هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@roghayeh-eftekhari حتما میخونمش انشالله
-
Infinitie. A خب قبول حالا چطوریه که یه مادر و پدری به وسوسه های شیطان گوش میدن و بی توجه میشن به تربیت یه پدر مادریم نه این وسوسه ها روشون اثری نداره و حسابی رو تربیت تمرکز میکنن؟؟
-
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Infinitie. A خب وقتی ذهن شرطی شد در حدی که به داعشی تبدیل شده برای این آدم چطور راه برگشت هست؟؟؟
معمولا نیست، اگرم باشه خیلی سخت میشه
این افراد، وجدان خودشونو کشتن
مثلا اون خلبانی که بمب اتم هیروشیما رو حمل میکرد، قطعا وجدان خودشو، توی خودش کشته بوده که به خودش اجازه داده که بمب اتم استفاده کنهاون آدمی که در حدی شرطی شده که داده جدید قبول نمیکنه و شرطی شده که به حرف درست واکنش نشون بده چطور امکان داره توبه کنه و برگرده؟؟؟
معجزه
حرفت یه جواب بیشتر نداره!
همه قابل هدایت نیستن
خوده پیامبر هم که پیامبر بود باهاش مخالفت میشد و دشمن های سرسختی علیه اشون پیدا میشد
شمر، معاویه، یزید اصن
اینا دیگه ائمه و پیامبر رو دیدن دیگه، اگر قرار بود که قابل هدایت باشن، باید هدایت میشدن
البته این دست ما نیست که بگیم که قابل هدایت هست و کی نیست ها! ولی در کل میگم که هستند کسانی که قابل هدایت نیستن! -
الان اینجاست که باز درک شرطی شدن برام سخته!!!
مگه نه که مغز انسان بردهی داده هاست خب پس چطورمیتونه رشد کنه؟؟؟فکر نکنم بشه اینطور گفت، البته اینجا منظور از رشد باید ببینیم چیه!!
خب من فک کنم الان داده های پایه، منظورتونه
داده های پایه یا اصن هر داده ایی، باعث میشه انسان رفتارش رو توی یه چارچوب خاصی نگه داره
یعنی من از بچگی دوست نداشتم ببینم کسی داره از غم و غصه اذیت میشه، پس را رفتارام رو جوری تغییر میدم که با این چارچوب من سازگاری داشته باشه
حالا اونی که چارچوبش عوض شده، باعث شده رفتارشم عوض بشه مثلن دیگه نسبت به کسی که داره زجر میکشه، بی واکنش باشه!
منظور از رشد هم، رشد اخلاقی یا انسانیت آدمه، توی این موضوعاین میشه همون عامل محیطیه (بی) که باعث میشه من تغییر عقیده و رفتار بدم؟؟؟ حالا مثلا تحت تاثیر همون حرف ۳ دوستم که مبادا فکر کنن من بچه مثبتم و ازم فاصله بگیرن درسته؟؟؟
-
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Infinitie. A مگه غیر اینه که پیامبر درونی من باید منو به این چیزا دعوت کنه؟؟؟
دعوت میکنه ولی از طرفی شما یه نفس دیگه هم داری، به اسم نفس اماره! امر کننده به کار بد!
تازه شیطان هم هست! که ادمو وسوسه میکنه!
این وسط یه وجدان هم ادم داره، ولی خب این وجدان میتونه بمیره، نادیده گرفته بشه
در اینصورت، چیزی نیست که بخواد ادمارو دعوت کنه -
@roghayeh-eftekhari ممنون میشم
-
Infinitie. A منم سوالم همینه یه آدمی که ذهنش بشدت شرطی شده و خب در سن بالایی هم قرار داره چطور امکان داره بتونه یه داده درست یا غلط جدید رو تجزیه کن و انقلاب فکری کنه و از نو بسازه مغزش رو؟؟؟
-
Infinitie. A ان شاءالله
-
Infinitie. A موافقم و اینم حل شد برام
یعنی کسی تا تهش بره و اون پیامبر درونیه ارو خفه کنه و بکشه دیگه زنده کردنش فقط یه معجره میتونه باشه درسته؟؟ -
Infinitie. A و در این حالت صرف اون کد هایی که دارم مثلا فقط نمار میخونم و روزه میگیرم و.... درسته؟؟؟
و دیگه هیچ تاثیری روی من نداره چون اون گیرنده و تشویق کننده تو وجود من مرده و من به بدی بیشتر تمایل پیدا میکنم درسته؟؟؟ -
@roghayeh-eftekhari متوجه این سوال نشدم
-
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Infinitie. A آهاا فهمیدم
یعنی شیطان میاد هی از عامل های محیطی که تاثیر پذیر ترن به تو حمله میکنه درسته؟؟دقیقا!!
