هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
اینکه خودت ذهنت زندگیت بدونن چی میخوان
بدونی چطور باید زندگی کنی
بدونی چیارو دوست داری بدست بیاری در مورد چه چیزایی کنجکاوی
ولی بخاطر ترس بلاهایی که ممکنه سر خودتو بقیه بیاد
خودتو بزنی به اون راه و مدام ازش فرار کنی
دیوونه کنندست
بدتر از اون اینه که همش سر راهت سبز میشه
دوست داشتن یه هدف ترسناک دیوونه کننده ترین اتفاق زندگیه!
-
romisa تا حدودی درک میکنم
انجمن هم مزایا داره هم مضرات
گاهی اوقات ضررش بیشتره مزیتشه
-
@Infinitie-A نه من فعلا با نماینده صحبت کردم فعلا اسم منو نذاره اونا هم از این تغییر یهوییم هنگ کردن
️
romisa اع عجب
انشاالله که خیره
دیگه چه خبر؟! -
romisa اع عجب
انشاالله که خیره
دیگه چه خبر؟! -
@Infinitie-A انجمن نه
انتخاب های خودمون درست یا غلطه و البته خوب و بد آدما با هم فرق داره مشکین
خوب و بد آدما بر اساس بیشتر ۵ چیزه توو زندگیشون
خونواده، قانون و جامعه، دین، علم و تجربیات شخصی ک آخری عصاره و چکیدست.romisa
هوممم درست
جالب بود -
romisa
هوممم درست
جالب بود -
@Infinitie-A حس می کنم ورژن جدیم خیلی مفیدتر و بهتره برای بیمارستان
تو چه خبر
هنوز نرفتی خوابگاه؟romisa انشاالله که اینطوره
خبر کهنشستم شطرنج بازی میکنم
نه هنوزامروز با پدرم قرار بود بریم کاراشو اوکی کنیم، یه کار فوری پیش اومد، نرفتیم
فردا باید بریم دوباره که بعد برم خوابگاه
://یه حس دلهره و ترس همراه هیجان و لذت برام پیش اومده، راجب به خوابگاهتجربه جدیدیه
-
قبلش مثل سنگ، سخت و محکم و جدی بودم
بعدش مثل آب، روون و انعطاف پذیر و جاری
فکر می کنم رود خیلی قوی تر از صخره ست...
مثل آب ک توو هر ظرفی جای می گیره
مثل آب که هر تاریکی رو توو خودش حل می کنه هر تاریکی ک درون خودت داری
آب خیلی قوی تره از سنگه
شاید ب خاطر همینه ک دو سوم بدن آدم از آب ساخته شده
روح آدمم میتونه شبیه هرچیزی باشه آب، آتیش خاک سنگ. -
@Infinitie-A ولی تجربه ی گرم و دلپذیری بود اینجا
بارها فروریختم و از نو ساخته شدم
خیلی چیزا از بچه های اینجا یاد گرفتم
اگه برگردم عقب، باز میامromisa آره دقیقا
منم همینطور
نمونه اش خوده من
من با اومدنم به انجمن، باعث شدم خیلیا دست از خودکشی بکشن و الگو شدم واسه بقیه
بقیه تا زیبایی منو میدیدن، از خودشون ناامید میشدن، ولی من بازم به زندگی امیدوارشون میکردم
بس که سخاوتمندم -
سقف
-
romisa انشاالله که اینطوره
خبر کهنشستم شطرنج بازی میکنم
نه هنوزامروز با پدرم قرار بود بریم کاراشو اوکی کنیم، یه کار فوری پیش اومد، نرفتیم
فردا باید بریم دوباره که بعد برم خوابگاه
://یه حس دلهره و ترس همراه هیجان و لذت برام پیش اومده، راجب به خوابگاهتجربه جدیدیه
-
romisa آره دقیقا
منم همینطور
نمونه اش خوده من
من با اومدنم به انجمن، باعث شدم خیلیا دست از خودکشی بکشن و الگو شدم واسه بقیه
بقیه تا زیبایی منو میدیدن، از خودشون ناامید میشدن، ولی من بازم به زندگی امیدوارشون میکردم
بس که سخاوتمندم -
حقیقتا دلم گرفته
یکمی خسته ام
یکمی تنهام
یکمی دلم میخواد الان یکی بهم زنگ میزد و چندساعت هی باهم حرف میزدیمو میخندیدیم
دلم میخواست اونی باشم که….
