-
-
-
Farhan Honar
https://sv.golchinm.ir/Sound.Track/Serial/Naruto.Shippuuden/27 Companions.mp3
Companions (دوستان/یاران)
آرامش بخش ... بی کلام ....https://b2n.ir/m03808
موسیقی Sadness and sarrow
Jacob's piano -
-
-
-
-
Another love/slow By Tom odell
I wanna cry and I wanna love
But all my tears have been used up
-
Harry Styles
Ever Since New York
Tell me something, tell me something
به من چیزی بگو،به من چیزی بگو
You don’t know nothing, just pretend you do
I need something, tell me something new
تو هیچی نمیدونی،فقط تظاهر میکنی که میدونی. من به ی چیزی نیاز دارم،بهم چیزی بگو
Choose your words, 'cause there's no antidote
کلماتت رو انتخاب کن،چون اینجا پادزهری نیستش
For this curse, oh, what's it waiting for?
برای این نفرین،اوه،چه چیزی در انتظارمونه؟
Must this hurt you just before you go?
باید این بهت فقط آسیب بزنه قبل از اینکه بری؟
Oh, tell me something I don't already know
اوه،بهم چیزی بگو ، من همین الانشم نمیدونم
Oh, tell me something I don't already know
اوه،بهم چیزی بگو ، من همین الانشم نمیدونم -
Yasmin Levy/Firuze
-
دلم میخواد تورو از صبح تا شب نگاهت کنم
انقد با موی تو بازی کنم که خوابت کنمEMO BAND_DELAM MIKHAD
-
- سورنا - گوزن - باد پیچید تو مزرعه گندم
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
پشت زمینای خونه ی پدربزرگ
اینجا کویره
گرم، خشک، سخت، بزرگ
گفتم: "یادته نواختی برامون؟"
"با گندما سوت سوتک ساختی برامون؟"
اومد یادم، اومد یادش و ساخت
سوت سوتک رو بازم نواخت
بازم نواخت، بادَم نواخت
گندما می رقصیدن، اون بازم نواخت
پشت به من بود، وقتی برگشت، دیدم
چشمهاش، درخشیدن، ولی بازم نواخت
زندگی گاهی وَرَم می کنه
سعی کن آروم باش و متین
سقوط کن به عمق، رها شو
مثل نفس های عمیق
رهایی فرار نیست، پشت هر گره
یه شیوه ی مبارزه است
این رو به رو شدن یعنی لمس واقعیت
و فراری از پناهگاه متنفره
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
گرم شدم من همه ی سرد رو
ایستادم، احساس از حضوم گذشت
اشک، درد رو شست، غروبم شکست
باد پیچید تو مزرعه ی گندم
آزاد شدم من همه ی درد رو
مرحم گذاشت رو زخم های بازم
ورودم به قعر، سقوطم به زخم
این منم یه انسانی سخت که دنبال صحنه می گرده
جاری تو پهنای مرگ، گرچه می ترسه
بدون لحظه ای وقفه، به سمت آینده
اون گلوله ای که می شه شلیک
هرگز به اسلحه بر نمی گرده
در انتهای هر زمستان
که دست ها و ساقه ها غروب می کند
آخرین انار دنیا به روی سنگ فرشی از جنس خون، غروب می کند
در انتهای این تباهی، انتهای این هوای بد
انتهای کوچه های یاس
بن بست ها غروب می کند
در انتهای تن، جان غروب می کند
در انتهای شب، جهان غروب می کند
در انتهای فقر، نان غروب می کند
و در انتهای آخرین رعد و آخرین ستاره، آسمان غروب می کند
و باران غروب می کند، سواران غروب می کند
نامداران غروب می کند
تیر های چوبی از روی شونه های، بردگان غروب می کند
در این سراسر غرق تباهی، آفتاب و آفتابگردان
و مزرعه های سرگردان غروب می کند
اینجا که فواره ها جعل آبند
آبشاران غروب می کند
مثل تو، که آخرین بند سرخ قامتت
از میون دست های خالی ماه
به روی بومی از خیابان غروب می کند
خیابان غروب می کند
این منم یه انسان سخت که دنبال صحنه می گرده
جاری تو پهنای مرگ، گرچه می ترسه
بدون لحظه ای وقفه به سمت آینده
اون گلوله ای که می شه شلیک
هرگز به اسلحه بر نمی گرده -
SAEED SHAYESTEH_AZIZE DELAM
#زیرخاکی
-
Tani tanime
: ) -