هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
امروز دوبار اسکل بازی در اوردم پولم حروم شد
ینی تفاهورا بدوو بیاا
باز سوژه جدید داریم
میشنویم سنیوریتاماجرای امروزت چیه؟
-
@Señorita عه، خیره
خسته نباشی️
-
دانشجوی خوابگاهی که ماشین نداره ینی من هرروزم باید 373863ساعت باشه
-
@Señorita عه، خیره
خسته نباشی️
-
@haniehno سلام هانیه خوبی
-
@haniehno سلام هانیه خوبی
-
@haniehno خداروشکر
من والا نه خیلی خوبِ خوب که نه در بستر مریضی ام فعلا -
یعنی واریانسون نقره ای جایی پیدا نمیشه؟!
️
-
@haniehno خداروشکر
من والا نه خیلی خوبِ خوب که نه در بستر مریضی ام فعلا -
Ansel در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خلقت اینا که چشم هاشون هر دفعه یه رنگی میشه
فرق میکنه؟واکنش نوره
یه رنگه درکل، ولی تو نورهای مختلف واکنش اون محیط رو میگیره و به نظر میاد که تغییر میکنه_Biliifti_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Ansel در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خلقت اینا که چشم هاشون هر دفعه یه رنگی میشه
فرق میکنه؟واکنش نوره
یه رنگه درکل، ولی تو نورهای مختلف واکنش اون محیط رو میگیره و به نظر میاد که تغییر میکنهجالبه:))
چه واکنش قشنگی -
این پست پاک شده!
-
@nazanin-mirzai عهه
چی شده ؟
نازنین نمیدونم چرا از وقتی پیام دادی همش خنده م میگیره
اگه به مریضیت خندیدم ببخش@haniehno عروسی رفته بودیم از اونجا که برگشتیم تا به الان مریض ایم
همیشه بخندی چه اشکالی داره اصلا -
این رسما حکم کنترل عفت کلام برا دیدن اخبارمونو داره -
وقتی من شکستم هیشکی پشت من نبود
هیشکی دست دراز نکرد به سمت من واسم نموند
تنها موندم وقتی می شد پشت به پشت چشم کبود
هیشکی پشت من نبود هیشکی ... نبود
روزی هزار تا صفحه پشت سرم میزاشتن
مانع توی راه واسه ی کشتنم می کاشتن
اما من می گفتم تلاش دشمنم بی فایدست
با این هزار تا صفحه مستند می ساختم
هر روز بیشتر درد من تو قلبم
آدمای شهر من قبر من رو کندن
من تو این جهنم همه رویاهامو کشتم
همین دستشو ول کردیم دنیا ما رو گم کرد
کمه اون برادر که توی جنگ من بره
کمه اون برادر که بوی معرفت بده
به خدا قسم نخواستم هیچ زمانی خم بشم
اسیر غم بشم درگیر ماتم بشموقتی دل میگیره وقتی لحظه میره
وقتی یکی مثل من که تو جوونی پیره
چشاشو می بنده رو به آسمون میشینه
قشنگیای مردنو توی خواب می بینهالان که من مردم جسم منو بردن
این اهنگ و یه جا بشین گوش کنش با فرصت
برو تو اتاق من درو ببند پشت سرت
حرف دارم باهات حسابی بگیر بشین محکم
کنار تختم چن تا کشو ان بازشون کن
اولی چند تا کتاب قدیمه یادشون خوش
روزای خوب تو برق صنعتی
اه چقد که سخت بود این درس لعنتی
تو کشوی دوم چند تا عکس تو البوم
خیلی آروم صفحه ی آخرش رو باز کن
این عکس همه دنیا رو به چشم من مه کرد
این چشای لعنتی قلب داداشو له کرد
روزا که نبودی تنها بودم با عشقم
اما خیلی راحت اونم منو ول کرد
بی خیال
کشوی سوم و باز کن داش گلم ای ول
تو کشوی سوم یه عالم شکایت
چند تا قصه تلخ چند تا کتاب از هدایت
چند تا شعر تلخ چند تا گله از رفاقت
یه توتون با یه پیپم واسه ی فراغت
چندتا کام می گیرم میریم واسه ی ادامش
. . . . .نبینم اشک بریزی اون اشکاتو پاک کن
مث مرد برو به سمت کشوی چهارم
چند تا یادگاری از حسین پناهی
چند تا فیلم هالیوودی چند تا کیمیایی