نمیدونم ایا حسی که به خودم دارم درسته یا نه
از مجازی خسته شدم
از اینکه نزدیک ترین رفیقامو تو مجازی دارم بدون اینکه بتونم سالی یبار ببینمشون خستم
از اینکه دلم میخواد با یکی صمیمی شم ولی یک دیواره بین منو صمیمی شدن با بقیه خسته شدم
دلم میخواد رها شم
یا اونقدر به کمال برسم که با تنها بودنم توی جمع راحت باشم یا اونقدر موانعمو بردارم که بتونم با یکی رابطه خوب داشته باشم
ولی مشکل اینجاست که اونی که من میخوام نیست توشون
میدونی
خورده. شیشه دارن
همه دارنا
ولی این درصد خورده شیشه به درد من نمیخوره
دلم میخواست برمیگشتم به سه روز قبل و عاقل ترمیبودم
من از حقم دفاع کردم
ولی کاش نمیکردم
کاش ساکت میشدمو ادامش نمیدادم
الان همش یک حس بد باهامه
همش میگم فاطمه تو خودتو خیلی کم اوردی بااینکه شرایط به نفع تو بود
خیلی دلم میخواد الان یکی زنگ بزنه بهمو براش کل ایندوسه روز رو بگم
و تهش ی جوابی بهم بده که بشه ابی رو همه این اتیشا
یکم خستم….
۱۶مهر۱۴۰۱ -
از شدت سر درد حس می کنم سرم داره منفجر میشه
می خواد متلاشیی بشه
از همه جهات -
این پست پاک شده!
-
حقیقتا دلم گرفته
یکمی خسته ام
یکمی تنهام
یکمی دلم میخواد الان یکی بهم زنگ میزد و چندساعت هی باهم حرف میزدیمو میخندیدیم
دلم میخواست اونی باشم که….
نمیدونم ایا حسی که به خودم دارم درسته یا نه
از مجازی خسته شدم
از اینکه نزدیک ترین رفیقامو تو مجازی دارم بدون اینکه بتونم سالی یبار ببینمشون خستم
از اینکه دلم میخواد با یکی صمیمی شم ولی یک دیواره بین منو صمیمی شدن با بقیه خسته شدم
دلم میخواد رها شم
یا اونقدر به کمال برسم که با تنها بودنم توی جمع راحت باشم یا اونقدر موانعمو بردارم که بتونم با یکی رابطه خوب داشته باشم
ولی مشکل اینجاست که اونی که من میخوام نیست توشون
میدونی
خورده. شیشه دارن
همه دارنا
ولی این درصد خورده شیشه به درد من نمیخوره
دلم میخواست برمیگشتم به سه روز قبل و عاقل ترمیبودم
من از حقم دفاع کردم
ولی کاش نمیکردم
کاش ساکت میشدمو ادامش نمیدادم
الان همش یک حس بد باهامه
همش میگم فاطمه تو خودتو خیلی کم اوردی بااینکه شرایط به نفع تو بود
خیلی دلم میخواد الان یکی زنگ بزنه بهمو براش کل ایندوسه روز رو بگم
و تهش ی جوابی بهم بده که بشه ابی رو همه این اتیشا
یکم خستم….
۱۶مهر۱۴۰۱ -
همش ادا مرام الکی و سیس الکّی...
-
@Infinitie-A اره اتفاقا به قول یکی از پسرای اینجا فک کنم جواد مهدیزاده بود
میگف خوابگاه چن سال آدمو بزرگتر می کنه و خلاصه تجربه ی خوبی بود براش
کلا محیط جدید آدمای جدید تجربیات جدید
آشپزی هم یاد بگیر روزای تعطیل سلف هم تعطیلهromisa
اره همین مستقل شدنش یذره ترس داره و هم خوبه
منم امیدوارم واسم خوب باشه
آشپزییی که اوکیه من خدای آشپزیم
نیمرو میزنم بیا به دیدننیمروهاش جوجه میشن
-
@jahad-128 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
از شدت سر درد حس می کنم سرم داره منفجر میشه
می خواد متلاشیی بشه
از همه جهاتژلوفن....هس