هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دقیقا وقتی داریم حرف میزنیم
ساقی خانم که میاد انگار ناظم مدرسه اومده
حتی اگه خودشم مشغول صحبت کردن باشهچی کار میکنم مگه؟
نمیدونم
مثلا الان این کلمه بحث رو عوض کنید این حس رو بهمون دادبعد مشکین هم شبیه معلم پروورشیه نصیحت کردنش و
خو گفتم عوض کنیم که اون اوج بامزه بودن موضوع بمونه لوث نشه
اون شبیه پدربزرگاست
با اینکه پدربزرگای منم اینجوری نصیحت نمیکردنفاطمه هم شبیه معلم ورزش میمونه
بودن نبودنش کلا تاثیری ندارهتوهم شبیه مدیرای مدرسه یه بند حرف مفت میزنی
-
@Infinitie-A داشتم یه ماجرای دیگه از این خانمه مینوشتم منصرف شدم
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دقیقا وقتی داریم حرف میزنیم
ساقی خانم که میاد انگار ناظم مدرسه اومده
حتی اگه خودشم مشغول صحبت کردن باشهچی کار میکنم مگه؟
نمیدونم
مثلا الان این کلمه بحث رو عوض کنید این حس رو بهمون دادبعد مشکین هم شبیه معلم پروورشیه نصیحت کردنش و
خو گفتم عوض کنیم که اون اوج بامزه بودن موضوع بمونه لوث نشه
اون شبیه پدربزرگاست
با اینکه پدربزرگای منم اینجوری نصیحت نمیکردنفاطمه هم شبیه معلم ورزش میمونه
بودن نبودنش کلا تاثیری ندارهتوهم شبیه مدیرای مدرسه یه بند حرف مفت میزنی
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دقیقا وقتی داریم حرف میزنیم
ساقی خانم که میاد انگار ناظم مدرسه اومده
حتی اگه خودشم مشغول صحبت کردن باشهچی کار میکنم مگه؟
نمیدونم
مثلا الان این کلمه بحث رو عوض کنید این حس رو بهمون دادبعد مشکین هم شبیه معلم پروورشیه نصیحت کردنش و
خو گفتم عوض کنیم که اون اوج بامزه بودن موضوع بمونه لوث نشه
اون شبیه پدربزرگاست
با اینکه پدربزرگای منم اینجوری نصیحت نمیکردنفاطمه هم شبیه معلم ورزش میمونه
بودن نبودنش کلا تاثیری ندارهتوهم شبیه مدیرای مدرسه یه بند حرف مفت میزنی
0-0ftm در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دقیقا وقتی داریم حرف میزنیم
ساقی خانم که میاد انگار ناظم مدرسه اومده
حتی اگه خودشم مشغول صحبت کردن باشهچی کار میکنم مگه؟
نمیدونم
مثلا الان این کلمه بحث رو عوض کنید این حس رو بهمون دادبعد مشکین هم شبیه معلم پروورشیه نصیحت کردنش و
خو گفتم عوض کنیم که اون اوج بامزه بودن موضوع بمونه لوث نشه
اون شبیه پدربزرگاست
با اینکه پدربزرگای منم اینجوری نصیحت نمیکردنفاطمه هم شبیه معلم ورزش میمونه
بودن نبودنش کلا تاثیری ندارهتو ام شبیه مدیر مدرسه مایی
این توهینو کسی میتونه بفهمه ک حرفامو راجب مدیرمون شنیده باشه
️عاه گلبم
بزار ی چن روز نباشم بعد ببین انجمن ی چی کم داره یا نه
️
شعتتتتت
فاطمه چی گفتی؟
-
0-0ftm
یه بار با همین خانمه
سرکلاس قران بودیم
بعد من خندم میگرفت، سرمو میبردم پایین که منو نبینه
اینم دید گفت برم صورتمو اب بزنم
بعد من فک کردم میگه برو بیرون دم در بایست
منم رفتم دم در ایستادم
تا ناظممون که اونم خانمه، اومد
درم بسته بود، منو نمیدیدن
ناظم گفت چرا اینجا ایستادی
منم بچه بودم، بغض کردم گفتم خانم گفته و اینابعد زدم زیر گریه
بعد وارد کلاس شدیم با ناظم
خانم هم گفت که من گفتمش بره صورتشو اب بزنه
بعد دید من دارم گریه میکنم، گفت بیا رو پام بشین گریه نکن
هیچی منم دیگه مناعت طبع بهم اجازه نداد اینکارو کنمدر نتیجه رفتم با گریه نشستم رو نیمکتم
اه بد بود
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دقیقا وقتی داریم حرف میزنیم
ساقی خانم که میاد انگار ناظم مدرسه اومده
حتی اگه خودشم مشغول صحبت کردن باشهچی کار میکنم مگه؟
نمیدونم
مثلا الان این کلمه بحث رو عوض کنید این حس رو بهمون دادبعد مشکین هم شبیه معلم پروورشیه نصیحت کردنش و
خو گفتم عوض کنیم که اون اوج بامزه بودن موضوع بمونه لوث نشه
اون شبیه پدربزرگاست
با اینکه پدربزرگای منم اینجوری نصیحت نمیکردنفاطمه هم شبیه معلم ورزش میمونه
بودن نبودنش کلا تاثیری ندارهتو ام شبیه مدیر مدرسه مایی