چند تا سی دی مهمتر اون طرف تو ساکن
آروم بردار خط نیفتن کارای توپاکن
یادگار خاطرات خوب قدیمامن
یادگار خاطرات خوبه من تو پارکن
خوب چشاتو قفل کن تو کشوی پنجمم
این نوشته های منن واسه درد مردمم
اونا که تونستن روزای منو شب کنن
همونا که تونستن قلبم رو غرق غم کنن
یالا مهدی پاشو کشو رو ببند
این به بعد بجنگ رو به مشکلات بخند
مغرور باش داداش تو همیشه محکم بود
این به بعد بجنگ رو به مشکلات بخندوقتی دل میگیره وقتی لحظه میره
وقتی یکی مثل من که تو جوونی پیره
چشاشو می بنده رو به آسمون میشینه
قشنگیای مردنو توی خواب می بینه@First
اهورا در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
وقتی من شکستم هیشکی پشت من نبود
هیشکی دست دراز نکرد به سمت من واسم نموند
تنها موندم وقتی می شد پشت به پشت چشم کبود
هیشکی پشت من نبود هیشکی ... نبود
روزی هزار تا صفحه پشت سرم میزاشتن
مانع توی راه واسه ی کشتنم می کاشتن
اما من می گفتم تلاش دشمنم بی فایدست
با این هزار تا صفحه مستند می ساختم
هر روز بیشتر درد من تو قلبم
آدمای شهر من قبر من رو کندن
من تو این جهنم همه رویاهامو کشتم
همین دستشو ول کردیم دنیا ما رو گم کرد
کمه اون برادر که توی جنگ من بره
کمه اون برادر که بوی معرفت بده
به خدا قسم نخواستم هیچ زمانی خم بشم
اسیر غم بشم درگیر ماتم بشموقتی دل میگیره وقتی لحظه میره
وقتی یکی مثل من که تو جوونی پیره
چشاشو می بنده رو به آسمون میشینه
قشنگیای مردنو توی خواب می بینهالان که من مردم جسم منو بردن
این اهنگ و یه جا بشین گوش کنش با فرصت
برو تو اتاق من درو ببند پشت سرت
حرف دارم باهات حسابی بگیر بشین محکم
کنار تختم چن تا کشو ان بازشون کن
اولی چند تا کتاب قدیمه یادشون خوش
روزای خوب تو برق صنعتی
اه چقد که سخت بود این درس لعنتی
تو کشوی دوم چند تا عکس تو البوم
خیلی آروم صفحه ی آخرش رو باز کن
این عکس همه دنیا رو به چشم من مه کرد
این چشای لعنتی قلب داداشو له کرد
روزا که نبودی تنها بودم با عشقم
اما خیلی راحت اونم منو ول کرد
بی خیال
کشوی سوم و باز کن داش گلم ای ول
تو کشوی سوم یه عالم شکایت
چند تا قصه تلخ چند تا کتاب از هدایت
چند تا شعر تلخ چند تا گله از رفاقت
یه توتون با یه پیپم واسه ی فراغت
چندتا کام می گیرم میریم واسه ی ادامش
. . . . .نبینم اشک بریزی اون اشکاتو پاک کن
مث مرد برو به سمت کشوی چهارم
چند تا یادگاری از حسین پناهی
چند تا فیلم هالیوودی چند تا کیمیایی
چند تا سی دی مهمتر اون طرف تو ساکن
آروم بردار خط نیفتن کارای توپاکن
یادگار خاطرات خوب قدیمامن
یادگار خاطرات خوبه من تو پارکن
خوب چشاتو قفل کن تو کشوی پنجمم
این نوشته های منن واسه درد مردمم
اونا که تونستن روزای منو شب کنن
همونا که تونستن قلبم رو غرق غم کنن
یالا مهدی پاشو کشو رو ببند
این به بعد بجنگ رو به مشکلات بخند
مغرور باش داداش تو همیشه محکم بود
این به بعد بجنگ رو به مشکلات بخندوقتی دل میگیره وقتی لحظه میره
وقتی یکی مثل من که تو جوونی پیره
چشاشو می بنده رو به آسمون میشینه
قشنگیای مردنو توی خواب می بینه@First
پسر دقیقا قبل همین بغض کردم :|
خیلی خفن بود خیلی...
-
@haniehno عروسی رفته بودیم از اونجا که برگشتیم تا به الان مریض ایم
همیشه بخندی چه اشکالی داره اصلا -
@haniehno
همینو بگو دقیقا
ایناها منم میخندم تنها نباشی -
کی یاد من رفت از دلش
ای در دل و جان منزلش
-♡-