هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@sania-andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi
خب مگه پدر میخره؟؟
مادر خرید نمیکنه؟پول کیه؟
چرا
منظورم از نظر درآمد بود
فرقی نمیکنه به هرحال -
@sania-andiravan نه:/
-
@sania-andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi
اره خب مادرا هم جدیدا میرن سرکار
اره بابا مهم نیست کی خرج میکنهبله
-
کلا ملت پیچیدهای هستیم و کاملا غیرقابل پیشبینی! (رجوع شود به واکنشهای متفاوتمان) البته این غیرقابل پیشبینی بودنمان برعکس چیزی که در مغزمان فرو کردهاند یا کردهایم یک حسن یا جزو مزیتهایمان نیست (حتی اگر باعث شود در یک مسابقه فوتبال، تیم برزیل را پنج بر هیچ شکست دهیم!) این فقط هنرماست که با چاشنی «خدا با ماست» (نه با کسان دیگر!) هر تهدیدی را تبدیل به فرصت میکنیم! یعنی دقیقا همان چیزی را که دلمان میخواهد از دل هر چیزی استخراج میکنیم!
مثلا حملات اعراب به کشورمان و یا حملات کشورمان به سایر کشورها و بهطور کلی هر بلایی مانند کرونا را جزو نعمتها و یا حتی افتخارات محسوب میکنیم. مهاجرت و حضور دانشمندان ایرانی در ناسا را به حساب یک دستاورد ملی و نبوغ ایرانی میگذاریم! حضور پرشمار تماشاگران مهاجر ایرانی در استادیوم های ورزشی سراسر دنیا را به دلیل تعصب و غیرت ایرانیان میدانیم نه فراری بودن از کشورشان! و...
خلاصه مهم نیست چه نقمتی سرمان میآید مهم این است که این استعداد را داریم که بلافاصله تبدیل به نعمتش کنیم! حتی به این نقطه میرسیم که اگر مصیبتزده و دچار این همه بدبختی نمیشدیم حالا کلاهمان پس معرکه بود!
ریشه به وجود آمدن چنین نگاهی که روانشناسان آن را نوعی مثبتاندیشی مینامند شاید بازگردد به اینکه آنقدر در طول تاریخ و خصوصا در شرایط حساس کنونی چوب انواع مصیبتها را خوردهایم و هیچ تدبیر و امیدی برای فرار از دست آنها نداشتهایم که در نهایت با شعف و شادی مجبور به زمزمه ترانه: «بزن بزن که داری خوب میزنی» شدهایم! حالا میشود بهتر فهمید؛ چرا در مصائب و بلایا این همه جوک میسازیم؟ ساختن جوک نشانه این است که دیگر هیچ شانسی برای بهبود اوضاع قائل نیستیم پس فقط باید سوخت و ساخت و مشکلات را دید و بیخود و بیجهت بر آنها خندید! در اصل خنده بر هر دردی دوا نیست؛ فقط مسکن است. درست مانند مرفینی که به یک بیمار بدحال زده میشود تا بدون درد برود رد کارش! با عرض معذرت از حضورتان، پس قاعده این شده: وقتی نمیتوان از شر تجاوز خلاص شد باید از آن لذت برد!
بخشی از این دیدگاه و فرآیند تبدیل نقمتها به نعمتها هم برمیگردد به اینکه حساس، احساساتی و پر از احساسیم! یعنی دلی تصمیم میگیریم و با کشف و شهود عمل میکنیم! البته خود را هم به شدت منطقی و باهوش میدانیم اما در اصل به دلیل اینکه حتی یک صفحه کتاب در حد تاریخ خودمان هم نخواندهایم خیلی با عقل و منطق سر و کار نداریم! نتیجهاش هم این میشود که با مثبتاندیشی و امید به آیندهای روشن (نه زمان حال روشن) میتوان شرایط جهان هستی (از جمله مشکلاتمان) را به کمک پدیدههای متافیزیکی و شرایط خاص و اتفاقات ماوراء طبیعی، موافق طبع و میلمان کرد! البته نتیجهاش هم چیزی میشود که اکنون در داخلش غوطهوریم! حالا خوب یا بد قضاوت با خودتان!