این توهینو کسی میتونه بفهمه ک حرفامو راجب مدیرمون شنیده باشه
️عاه گلبم
بزار ی چن روز نباشم بعد ببین انجمن ی چی کم داره یا نه
️
-
@F-Seif-0
این عمت یه خوابی برات دیده ها
اره جون خودت شوگر ددیGharibe Gomnam
بیخود کرده
️
-
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
یه گرمای سردی بدنم را فرا گرفته
این یکی واقعا مفرح بود
-
0-0ftm
یه بار با همین خانمه
سرکلاس قران بودیم
بعد من خندم میگرفت، سرمو میبردم پایین که منو نبینه
اینم دید گفت برم صورتمو اب بزنم
بعد من فک کردم میگه برو بیرون دم در بایست
منم رفتم دم در ایستادم
تا ناظممون که اونم خانمه، اومد
درم بسته بود، منو نمیدیدن
ناظم گفت چرا اینجا ایستادی
منم بچه بودم، بغض کردم گفتم خانم گفته و اینابعد زدم زیر گریه
بعد وارد کلاس شدیم با ناظم
خانم هم گفت که من گفتمش بره صورتشو اب بزنه
بعد دید من دارم گریه میکنم، گفت بیا رو پام بشین گریه نکن
هیچی منم دیگه مناعت طبع بهم اجازه نداد اینکارو کنمدر نتیجه رفتم با گریه نشستم رو نیمکتم
اه بد بود
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
0-0ftm
یه بار با همین خانمه
سرکلاس قران بودیم
بعد من خندم میگرفت، سرمو میبردم پایین که منو نبینه
اینم دید گفت برم صورتمو اب بزنم
بعد من فک کردم میگه برو بیرون دم در بایست
منم رفتم دم در ایستادم
تا ناظممون که اونم خانمه، اومد
درم بسته بود، منو نمیدیدن
ناظم گفت چرا اینجا ایستادی
منم بچه بودم، بغض کردم گفتم خانم گفته و اینابعد زدم زیر گریه
بعد وارد کلاس شدیم با ناظم
خانم هم گفت که من گفتمش بره صورتشو اب بزنه
بعد دید من دارم گریه میکنم، گفت بیا رو پام بشین گریه نکن
هیچی منم دیگه مناعت طبع بهم اجازه نداد اینکارو کنمدر نتیجه رفتم با گریه نشستم رو نیمکتم
اه بد بود
مشکین کوچولو
وای تصورشم آدمو میخندونه
️
-
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
یا یه سرمای گرمی
ولی توی مفرح بودن، هیچ پستی به این پست شما نمیرسه
-
0-0ftm من به عنوان یک مورد توهین واقع شده این حق رو دارم که بدونم چه توهینی بهم شده
تا میزان سوختنمو در حد اون تنظیم کنم
عا اره تو نباشی تودلی خاک میگیره
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
0-0ftm من به عنوان یک مورد توهین واقع شده این حق رو دارم که بدونم چه توهینی بهم شده
تا میزان سوختنمو در حد اون تنظیم کنم
عا اره تو نباشی تودلی خاک میگیره
تو تا بالاترین درجه سوختنتو تنظیم کن
آری میدانم میدانم -
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
یه گرمای سردی بدنم را فرا گرفته
این یکی واقعا مفرح بود
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
یه گرمای سردی بدنم را فرا گرفته
این یکی واقعا مفرح بود
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
یا یه سرمای گرمی
ولی توی مفرح بودن، هیچ پستی به این پست شما نمیرسه
فهمیدیم کلمه مفرح رو تازه یاد گرفتی
-
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
0-0ftm
یه بار با همین خانمه
سرکلاس قران بودیم
بعد من خندم میگرفت، سرمو میبردم پایین که منو نبینه
اینم دید گفت برم صورتمو اب بزنم
بعد من فک کردم میگه برو بیرون دم در بایست
منم رفتم دم در ایستادم
تا ناظممون که اونم خانمه، اومد
درم بسته بود، منو نمیدیدن
ناظم گفت چرا اینجا ایستادی
منم بچه بودم، بغض کردم گفتم خانم گفته و اینابعد زدم زیر گریه
بعد وارد کلاس شدیم با ناظم
خانم هم گفت که من گفتمش بره صورتشو اب بزنه
بعد دید من دارم گریه میکنم، گفت بیا رو پام بشین گریه نکن
هیچی منم دیگه مناعت طبع بهم اجازه نداد اینکارو کنمدر نتیجه رفتم با گریه نشستم رو نیمکتم
اه بد بود
مشکین کوچولو
وای تصورشم آدمو میخندونه
️
0-0ftm
اععع
خو بچه بودم خوو
کلاس چهارم چه انتظاری از ادم دارین -
0-0ftm
اععع
خو بچه بودم خوو
کلاس چهارم چه انتظاری از ادم دارین