تشبیه
-
@ftm-dh
سروش قادری
سروش جان بنده رو تگ کردی اما درواقع نمیدونم که باید به چی نگاه بندازم
خیلی پیام هست...
فاطمه خانم این سوالی که پرسیدین، در کل چندتا ترکیب اضافی داره
فراز بیستون
بیستون عشق
بیستون عشق تو
و خب بیستون عشق اضافۀ تشبیهی هستش
ما درواقع میتونیم بگیم عشق تو مانند بیستون است!
مثل وقتی که بگیم کلبۀ عشق، یا مثال های این چنینی
پس درواقع اینجا ما یه تشبیه داریم!
اون قسمت کوه کن هم که خب استعاره از فرهاد هستش...
مراعات نظیر هم داریم به لطف کوه کن و بیستون
و تلمیح هم که داریم...
...
یه سری نکته هایی خوندم توی این تاپیک، که یکیش سروش گفته بود در کل ترکیباتی که یه عضو بدن رو میدن به هر چیز غیر انسانی، میشه اضافۀ اقترانی
اما این نکته خیلی دقیق نیست.
اضافۀ اقترانی اضافه ای هست که بشه بین دو لغت ترکیبش، واژۀ "به منظورِ" یا "به نشانۀ..." رو جا داد.
مثلا دستِ قدرت. دست به منظورِ قدرت.
یا
عزمِ رفتن. عزم به منظور رفتن. عزم به نشانۀ رفتن@danial-hosseiny مچکرم اقا دانیال
فقط اینکه اینجا اغراق هم به کار رفته به نظزتون ! -
@ftm-dh
نه...
اغراق به اون صورت نداره...
یعنی درواقع میخواد بگه که من دوباره اون شور و حال فرهاد رو زنده میکنم
یا اینکه حتی میخواد بگه که من دوباره راه و رسم فرهاد رو پیش میکشم
شما میگین اغراق، احتمالا چون به این فکر میکنین که بیت داره میگه اونقدر با شدت پای کوبی میکنم که فرهاد رو توی قبر به لرزه دربیارم...
که خب این معنی جور درنمیاد... -
@ftm-dh
نه...
اغراق به اون صورت نداره...
یعنی درواقع میخواد بگه که من دوباره اون شور و حال فرهاد رو زنده میکنم
یا اینکه حتی میخواد بگه که من دوباره راه و رسم فرهاد رو پیش میکشم
شما میگین اغراق، احتمالا چون به این فکر میکنین که بیت داره میگه اونقدر با شدت پای کوبی میکنم که فرهاد رو توی قبر به لرزه دربیارم...
که خب این معنی جور درنمیاد...@danial-hosseiny اره خب اون قسمت که میگه کوهکن را لرزه می اندازم
خیلی ممنونم ازتون -
@ftm-dh
خواهش میکنم -
@ftm-dh
سروش قادری
سروش جان بنده رو تگ کردی اما درواقع نمیدونم که باید به چی نگاه بندازم
خیلی پیام هست...
فاطمه خانم این سوالی که پرسیدین، در کل چندتا ترکیب اضافی داره
فراز بیستون
بیستون عشق
بیستون عشق تو
و خب بیستون عشق اضافۀ تشبیهی هستش
ما درواقع میتونیم بگیم عشق تو مانند بیستون است!
مثل وقتی که بگیم کلبۀ عشق، یا مثال های این چنینی
پس درواقع اینجا ما یه تشبیه داریم!
اون قسمت کوه کن هم که خب استعاره از فرهاد هستش...
مراعات نظیر هم داریم به لطف کوه کن و بیستون
و تلمیح هم که داریم...
...
یه سری نکته هایی خوندم توی این تاپیک، که یکیش سروش گفته بود در کل ترکیباتی که یه عضو بدن رو میدن به هر چیز غیر انسانی، میشه اضافۀ اقترانی
اما این نکته خیلی دقیق نیست.
اضافۀ اقترانی اضافه ای هست که بشه بین دو لغت ترکیبش، واژۀ "به منظورِ" یا "به نشانۀ..." رو جا داد.
مثلا دستِ قدرت. دست به منظورِ قدرت.
یا
عزمِ رفتن. عزم به منظور رفتن. عزم به نشانۀ رفتن@danial-hosseiny آقا من گفتم اضافه اقترانی و کلا ربط دادن اعضای انسان به اشیاء بیجان و همینطور به حیونا الان کلا میگن استعاره
چون قدیما بین همین اضافه اقترانی و استعاری فرق میذاشتن -
@danial-hosseiny آقا من گفتم اضافه اقترانی و کلا ربط دادن اعضای انسان به اشیاء بیجان و همینطور به حیونا الان کلا میگن استعاره
چون قدیما بین همین اضافه اقترانی و استعاری فرق میذاشتنسروش قادری
واقعا هنوزم فرق باید بذارن!!!
خیلی فرق داره آخه...
به شخصه ندیدم این دوتا رو یکی کنن...