲۰۶
نه بابا ماشین خارجی بهتره
خیلی ارزو ها داریم ماحس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
ماشین یا پژو پارس الیکس یا خارجی دیگه هیچییی
جاست ۲۰۶
نه بابا ماشین خارجی بهتره
خیلی ارزو ها داریم مااون که اره
سوناتا -
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan نه بابا همچین خطر هم نداره ولی یه بار زمین خوردم با پوتور
زمین تو سرعت کم خطرناکه بازم ولی ن ب اندازه تصادف ی زمین خوردن تو سرعت زیاد ی چیزی یادم اومد بزا تعریف کنم
موتور هرکسی قلقش دست خودشه من ی شب ماه محرم بود عجله داشتم با موتور داشتم دنده 4 دور میدون دور میزدم خیمه هم زده بودن همونجا دور میدونه خیلی شلوغ بود یهو ی ماشین پیچید جلوم ی ترمز زدم نزدیک بود بخورم زمین ب زور خودمو گرفتم ک نرم تو در ماشینیش اخه سرعتمم بالا بود خب خدا رحم کرد و با کمی شانس بدون بخورم زمین خودمو گرفتم بعد همینطور سرعتم زیاد بود اخه برگشتم ی چیزی ب پرایده بگم گفتما تا روم کردم اینور دیدم دارم میرم توی میدون دستمو دادم اینور ک نخورم ب سیمان های بغل میدونه سریدم 10 متر کشیده شدم رو زمین متورم جلوم داشت میسرید و میرفت منم پشتش
@dr-aryan
-
سکوت
-
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan نه بابا همچین خطر هم نداره ولی یه بار زمین خوردم با پوتور
زمین تو سرعت کم خطرناکه بازم ولی ن ب اندازه تصادف ی زمین خوردن تو سرعت زیاد ی چیزی یادم اومد بزا تعریف کنم
موتور هرکسی قلقش دست خودشه من ی شب ماه محرم بود عجله داشتم با موتور داشتم دنده 4 دور میدون دور میزدم خیمه هم زده بودن همونجا دور میدونه خیلی شلوغ بود یهو ی ماشین پیچید جلوم ی ترمز زدم نزدیک بود بخورم زمین ب زور خودمو گرفتم ک نرم تو در ماشینیش اخه سرعتمم بالا بود خب خدا رحم کرد و با کمی شانس بدون بخورم زمین خودمو گرفتم بعد همینطور سرعتم زیاد بود اخه برگشتم ی چیزی ب پرایده بگم گفتما تا روم کردم اینور دیدم دارم میرم توی میدون دستمو دادم اینور ک نخورم ب سیمان های بغل میدونه سریدم 10 متر کشیده شدم رو زمین متورم جلوم داشت میسرید و میرفت منم پشتش
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan نه بابا همچین خطر هم نداره ولی یه بار زمین خوردم با پوتور
زمین تو سرعت کم خطرناکه بازم ولی ن ب اندازه تصادف ی زمین خوردن تو سرعت زیاد ی چیزی یادم اومد بزا تعریف کنم
موتور هرکسی قلقش دست خودشه من ی شب ماه محرم بود عجله داشتم با موتور داشتم دنده 4 دور میدون دور میزدم خیمه هم زده بودن همونجا دور میدونه خیلی شلوغ بود یهو ی ماشین پیچید جلوم ی ترمز زدم نزدیک بود بخورم زمین ب زور خودمو گرفتم ک نرم تو در ماشینیش اخه سرعتمم بالا بود خب خدا رحم کرد و با کمی شانس بدون بخورم زمین خودمو گرفتم بعد همینطور سرعتم زیاد بود اخه برگشتم ی چیزی ب پرایده بگم گفتما تا روم کردم اینور دیدم دارم میرم توی میدون دستمو دادم اینور ک نخورم ب سیمان های بغل میدونه سریدم 10 متر کشیده شدم رو زمین متورم جلوم داشت میسرید و میرفت منم پشتش
حالا همینجور داشتم کشیدع میشدم رو اسفالت یهو دیدم ماشین گشت موتور گیری از اونور میدون داره میاد همه پیرهنم کشیدع شده بود اسفالت زخمی هم بودم موتوره هم دنده و ترمزش خرد شده بود نفهمیدم چطور بلند شدم و چطور روشن کردم گازش گرفتم در رفتم ک گشته موتوره رو نبره
-
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
ماشین یا پژو پارس الیکس یا خارجی دیگه هیچییی
جاست ۲۰۶
برا خودت خوبه
به درد من نمیخوره زود چپ میکنه -
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani والا ماشین که چیزی نداشت
موتور هم خدا کریمهیه بار ماشین دادن دستم تو سر بالایی خاموش کردم ماشین عقب عقب رفت از پشت هم یه ماشینه ای بوق میزدم من فقط فرمون را سفت چسبیده بودم
یا پیغمبر
تو نمیدونی من یه کارایی با ماشینمون کردم یادم نیست دقیقا سرعت چند بود فقط یادمه تازه رفتم دنده 4 بعدش یه چرخش زدم ماشین رو دوتا تایر سمت شاگرد چرخید بابامم دماغشون خورد تو شیشه بعد من فقط میخندیدم
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@mitra-ism-rahmani والا ماشین که چیزی نداشت
موتور هم خدا کریمهیه بار ماشین دادن دستم تو سر بالایی خاموش کردم ماشین عقب عقب رفت از پشت هم یه ماشینه ای بوق میزدم من فقط فرمون را سفت چسبیده بودم
یا پیغمبر
تو نمیدونی من یه کارایی با ماشینمون کردم یادم نیست دقیقا سرعت چند بود فقط یادمه تازه رفتم دنده 4 بعدش یه چرخش زدم ماشین رو دوتا تایر سمت شاگرد چرخید بابامم دماغشون خورد تو شیشه بعد من فقط میخندیدم
-
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
بچه ها یه سوال رانندگی بین ۲۰۶ و پراید با هم فرق دارن؟
بعهههه چرا فوش میدی
پراید این روزا حکم اوپتیما رو داره خواهرحس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
بچه ها یه سوال رانندگی بین ۲۰۶ و پراید با هم فرق دارن؟
بعهههه چرا فوش میدی
