1716636153296983885153997168406.jpg
سلام روزتون بخیر.
ببخشید اینجا انا
داخل ترجمه متوجه نمی شم چطور معنی شده. 2 جا هم برسی کردم همین معنی بود.
این طور نمیشه همانا ما قران را برتو قطعا نازل کردیم؟
داخل ترجمه قران نگاه کردم.
17166363519115495426405647840078.jpg
این طور نوشته بود.
نظر شما چیه این عبارت معنی ش با ترجمه انا چی میشه؟
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403
@تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @ریاضیا
ضرب المثل
-
سلام دوستان آلایی
خدمتتون رسیدم باضرب المثل های عربی و فارسی مشترک
پس بدون مقدمه دیگه ای کار رو دنبال میکنیم
در ضمن به خاطر نزدیکی کنکور روزی دو ضرب المثل رو بررسی میکنیم که هم من از پس تایپک بر بیام و هم وقت زیادی از شما نگیره -
الغِیْبَه جُهْدُ العاجِزِ : غیبت و بدگویی تلاش آدم عاجز است .
کُلُّ شاهٍ تُناطُ برِجْلَیْها : هر گوسفندی با پاهای خودش آویزان می شود.
@دانش-آموزان-آلاء
اگر به مطالب تایپک نیاز دارید یا خوشتون اومد می تونید تایپک رو روی حالتدر حال پیگیری
قرار بدید چون واسه رعایت حال دوستان آلایی هر بار منشن نمی کنم -
کُلُّ کَلْبٍ ببابه نَبّاحٌ : هر سگی در خانه ( صاحبش ) پارس می کند. ( سگ درِ خونه صاحبش شیره )
کُلُّ مَبْذُولٍ مَملُولٌ : هر چیزی که زیاد شد بی ارزش می شود.
-
کُلُّ هَمٍّ إلَی فَرَجٍ : پایان شب سیه سفید است.
کَما تَدِیْنُ تُدانُ : همچنان که قرض بدهی به تو قرض داده می شود.
-
کَما تَزْرَعُ تَحْصُدُ : همانطورکه میکاری درومیکنی .
لا تَقْتَن مِنْ کَلْبِ سُوْءٍ جَرْواً : از سگ بد ، توله نگه مدار .
لِکُلِّ مَقامٍ مَقالٌ : هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
لَیْسَ الخَبَرُ کَالْمُعایَنَهِ : شنیدن کی بود مانند دیدن.
لَیْسَ الفَرَسُ بِجِلِّهِ : ( ارزش ) اسب به پالانش نیست .
ما أقْصَرَ اللَیْلَ عَلَی الراقِدِ : شب چه کوتاه است بر آدم خوابیده.
ما حَکَّ جِلْدَکَ مِثْلُ ظِفْرِکَ: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
مِثْلُ النَعامَهِ لاطَیْرٌ ولاجَمَلٌ : مثل شتر مرغ که نه مرغ است و نه شتر.
المَرْءُ مِرْآهُ أَخِیْهِ : انسان آیینه ی برادرش است.
مَنِ اسْتَرْعَی الذِئْبَ ظَلَمَ : کسی که گرگ را شبان کند ظلم کرده است. ( ترحّم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بُود بر گوسپندان )
مِنَ الشَّوْ کَهِ تَخرُجُ الْوَرْدهُ : گل از خار بیرون می آید.
مِنَ القَلبِ إلَی القَلْبِ : دل به دل راه دارد.
مَفْتَلُ الرَجُلِ بَیْنَ فَکَّیْهِ : آدمی میان دو فلک است . ( زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد )
مَن جَدَّ وَجَدَ : جوینده یابنده است.
مَنْ حَفَرَ بِئراً لاخیهِ وَقَعَ فِیها : چاه نکَن بهر کسی اوّل خودت دوّم کسی.
مَنْ صارَعَ الْحَقَ صَرَعَهُ : چراغی را که ایزد بر فروزد هر آنکس پُف کُند ریشش بسوزد .