اما در ادامه وقتی دیدیم این نگاه گرهای از مشکلاتمان باز نکرد بلافاصله بهدنبال یک مقصر بیرونی (هر کسی به جز خودمان) بهعنوان بدخواهی که نمیخواهد ما به موفقیت برسیم میگردیم تا همه کاسه و کوزهها را بر سرش بشکنیم! اگر جزو مردم عادی باشیم مقصر میشود مسئولین بیکفایت اگر هم جزو خود مسئولین باشیم عامل اصلی مشکلات میشود یک دشمن خارجی! به هر حال تز خالی کردن آشغالها در خانه دیگری همواره با ما هست فقط شکلش با توجه به جایگاهمان فرق میکند! حالا فهمیدید چرا ما این همه دشمن داریم؟ چون خیلی هم مصیبت داریم که طبعا باید تک تکشان عاملینشان باشند!
این میشود دلیل دمدمی مزاج بودنمان و غیرقابل پیشبینی بودنمان و... که البته همه اینها را هم بهعنوان یک عامل مثبت قلمداد میکنیم!
خلاصه یک ایرانی را هیچوقت تهدید نکنید چون او مهاجرت میکند اما در عین حال کلی قمپز هم درمیکند! -
@sania-andiravan نه:/
-
@sania-andiravan ینی تو پس فردا مادر شدی به بچت ک مثلا ۱۰ سالشه اجازه میدی هر اپ و داشته باشه؟
-
کلا ملت پیچیدهای هستیم و کاملا غیرقابل پیشبینی! (رجوع شود به واکنشهای متفاوتمان) البته این غیرقابل پیشبینی بودنمان برعکس چیزی که در مغزمان فرو کردهاند یا کردهایم یک حسن یا جزو مزیتهایمان نیست (حتی اگر باعث شود در یک مسابقه فوتبال، تیم برزیل را پنج بر هیچ شکست دهیم!) این فقط هنرماست که با چاشنی «خدا با ماست» (نه با کسان دیگر!) هر تهدیدی را تبدیل به فرصت میکنیم! یعنی دقیقا همان چیزی را که دلمان میخواهد از دل هر چیزی استخراج میکنیم!
مثلا حملات اعراب به کشورمان و یا حملات کشورمان به سایر کشورها و بهطور کلی هر بلایی مانند کرونا را جزو نعمتها و یا حتی افتخارات محسوب میکنیم. مهاجرت و حضور دانشمندان ایرانی در ناسا را به حساب یک دستاورد ملی و نبوغ ایرانی میگذاریم! حضور پرشمار تماشاگران مهاجر ایرانی در استادیوم های ورزشی سراسر دنیا را به دلیل تعصب و غیرت ایرانیان میدانیم نه فراری بودن از کشورشان! و...
خلاصه مهم نیست چه نقمتی سرمان میآید مهم این است که این استعداد را داریم که بلافاصله تبدیل به نعمتش کنیم! حتی به این نقطه میرسیم که اگر مصیبتزده و دچار این همه بدبختی نمیشدیم حالا کلاهمان پس معرکه بود!
ریشه به وجود آمدن چنین نگاهی که روانشناسان آن را نوعی مثبتاندیشی مینامند شاید بازگردد به اینکه آنقدر در طول تاریخ و خصوصا در شرایط حساس کنونی چوب انواع مصیبتها را خوردهایم و هیچ تدبیر و امیدی برای فرار از دست آنها نداشتهایم که در نهایت با شعف و شادی مجبور به زمزمه ترانه: «بزن بزن که داری خوب میزنی» شدهایم! حالا میشود بهتر فهمید؛ چرا در مصائب و بلایا این همه جوک میسازیم؟ ساختن جوک نشانه این است که دیگر هیچ شانسی برای بهبود اوضاع قائل نیستیم پس فقط باید سوخت و ساخت و مشکلات را دید و بیخود و بیجهت بر آنها خندید! در اصل خنده بر هر دردی دوا نیست؛ فقط مسکن است. درست مانند مرفینی که به یک بیمار بدحال زده میشود تا بدون درد برود رد کارش! با عرض معذرت از حضورتان، پس قاعده این شده: وقتی نمیتوان از شر تجاوز خلاص شد باید از آن لذت برد!