پراید این روزا حکم اوپتیما رو داره خواهرنه منظورم اینه من تا حالا با پراید رانندگی نکردم بعد واسه آزمون پراید هست من چه خاکی کنم
-
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
ماشین یا پژو پارس الیکس یا خارجی دیگه هیچییی
جاست ۲۰۶
برا خودت خوبه
به درد من نمیخوره زود چپ میکنه@mitra-ism-rahmani در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
H_R در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
حس-یخی در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
ماشین یا پژو پارس الیکس یا خارجی دیگه هیچییی
جاست ۲۰۶
برا خودت خوبه
به درد من نمیخوره زود چپ میکنه۲۰۶ ماشین کورسه ها
-
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
Fateme Sh 0 در بچه های کنکور تجربی۱۴۰۰ گفته است:
@dr-aryan نه بابا همچین خطر هم نداره ولی یه بار زمین خوردم با پوتور
زمین تو سرعت کم خطرناکه بازم ولی ن ب اندازه تصادف ی زمین خوردن تو سرعت زیاد ی چیزی یادم اومد بزا تعریف کنم
موتور هرکسی قلقش دست خودشه من ی شب ماه محرم بود عجله داشتم با موتور داشتم دنده 4 دور میدون دور میزدم خیمه هم زده بودن همونجا دور میدونه خیلی شلوغ بود یهو ی ماشین پیچید جلوم ی ترمز زدم نزدیک بود بخورم زمین ب زور خودمو گرفتم ک نرم تو در ماشینیش اخه سرعتمم بالا بود خب خدا رحم کرد و با کمی شانس بدون بخورم زمین خودمو گرفتم بعد همینطور سرعتم زیاد بود اخه برگشتم ی چیزی ب پرایده بگم گفتما تا روم کردم اینور دیدم دارم میرم توی میدون دستمو دادم اینور ک نخورم ب سیمان های بغل میدونه سریدم 10 متر کشیده شدم رو زمین متورم جلوم داشت میسرید و میرفت منم پشتش
حالا همینجور داشتم کشیدع میشدم رو اسفالت یهو دیدم ماشین گشت موتور گیری از اونور میدون داره میاد همه پیرهنم کشیدع شده بود اسفالت زخمی هم بودم موتوره هم دنده و ترمزش خرد شده بود نفهمیدم چطور بلند شدم و چطور روشن کردم گازش گرفتم در رفتم ک گشته موتوره رو نبره
@dr-aryan
سلام بچه ها
امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین
خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم
خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و..
و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده
در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست
اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم
هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین
مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه
منتظرتون هستم آلایی ها
موفق باشین🥹️
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-پیراپزشکی
سلام به همه رفقای کنکوری
اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچههایی که میخوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامههاشونو پارتبندی شده بزارن ️
و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم
... اگه برنامهریزی برای روز آخر داری، بیا پارتهات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم )
... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی
... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :))
فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
بِسْم رَبّ النور ️
سلام
امیدوارم حال دلتون بهترین باشه.....
برم سراغ حرف اصلی....
در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️
یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل.....
البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم.....
اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️
[image: 1686940882701-img_-_.jpg]
پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ
و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد
مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد
نفس هایم سخت به جانم می نشینند
اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند
دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم
بماند
در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود...
شاید شد....چه میدانی؟!
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده
گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته
پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود
اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم
پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟
میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده
تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد
نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟
قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند
هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم
انگار نمیشود قدم از قدم برداشت
میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند
میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته...
شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود
مبادا چنین روزی برسد...
مبادا....
به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟
سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است.
هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را
گرم پاسخ گوید.
نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر ,
قدمی راه محبت پوید.
خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست.
همه گلچینِ گلِ امروزند...
در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست.
به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟
نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد,
نقشهای شیطانیست.
در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد
حیلهای پنهانیست.
خنده ها می شکفد بر لبها,
تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی.
همه بر درد کسان می نگرند,
لیک دستی نبرند از پی درمان کسی.
زير لب زمزمه شادی مردم برخاست,
هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست .
پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق,
هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست.
به که بايد دل بست؟
به که شايد دل بست؟
از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟
ریشه ی عشق فسرد...
واژه ی دوست گریخت...
سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟
دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت
در همه شهر مجوی.
گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند
بنگرش , لیک مبوی !
لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت
به همه عمر مخواه !
سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ
به لبت نیز مگوی !
چاه هم با من و تو بيگانه است
نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند,
درد دل گر بسر چاه کنی
خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند
گر شبي از سر غم آه کني.
درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن !
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند آتش غم,
آب شو...آه مگو !
ديده بر دوز بدين بام بلند
مهر و مه را بنگر !
سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است
سکه نيرنگ است
سکه ای بهر فريب من و تست
سکه صد رنگ است .
ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک ,
با چنين سکه زرد ,
و همين سکه سيمينِ سپيد ,
ميفريبد ما را .
آسمان با من و ما بيگانه
زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه
خويش , در راه نفاق...
دوست , در کار فريب...
آشنا , بيگانه ...
شاخه ی عشق شکست...
آهوی مهر گریخت...
تار پیوند گسست...
به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟...
-مهدی سهیلی
اِی که با من، آشنایی داشتی
ای که در من، آفتابی کاشتی
ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش
عشق را، چون نردبام انگاشتی
ای که چون نوری به تصویرت رسید
پرده ها از پرده ات برداشتی
پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ
بوده ها را با دروغ انباشتی
اینک از جورِ تو و جولانِ درد
می گریزم از هوای آشتی
کاش حیوان، در دلت جایی نداشت
کاش از انسان سایه ای می داشتی
-فریدون فرخزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است
گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري
داني که رسيدن هنر گام زمان است
تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي
بنگر که زخون تو به هر گام نشان است
آبي که برآسود زمينش بخورد زود
دريا شود آن رود که پيوسته روان است
باشد که يکي هم به نشاني بنشيند
بس تير که در چله اين کهنه کمان است
از روي تو دل کندنم آموخت زمانه
اين ديده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دريغا که در اين بازي خونين
بازيچه ايام دل آدميان است
دل برگذر قافله لاله و گل داشت
اين دشت که پامال سواران خزان است
روزي که بجنبد نفس باد بهاري
بيني که گل و سبزه کران تا به کران است
اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي ست درين سينه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
يارب چه قدر فاصله دست و زبان است
خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري
اين صبر که من مي کنم افشردن جان است
از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود
گنجي ست که اندر قدم راهروان است
-هوشنگ ابتهاج (سایه)
الا ای حضرت عشقم!
حواست هست؟
حواست بوده است آیا؟
که این عبد گنه کارت
که خود ، هیراد مینامد،
چه غم ها سینهاش دارد...
حواست بوده است آیا؟
که این مخلوق مهجورت
از آن عهد طفولیت
و تا امروزِ امروزش
ذلیل و خاضع و خاشع
گدایی میکند لطفت...
حواست بوده است آیا
نشسته کنج دیواری تک و تنها؛
که گشته زندگیاش پوچ و بی معنا!
دریغ از ذره ای تغییر
میان امروز و دیروز و فردا...
حواست هست، میدانم...
حواست بوده است حتما!
ولیکن یک نفر اینجا،
خلاف دیدهای بینا،
ندارد دیدهای بینا
-رضا محمدزاده
یک سالِ پیش، ستارهای مُرد.
هیچ کس نفهمید؛
همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود.
همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد.
اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند.
در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد....
خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر میشد... پر قدرت میسوخت.
برای زنده بودن، باید میسوخت...
من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم...
اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستارهام را میسوزاند.
ستاره مُرد!
این آخرین خاطرهایست که از او در ذهن دارم...
نتوانستم تقدیرش را عوض کنم...
سیاهچاله شد... اکنون حتی نمیتوانم شعلهی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم.
سیاهچاله ها نور را میگیرند...
چه کسی گمان میکرد آن همه نور ، اکنون این همه تاریک باشد؟
آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش...
نمیدانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه میبینند که میخندند...
آری؛
ستاره مُرد..
همه خندیدند.
امشب، به یاد آن ستاره،
خواهم گریست.