مَنْ صارَ نَعْجَهً أکَلَهُ الذِّئْبُ : کسی که میش شد گرگ او را می خورد.
مَنْ لَمْ یُرِِدْکَ فَلا تُرِدْهُ : برای کسی بمیر که برات تب کنه.
وکُلُّ إناءٍ بالَّذِی فِیهِ یَرْشَحُ : از کوزه همان برون تراود که در اوست.
هَذا یَصیدُ و هَذا یَأکُلُ السَّمَکَهَ : این صید می کند آن دیگری ماهی را می خورد.
الهَوَی مِنَ النَّوَی : دوری و دوستی.
یأکُلنی سَبُعٌ و لا یأکُلنی کَلْبٌ : حیوان درنده مرا بخورد اما سگ نخورد.
یَحْمِلُ التَّمْرَ إلَی البَصْرَهِ : خرما به بصره می برد. ( زیره به کرمان می برد )
یَدُکَ مِنْکَ و إنْ کانَتْ شَلاّء : دست تو از تو است اگر چه چاق باشد.
یُقَدِّمُ رِجْلاً و یُؤخِّرُ اُخْرَی : یک پا پیش می نهد و یک پا به عقب بر می گردد .( آدم دو دل )
اُتْرُکِ الشرّ یَتْرُکْکَ : بدی را رها کن بدی تو را رها میکند .
اَجمَعُ مِنْ نمْلَه : ذخیره کننده تر از مورچه .
اَحقَد مِنْ جَمَل : کینه توز تر از شتر .
اَسْرَعُ مِنَ اللَمْح : سریع تر از چشم به هم زدن.
اِسْمَعْ و لا تُصَدِّقْ : بشنو و باور مکن .
اِقْلَعْ شَوْکَکَ بیَدِکَ : کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من .
اِنَّ الطُّیُورَ عَلَی أشْکالِها تَقَعُ : کبوتر با کبوتر باز با باز ، کند همجنس با همجنس پرواز .
انَّه نَسِِیْجٌ وَحْدهُ : او تافته جدا بافته است .
اَوَّلُ الغَیثِ قَطْرٌ : آغاز باران قطره است .
اَوْهَنُ مِنْ بَیتِ الْعَنْکَبُوتِ : سست تر ازخانه عنکبوت .
باکِرْ تَسْعَدْ : سحر خیز باش تا رستگار شوی .
بَلَغَ السِّکِّینُ العَظْمَ : کارد به استخوان رسید .
بَیْضَهُ الیَوْمِ خَیْرٌ مِنْ دَجاجَهِ الغَدِ : خرمای نقد به از حلوای نسیه است .
تَرْکُ الجَوابِ عَلَی الجاهِلِ جَوابٌ : جواب جاهل خاموشی است .
الجَزاءُ مِنْ جِنْس العَمَلِ : از مکافات عمل غافل مشو ، گندم از گندم بروید جو ز جو .
خالِفْ تُذْکَر : مخالفت کن تامعروف ومشهور شوی .
رُبَّ سُکُوتٍ أبْلَغُ مِنْ کَلامٍ : چه بسا سکوتی که رسا تر از سخن گفتن است .
رُبَّ طَرْفٍ اَفْصَحُ مِنْ لِسانٍ : چه بسا نگاهی که از زبان گویاتر است .
رُبَّ عَیْنٍ أنَمُّ مِنْ لِسانٍ : چه بسا چشمی که سخن چین تر از زبان است .
عِنْدَ الغایَهِ یُعْرَفُ السَبْقُ : در پایان مسابقه پیروزی معلوم می شود .
العِیانُ لایَحْتاجُ إلَی الْبَیانِ : آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است.
تو این چند روز کم کم نوشتم که یکجا قرار بدم اینطور هم واسه خودم بهتره هم شما
من مطلب دیگه ای واسه این تایپک ندارم اگر چیز جدیدی داشتید اضافه کنید
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
@دهم
@یازدهم
@دوازدهم