و این تاثیر پذیری از محیط، برای هر شخص فرق داره!!
مثلا یکی از پول خوشش میاد، با پول خر میشه
یکی از مقام خوشش میاد
یکی از لذت شهوت
یکی از طمع
یکی از قدرت داشتن
و .... -
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Infinitie. A ما میگیم انسان باید بتونه بعد مادی درکنار بعدمعنوی داشته باشه میگیم نباید شرطی بشه ولی خب بعضی جاها این شرطی شدن لازمه دیگه پس چرا میگیم باید دیواره های ذهنمون رو از بین ببریم و شرطی نباشیم؟؟؟
این بعضی جاها، رو مثال بزن
-
Infinitie. A ببین داره میگه انسان وقتی به اون بعد سوم دست پیدا کرد و تونست تصمیم درست بگیره و شرطی نباشه میره به همون نقطه ای که شیطان قسم خورده انسان بی لیاقت تر از اونه که به این نقطه برسه و اینو ثابتش میکنه و میگه این همون برتری انسان به شیطان
حالا سوال من اینه مگه شیطان خودش تصمیم نگرفت که جلوی ما وایسته؟؟؟ مگه به ما حسادت نکرد؟؟ اگه براساس شرطی شدن بود شیطان نباید میتونست به خودی خود بتونه تصمیم بگیره ولی گرفت و جلوی خدا ایستاد و قسم خورد به نابودی ما
پس این ثابت میکنه شیطان شرطی نبوده یعنی پس با توجه به این حرفا شیطانم هم بعد سوم داشته مثل ما پس با توجه به این حرفا برتری انس بر جن چیه؟؟؟
حالا علاوه بر اینکه جن ها خیلی قابلیت های بیشتری نسبت یه انسان ها دارن پس با این نگاه جن که از انس برتر شد که -
"يه افسانه اي هست ميگه اگه يه شعر و اهنگي بيخودي ميفته تو سرت و هي تكرار ميكني بخاطر اينه كه معشوقت داره زمزمش ميكنه
| ميم قاف "
,
جدای از اینکه الان خوابه
چرا باید یه زمانی از روز اردک تک تک بخونه -
-
Infinitie. A و با استفاده از همین ها پای اون کسی که با پول گمراه نمیشه ارو میلرزونه...
-
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Infinitie. A مثل من که میگفتم اسم شکستن بده و بعد از دیدن واکنش های های بقیه گفتم دیگه نگم این یعنی من کم کم باعث مرگ پیامبر درونیم شدم و ای رو آوردم و کوچیکتر از بی قرار دادم درسته؟؟
مثال درستیه
ولی خب اینکه اسم شکستن کار اشتباهیه یا نه، باید بررسی بشه
از این ها گذشته
عقیده درست نباید جوری گفته بشه، که باعث بشه مخاطب ادم، خودشو بدتر کنه!!
من کلاس هفتم تا نهم، اونموقع در مورد غیبت کردن، یه حدیث شنیده بودم، و واقعا از اینکار بیزار شده بودم
غیبت هم انشالله میدونی که هم کسی که غیبت میکنه و هم کسی که غیبت رو میشنوه، باعث میشه گناه براشون نوشته بشه
این وسط منم حساس شده بودم، دم به دیقه به بقیه گیر میدادم
میدونستم نباید پیامبر دررونیم رو نادیده بگیرم
ولی از طرفی تاثیری که روی بقیه میزاشتم، اشتباه بود
چون نصیحت یا تذکر، وقتی بیش از حد گفته بشه، لوس میشه و ارزشش از بین میره
یعنی باید به طرق مختلف گفته بشه ک تاثیر خودشو از دست نده! -
Infinitie. A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Infinitie. A ما میگیم انسان باید بتونه بعد مادی درکنار بعدمعنوی داشته باشه میگیم نباید شرطی بشه ولی خب بعضی جاها این شرطی شدن لازمه دیگه پس چرا میگیم باید دیواره های ذهنمون رو از بین ببریم و شرطی نباشیم؟؟؟
این بعضی جاها، رو مثال بزن
سخت شد
مثلا اینکع ما یه سری حد و حدود رو بدونیم مثلا دروغ نگفتن
وااا اینکه برعکس حرف خودم شد
نه مثلا همون بچه ای که تو غیر شرطی کردنش نمیتونی کار دیگه ای انجام بدی مثلا همینکه دست بزنه به بخاری میسوزه -
Infinitie. A دقیقا منم همینطور
خب همین اینکه بلد نباشی بگی به شکل مختلف باز خودش یه مسئله میشه....