هرچی تودلته بریز بیرون۶

[خانوم]

چجوری میشه کنار کسی باشی و خوشحال نباشی هیچ‌ وقت.

[romisa]

Infinitie. A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Masoumeh.sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Infinitie. A دلتم بخواد داداش من باشی

وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت

همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟

یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...

[Infinitie. A]

@Señorita
نه این کلا عادتمه
همیشه با خودم فکر میکنم اینایی که یه چیز خاص دارن
و مردم همیشه توجهشون به چیز خاص اون ادم جلب میشه، ممکنه اون ادم رو خسته کنه
مثلا ادمی که یه دست نداشته باشه، احتمالا اکثر افراد موقع اولین صحبت با همچین ادمی راجع به دستش ازش میپرسن
و این یذره ممکنه خسته کننده باشه
واس همین برا خودم شرط کردم واسه ادمای اینجوری، نسبت به اون مرکز توجهشون، واکنشی نشون ندم که یه وقت سرخورده یا خسته کننده نباشه حرکتم

[Infinitie. A]

romisa ️

[خانوم]

به داداشم میگم ی شعر بگو برای من
میگه من ی خر تنهای شهرم بهت هم میاد

[romisa]

_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

ولی یچیزی خوب درمن تغییر کرده
دیگه به هیچ آدم بی‌شعور و بی شخصیتی که فکر میکنه از من بالاتره احترام نمیزارم.
میزنم تو پرش که گورش رو گم کنه

خب اگه اون توو جایگاه قدرت باشه و توو یه جورایی زیردستش باشی چی کارش می کنی؟

خوردم بهش
درس 3 واحدی رو حذف کردم
معدل ترمم دو نمره اومد پایین ولی کاملا ارزش داشت

منم میخواستم مرخصی بگیرم
ولی از یه طرف دلم‌نمیخواس با این کار ضعفمو بهشون نشون بدم

[خانوم]

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

ولی یچیزی خوب درمن تغییر کرده
دیگه به هیچ آدم بی‌شعور و بی شخصیتی که فکر میکنه از من بالاتره احترام نمیزارم.
میزنم تو پرش که گورش رو گم کنه

خب اگه اون توو جایگاه قدرت باشه و توو یه جورایی زیردستش باشی چی کارش می کنی؟

خوردم بهش
درس 3 واحدی رو حذف کردم
معدل ترمم دو نمره اومد پایین ولی کاملا ارزش داشت

منم میخواستم مرخصی بگیرم
ولی از یه طرف دلم‌نمیخواس با این کار ضعفمو بهشون نشون بدم

دنبال عدالت نگرد فقط همین

[Infinitie. A]

romisa شت
عذاب وجدان گرفتم

[Saghia]

Infinitie. A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Señorita
نه این کلا عادتمه
همیشه با خودم فکر میکنم اینایی که یه چیز خاص دارن
و مردم همیشه توجهشون به چیز خاص اون ادم جلب میشه، ممکنه اون ادم رو خسته کنه
مثلا ادمی که یه دست نداشته باشه، احتمالا اکثر افراد موقع اولین صحبت با همچین ادمی راجع به دستش ازش میپرسن
و این یذره ممکنه خسته کننده باشه
واس همین برا خودم شرط کردم واسه ادمای اینجوری، نسبت به اون مرکز توجهشون، واکنشی نشون ندم که یه وقت سرخورده یا خسته کننده نباشه حرکتم

نِع باریکلا
نظریه خوبیه🤌

[romisa]

Infinitie. A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

romisa شت
عذاب وجدان گرفتم

تو چرا

[Infinitie. A]

@Señorita

[خانوم]

این پست پاک شده!

[Infinitie. A]

romisa
توضیحش سخته
منم که سختگیر‍️
بیخیال فرض کن هیچی نشده

[Saghia]

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Infinitie. A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Masoumeh.sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

Infinitie. A دلتم بخواد داداش من باشی

وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت

همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟

یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...

این تو و افکارت هم یه امانته
اگه بخواد توی اذیت و فشار باشه
دیگه سخت میتونه به اون اندازه مهربون باشه و شاید از یه جا دیگه بزنه بیرون و بیشتر اون روحیه مهربون و خراب کنه با عذاب وجدان
پس این اصلا خودخواهی نیست
این ینی به فکر خودتی
دوستاتم اگه دوستن
باید اینو متوجه بشن

[خانوم]

این پست پاک شده!

[خانوم]

خب چرا عکس نمیاد

[خانوم]

_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خب چرا عکس نمیاد

[خانوم]

_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خب چرا عکس نمیاد

اره داداش خوب داشتن هم نعمته.

[Infinitie. A]

الان من کرم رپیلای گرفتم ولی با ایشون مکالمه ایی نداشتمخواستم مزه بریزم

[romisa]

اینقدر اعصابم بهم ریخته بود و سیمام اتصالی کرده بود
دلم میخواست یه جوری بهشون گند بزنم دیگه نتونن توو کلاسمون راه برن
ولی با این کار باز ب دوستام صدمه می زدم
ولی حتی این سکوت هم واسم عذاب آوره
حتی روابط بین ما و چن تا از بقیه ی دخترای کلاس رو سر همین گروهبندی بهم ریختن...
از یه طرفی واقعا دلم‌میخواد ببخشمشون ولی اتفاقاتی ک واسه بقیه افتاد رو چجور فراموش کنم