بخشی از این دیدگاه و فرآیند تبدیل نقمتها به نعمتها هم برمیگردد به اینکه حساس، احساساتی و پر از احساسیم! یعنی دلی تصمیم میگیریم و با کشف و شهود عمل میکنیم! البته خود را هم به شدت منطقی و باهوش میدانیم اما در اصل به دلیل اینکه حتی یک صفحه کتاب در حد تاریخ خودمان هم نخواندهایم خیلی با عقل و منطق سر و کار نداریم! نتیجهاش هم این میشود که با مثبتاندیشی و امید به آیندهای روشن (نه زمان حال روشن) میتوان شرایط جهان هستی (از جمله مشکلاتمان) را به کمک پدیدههای متافیزیکی و شرایط خاص و اتفاقات ماوراء طبیعی، موافق طبع و میلمان کرد! البته نتیجهاش هم چیزی میشود که اکنون در داخلش غوطهوریم! حالا خوب یا بد قضاوت با خودتان!
اما در ادامه وقتی دیدیم این نگاه گرهای از مشکلاتمان باز نکرد بلافاصله بهدنبال یک مقصر بیرونی (هر کسی به جز خودمان) بهعنوان بدخواهی که نمیخواهد ما به موفقیت برسیم میگردیم تا همه کاسه و کوزهها را بر سرش بشکنیم! اگر جزو مردم عادی باشیم مقصر میشود مسئولین بیکفایت اگر هم جزو خود مسئولین باشیم عامل اصلی مشکلات میشود یک دشمن خارجی! به هر حال تز خالی کردن آشغالها در خانه دیگری همواره با ما هست فقط شکلش با توجه به جایگاهمان فرق میکند! حالا فهمیدید چرا ما این همه دشمن داریم؟ چون خیلی هم مصیبت داریم که طبعا باید تک تکشان عاملینشان باشند!
این میشود دلیل دمدمی مزاج بودنمان و غیرقابل پیشبینی بودنمان و... که البته همه اینها را هم بهعنوان یک عامل مثبت قلمداد میکنیم!
خلاصه یک ایرانی را هیچوقت تهدید نکنید چون او مهاجرت میکند اما در عین حال کلی قمپز هم درمیکند! -
این چیزی که میگمو به چشم دیدم به نظر من رفتار هر ادم چه خوب چه بد بر گرفته از تربیت پدرو مادرشه قطع به یقین وبدون شک بچه ای که از اول ازاد بزارنش از اول لوس بارش بیارن آخر میشه مثل ادم هایی که تو این جامعه هستن ولی اگر پدر و مادر با خوبی ولی سختگیرانه از بچشون مراقبت کنن واقعا اون بچه ادم درستی میشه
Mohammad Afshar
خیلی درست و منطقی -
کلا ملت پیچیدهای هستیم و کاملا غیرقابل پیشبینی! (رجوع شود به واکنشهای متفاوتمان) البته این غیرقابل پیشبینی بودنمان برعکس چیزی که در مغزمان فرو کردهاند یا کردهایم یک حسن یا جزو مزیتهایمان نیست (حتی اگر باعث شود در یک مسابقه فوتبال، تیم برزیل را پنج بر هیچ شکست دهیم!) این فقط هنرماست که با چاشنی «خدا با ماست» (نه با کسان دیگر!) هر تهدیدی را تبدیل به فرصت میکنیم! یعنی دقیقا همان چیزی را که دلمان میخواهد از دل هر چیزی استخراج میکنیم!
مثلا حملات اعراب به کشورمان و یا حملات کشورمان به سایر کشورها و بهطور کلی هر بلایی مانند کرونا را جزو نعمتها و یا حتی افتخارات محسوب میکنیم. مهاجرت و حضور دانشمندان ایرانی در ناسا را به حساب یک دستاورد ملی و نبوغ ایرانی میگذاریم! حضور پرشمار تماشاگران مهاجر ایرانی در استادیوم های ورزشی سراسر دنیا را به دلیل تعصب و غیرت ایرانیان میدانیم نه فراری بودن از کشورشان! و...
خلاصه مهم نیست چه نقمتی سرمان میآید مهم این است که این استعداد را داریم که بلافاصله تبدیل به نعمتش کنیم! حتی به این نقطه میرسیم که اگر مصیبتزده و دچار این همه بدبختی نمیشدیم حالا کلاهمان پس معرکه بود!
