-
-
خندههامُ با تو از نو ساختم
باز به حرفایِ تو دل میباختم
میونِ این همه سرگردونی
اومدم تو قلبِ تو مهمونی
بیستون قلبمُ میکَندم
شکلِ خندههات شدم، میخندم
چشات از صدتا غزل بهتر شد
خنده هات غنچه، ولی پرپر شد..- چاووشیِ جان (:
-
-
12_la_valse_des_vieux_os.mp3
یان تیرسن اهنگ های محشر زیادی داره...
ولی این...
((:?shall we dance -
استا غلامحسین بنان
یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت
داد خود را زان مه بیدادگر خواهم گرفت
چشم گریان را به توفان بلا خواهم سپرد
نوک مژگان را به خون آب جگر خواهم گرفت
نعرهها خواهم زد و در بحر و بر خواهم فتاد
شعلهها خواهم شد و در خشک و تر خواهم گرفت
انتقامم را ز زلفش مو به مو خواهم کشید
آرزویم را ز لعلش سر به سر خواهم گرفت
یا به زندان فراقش بی نشان خواهم شدن
یا گریبان وصالش بی خبر خواهم گرفت
یا بهار عمر من رو بر خزان خواهد نهاد
یا نهال قامت او را به بر خواهم گرفت
-
همایون شجریان
بس که جفا زخار و گل دید دل رمیده ام
همچو نسیم از این چمن پای برون کشیده ام
شمع طرب زبخت ما آتش خانه سوز شد
گشت بلای جان من عشق به جان خریده ام
حاصل دور زندگی صحبت آشنا بود
و....... -
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من........
-
-
-
-
MojiDance - Baroon Talfighi.mp3
Baroon_Shadmehr & Hoorosh Band -
16 دقیقه آرامش با همایون جان......
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
که راحت دل رنجور بی قرار من است
به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
گرش به خواب ببینم که در کنار من است
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
به جان مضایقه با دوستان نه کار منست
حقیقت آنکه در نه در خورد اوست جان عزیز
ولیک در خور امکان و اقتدار من است
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
هنوز بنده ی اویم که غمگسار منست
درون خلوت ما غیر در نمیگنجد
برو که هرکه نه یار منست بار منست
ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت
دلت نسوخت که مسکین امیدوار منست
وگر مراد تو اینست بی مرادی من
تفاوتی نکند چون مراد یار منست -
Okay, okay, look at the mirror and I see no pain (No pain)
خوب، خوب، به آینه نگاه میکنم و هیچ درد و ناراحتی نمیبینم (هيچ درد و ناراحتی)
I’d die for real, I see karma gon’ be comin’ back for me
من واقعا تا رسیدن اون روز ميميرم، میدونم که کارمای کارام دوباره قراره به سراغم بیاد
D-Day’s coming, it’s a fucking good day (Woo)
اون روز بلاخره از راه داره میرسه، این یه روز خیلی خوبیه
이날을 위해서 여지껏 미로를 거닌듯해 (Woo)
حس میکنم که برای رسیدن به امروز از توی یه هزارتو رد شدم و بیرون اومدم
어쩌면 어리숙했던 지난날은 이제 over )
شاید حالا اون گذشته مزخرف و احمقانه تموم شده
다시 태어날 우릴 위해 축배를 다시금 들
)بیا دوباره به سلامتی تولد مجدد خودمون بنوشیم
미움이 가득한 세상에 증오는
توی یه دنیای پر از نفرت
-
اگه این فقط یه خوابه
تا ابد بزار بخوابم