هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Gharibe Gomnam
ماره هییی میپرید بالا حتی از درخت بالاهم نمیومد انقدررررر دراز بود انقدررررر دراز بود وقتی میپرید بالا دهنش به موهام میرسید
من هیومیخواستم برم بالاتر راهی نبود گریم در اومده بود
یهو یه مار دیکه هم پیداش شد دوتا باهم میپریدن بالا دهنشون به موهام میرسید چون موهام باز بود
بابام اومد ماره رفت بابامو بخوره داشت سر بابامو میخورد که دوست بابامم اومد دوتایی باهم مارارو کشتن
اینجا دیگه بلند شدم
ولی از شدت فشار تماااام سرم درحال انفجاره -
نمیدونم کی این مار لعنتی میخواد داستانش تموم بشه
واقعا یه چی بود تموم شد
حالا نمیدونم چرا تو خوابامم دست بردارم نیست -
Gharibe Gomnam
خواب بعدازظهر تعبیر نداره
اما اگ شب بود مار تعبیرش وجود دشمنه :(( -
@soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi
عا اوکی
خوبین انشالا ؟
شما گفتین اهل کرمان بودین؟ احتمالا باید الان هوا خیلی گرم باشه چون ما داریم اینجا بخار پز میشیم اونورا دگ واویلاسکجایی مکه شما؟
شاه شو جا انداختی
کرمانشاه -
وای وقتی داشتم میدویدم نگرفتنم تیکه تیکه ام نکردن بگو
-
helen hardy
هلن جان داداش همه ی سری اگ ها تو زندگیشون دارن حالا اگ ب فکرت نمیرسه خیلیم عالی احتمالا مسیرو درست اومدیو روپوش پزشکی تنت میبینیم -
Gharibe Gomnam اره بلدم
-
@soniaaa
خواب بدخواهان تورو من دیدم