ریشه به وجود آمدن چنین نگاهی که روانشناسان آن را نوعی مثبتاندیشی مینامند شاید بازگردد به اینکه آنقدر در طول تاریخ و خصوصا در شرایط حساس کنونی چوب انواع مصیبتها را خوردهایم و هیچ تدبیر و امیدی برای فرار از دست آنها نداشتهایم که در نهایت با شعف و شادی مجبور به زمزمه ترانه: «بزن بزن که داری خوب میزنی» شدهایم! حالا میشود بهتر فهمید؛ چرا در مصائب و بلایا این همه جوک میسازیم؟ ساختن جوک نشانه این است که دیگر هیچ شانسی برای بهبود اوضاع قائل نیستیم پس فقط باید سوخت و ساخت و مشکلات را دید و بیخود و بیجهت بر آنها خندید! در اصل خنده بر هر دردی دوا نیست؛ فقط مسکن است. درست مانند مرفینی که به یک بیمار بدحال زده میشود تا بدون درد برود رد کارش! با عرض معذرت از حضورتان، پس قاعده این شده: وقتی نمیتوان از شر تجاوز خلاص شد باید از آن لذت برد!
بخشی از این دیدگاه و فرآیند تبدیل نقمتها به نعمتها هم برمیگردد به اینکه حساس، احساساتی و پر از احساسیم! یعنی دلی تصمیم میگیریم و با کشف و شهود عمل میکنیم! البته خود را هم به شدت منطقی و باهوش میدانیم اما در اصل به دلیل اینکه حتی یک صفحه کتاب در حد تاریخ خودمان هم نخواندهایم خیلی با عقل و منطق سر و کار نداریم! نتیجهاش هم این میشود که با مثبتاندیشی و امید به آیندهای روشن (نه زمان حال روشن) میتوان شرایط جهان هستی (از جمله مشکلاتمان) را به کمک پدیدههای متافیزیکی و شرایط خاص و اتفاقات ماوراء طبیعی، موافق طبع و میلمان کرد! البته نتیجهاش هم چیزی میشود که اکنون در داخلش غوطهوریم! حالا خوب یا بد قضاوت با خودتان!
اما در ادامه وقتی دیدیم این نگاه گرهای از مشکلاتمان باز نکرد بلافاصله بهدنبال یک مقصر بیرونی (هر کسی به جز خودمان) بهعنوان بدخواهی که نمیخواهد ما به موفقیت برسیم میگردیم تا همه کاسه و کوزهها را بر سرش بشکنیم! اگر جزو مردم عادی باشیم مقصر میشود مسئولین بیکفایت اگر هم جزو خود مسئولین باشیم عامل اصلی مشکلات میشود یک دشمن خارجی! به هر حال تز خالی کردن آشغالها در خانه دیگری همواره با ما هست فقط شکلش با توجه به جایگاهمان فرق میکند! حالا فهمیدید چرا ما این همه دشمن داریم؟ چون خیلی هم مصیبت داریم که طبعا باید تک تکشان عاملینشان باشند!
این میشود دلیل دمدمی مزاج بودنمان و غیرقابل پیشبینی بودنمان و... که البته همه اینها را هم بهعنوان یک عامل مثبت قلمداد میکنیم!
خلاصه یک ایرانی را هیچوقت تهدید نکنید چون او مهاجرت میکند اما در عین حال کلی قمپز هم درمیکند! -
Zeinab Siri در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@saghi-mortazavi
دلم پیش تو و کوثره
سلام دلت از پیش ما اومد خونتون؟
مثل اینکه پای دیوارم کشید وسط تا باور کنین
@kosar-mortazavi سلام،نه هنوز نیومده
-
@sania-andiravan ینی تو پس فردا مادر شدی به بچت ک مثلا ۱۰ سالشه اجازه میدی هر اپ و داشته باشه؟
-
@masoumeh-shokrollahi چه جالب، منم ترک نیستم ولی حتی ترکی هم نمیفهمم
@infinitie-a خیلی جالبه
-
"سعید مولایی و کیمیا علیزاده که از ایران رفتن بهترین نتایج رو بین ورزشکاران ایرانی اون رشته گرفتن رشته هایی که اگه رئیساشون از دوستان دستمال به دست نبودن الان باید به چهار میخ کشیده میشدن به خاطر گندهایی که توی فدراسیون زدن.
#Amichak "