نهاد یا مسند ؟

[romisa]

Mahhh
۱۵ ادم نادونی که از مال و منال و دنیای خودش می نازه مثل حیوون حمال و چهارپایی هستش که از باری که رو دوششه می نازه

[romisa]

Mahhh
۱۴ ادم وقتی خونه ی یه خسیسی یه چیزی میخوره با اولین لقمه سیر میشه و دیگه چیزی از گلوش پایین نمیره

[romisa]

Mahhh خواهش

[Mahhh]

romisa
شیت بخیر جانم

[romisa]

Mahhh شب خوش

[MARYAM Ghorbani 0]

سلام دوستان معنی کل شعر رو کسی بلده؟
معنی بیت به بیت شعر رو میخوام اگه کسی بلده ،کمکم کنه
ممنون تون میشم
سپاسگذارم

[Elham Hoseni]

MARYAM Ghorbani 0
سلام وقتتون بخیر
کدوم شعر ؟
اگر منظورتون شعر تاپیک هست
میگه که نشاط و شور زندگی به این هست که تو همراه با دوستان و یارانت باشی و داشتن عمر دراز ولی تنها بودن مانند خضر چه سودی و منفعتی می تونه داشته باشه
یا اینکه حضرت خضر در این عمر دراز چیزی جز تنهایی قسمتش نشده

[MARYAM Ghorbani 0]

Elham Hoseni
شعر بهار عمر ملاقات دوستداران است چه حظ از عمر جاودان تنها از صائب تبریزی اسم شعرش نمیدونم چیه
ولی بیست بیته معنی این بیست بیت رو میخوام

[Elham Hoseni]

MARYAM Ghorbani 0
همشو

[MARYAM Ghorbani 0]

Elham Hoseni اگه بلدید کمکم کنید ممنون میشم

[MARYAM Ghorbani 0]

Elham Hoseni خواهش میکنم اگه بلد هستید کمکم کنید
خیییلی معنی این شعر رو لازم دارم
متشکرم

[MARYAM Ghorbani 0]

romisa
این عکسی که شما فرستادید خود شعره من معنی شعر رو می خوام

[Elham Hoseni]

MARYAM Ghorbani 0
پس لطف کنید ابیات رو بفرستید
تک تک لطفا

[MARYAM Ghorbani 0]

Elham Hoseni
چشم حتما
بهار عمر ملاقات دوستداران است * چه حظ برد خضر از عمر جاودان تنها
نخواهد آتش از همسایه هرکس جوهری دارد * چنار از سینه خود می‌کند ایجاد آتش را
ترسم به عجز حمل نماید وگرنه من * شرمنده می کنم به تحمل زمانه را
مردم چو تاک بار درختی نمی‌کنیم *چون سرو بسته ایم به دل بار خویش را

دل چو شد غافل ز حق فرمان پذیر تن بود * می برد هر جا که خواهد اسب خواب آلود را

فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را *عشرت امروز بی اندیشه فردا خوش است

در مقام حرف بر لب مُهر خاموشی زدن* تیغ را زیر سپهر در جنگ پنهان کردنست

عشق بالاتر از آن است که در وصف آید* چرخ کبکی است که در چنگل شهر بازیست

به صبر مشکل عالم تمام بگشاید *این کلید به هر قفل راست می
آید

دوردستان را به احسان یاد کردن همت است * ورنه هر نخلی به پای خود ثمر می افکند

تا می توان زابله دست رزق خورد* بهرچه خوشه چین ثریا شود کسی؟
ممنونم ازت عزیزدلم زحمت میکشی
سپاسگذارم

[Elham Hoseni]

نخواهد آتش از همسایه هرکس جوهری دارد * چنار از سینه خود می‌کند ایجاد آتش را
به جوهره وجودی اشاره دارد و دست تمنا به سوی فردی دراز نکردن و میگه چنار از وجود خودش و از برای خودش هست که آتش رو ایجاد می کنه

[Elham Hoseni]

ترسم به عجز حمل نماید وگرنه من * شرمنده می کنم به تحمل زمانه را
می ترسم تحمل منو به دلیل عجز و ناتوانی تفسیر کنند وگرنه من حتی با صبر خودم زمانه را هم تحمل می کنم

[Elham Hoseni]

دل چو شد غافل ز حق فرمان پذیر تن بود * می برد هر جا که خواهد اسب خواب آلود را
زمانی که از فرمان حق سرپیچی کردی این تن خودت هست که تو را به همسویی کشد که اون رو به اسب خواب آلود تشبیه کرده

[Elham Hoseni]

فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را *عشرت امروز بی اندیشه فردا خوش است
تفکر در مورد روز شنبه برای یک بچه تلخ هست پس زندگانی باید کرد بدون فکر به فردا
در واقع داره میگه در حال زندگی کن

[Elham Hoseni]

در مقام حرف بر لب مُهر خاموشی زدن* تیغ را زیر سپهر در جنگ پنهان کردنست
به سکوت اشاره کرده و اینکه حتی در جنگ هم تیغ یا همان شمشیر را زیر سپه پنهان می کنند تا در موقع لزوم

[Elham Hoseni]

به صبر مشکل عالم تمام بگشاید *این کلید به هر قفل راست می
به صبور بودن اشاره کرده و اینکه صبوری کلید هر مشکلی هست و برای همه آنها کارآمد می باشد