هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
سلام عید همگی مبارک
-
-
@mitra-ism-rahmani میگه از کوتهی ماست که دیوار بلند است...
درگیر نکن خودتو!! -
@m-ba78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ناظم یادتونه ؟
؟؟؟
هنوزم نمیتونم پست از ناظم را گزارش بزنم
یکی از ناظم ها تو یه تاپیکی اسپم دادن چیکار کنم ؟ -
SJY سلام سید!عیدتون مبارک!عیدی بچه ها فراموش نشه
بچه هابیاین عیده!
mohammadhosien mazaheri
Zeinab Siri
زهرا بنده خدامهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
SJY سلام سید!عیدتون مبارک!عیدی بچه ها فراموش نشه
بچه هابیاین عیده!
mohammadhosien mazaheri
Zeinab Siri
زهرا بنده خداسلام
عید شما و بقیه بچه ها هم مبارک باشه
ان شاالله به حق آقاامام علی علیهالسلام همه به آرزوهاشون برسن
و ان شاالله همگی از بندگان خوب خدا باشیم
اینم عیدی معنوی -
@m-ba78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ناظم یادتونه ؟
؟؟؟
هنوزم نمیتونم پست از ناظم را گزارش بزنم
یکی از ناظم ها تو یه تاپیکی اسپم دادن چیکار کنم ؟@mitra-ism-rahmani سلام. ادمین رو تگ کنید توی پست
-
@m-ba78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ناظم یادتونه ؟
؟؟؟
هنوزم نمیتونم پست از ناظم را گزارش بزنم
یکی از ناظم ها تو یه تاپیکی اسپم دادن چیکار کنم ؟ -
دیدی یمدت که از یه داستانی میگذره
با خودت دو دوتاچارتا میکنی میبینی چقد الکی درگیر چیزای بی اهمیت بودی
۹۹ درصد درگیریای ذهنی این روزام تو همین دسته ی بی اهمیت در اینده ان، ولی نمیدونم چرا انقد الکی به خودم سخت میگیرم همه چیوکاش میشد این ذهن خسته رو دستشو بگیرم ببرمش یه جای دور همین الان
-
@mitra-ism-rahmani سلام. ادمین رو تگ کنید توی پست
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@mitra-ism-rahmani سلام. ادمین رو تگ کنید توی پست
سلام
پست تاپیک سلولهای بنیادی آخرین پست
قبلن تگ کردم توی تودلی ولی جوابی داده نشد
ممنون میشم رسیدگی کنید :)) -
بنظرم ازون دوره های زمانی ایم که اسممون میره تو کتابای تاریخ
مثلا صفحه۱۰۰ کتاب تاریخ معاصر
همه این ترسا
امیدا : )
ماسک زدنا
خلاصه میشه تو یه پاراگراف
اهمیتشم میشه نهایتا اندازه یه سوال جاخالی بیست و پنج صدمی امتحان -
دیدید بعضی دبیرا میگن نمره برات مهم نباشه، من نمره میدم، شماها فقط یاد بگیرید؟
دیدید بعضی کشورها راننده هاشون، چه پلیس باشه چه پلیس نباشه، از قانون پیروی میکنن؟ ساعت ۳ نصفه شب هم ممکنه بمونن پشت چراغ قرمز؟
دیدید توی اداره جات، کارمندا هر روز برای بررسی حضور و غیاب، باید اسکن اثر انگشت انجام بدن؟و یا اینکه برن حضور خودشونو اعلام بکنن؟
دیدید مغازه ها وقتی مامور تعزیرات یه مدت بهشون سر نزنه، قیمت هاشون رو میبرن بالا، ولی اگه مامور بیاد، اینکارو انجام نمیدن؟
دیدید هر سال روش های متنوعی واسه تقلب تو امتحانات به وجود میاد و برای هر شرایطی دانش آموز میتونه خودشو آماده امتحان بکنه؟
دیدید میگن کنکور چون تستی شده از روند آموزشی خارج شده و اصلا مفهوم رو یاد دانش آموز نمیده؟
دیدید قبل کنکور، کنکوری ها چه انرژی دارن که درس بخونن و ساعت مطالعه رو بالا ببرن، اما بعد کنکور حتی حوصله غذا خوردن هم پیدا نمیکنن و فقط میخوان بخوابن؟
حالا این ها چه ربطی به هم دارن؟
اول از همه بگم، اینجا قصد این رو نداریم که بخوایم کشوری رو نقد و یا تحسین کنیم! حتی کشور خودمون! پس لازم نیست بیاید یک جانبه فقط به قوانین ایران نگاه کنید!چون این بحث رو میشه در همه جای دنیا دید! خب
بزارید یه نظریه در مورد تعلیم و تربیت رو با هم بررسی کنیم
نظریهی شرطی سازی!!!
خب بزارید اول برای عزیزان غیر تجربی آزمایش دوتا دانشمند معروف که توی فصل آخر زیست دوازدهم، بحث رفتارشناسی هم آمده، بهتون بگم
آقایان پاولوف و اسکینر! که معرف رفتار های شرطی سازی کلاسیک و فعال هستن!
آقای پاولوف اومدن یک سگ رو آوردن و یه زنگی رو جلوی سگ به صدا در اوردن، و خب سگ واکنشی نشون نداد!
بعد اومدن یه کاری کردن، هنگام غذا دادن به سگ ، همون زنگ رو به صدا در میاوردن
تا چندین بار این تکرار شد، و یه بار اومدن بدون دادن غذا، باز دوباره زنگ رو به صدا در آوردن و دیدن بزاق سگ ترشح شد! یعنی سگ بین محرک طبیعیه بزاق خودش (غذا) و محرک بی اثر (زنگ)، ارتباطی توی ذهنش برقرار کرد که هروقت زنگ به صدا در میاد، سگ قراره پاداشی یا غذایی بهش برسه پس خودشو آماده میکنه! در اینجا به زنگ، میگن محرک شرطی! این نوع اول شرطی شدنه!
یک نوع دومی هم هست که آقای اسکینر طی تحقیقات بهش رسیدن! آقای اسکینر اومدن یک موشی رو توی یه جعبه ایی گذاشتن، این جعبه ساختمون خاصی داره، موش وقتی وارد میشه، وارد قسمت ورودی جعبه میشه، بعد به یک دوراهی میرسه یکی از دوراهی ها به غذا ختم میشه و یکی از دوراهی ها به قسمتی ختم میشه که اگر موش واردش بشه، دچار شوک خفیف الکتریکی میشه!
خب بر حسب غریزه، موش هر دو راه رو امتحان میکنه! و چند بار که وارد قسمت شوک میشه، دیگه وارد اونجا نمیشه! و برعکس همش به قسمت غذا میره! در واقع موش متوجه میشه که اون قسمت شوک، یه جورایی خط قرمزه! و نباید واردش شد! و در واقع بین عمل خودش(وارد شدن یا نشدن به قسمت های جعبه) و پاداش(غذا) و یا مجازات(شوک) ارتباط برقرار میکنه! و از مجازات شدن جلوگیری میکنه! این نوع دوم شرطی شدنه! که حالا جالبه بدونید بهش میگن شرطی شدن فعال!
حالا چه ربطی به بحث ما داره؟
خب این دو فرآیند برای ایجاد رفتار جدید در یک جانور استفاده میشه! و در زیرشاخه علم رفتارشناسی جای میگیره
و جالبه بدونید از این دو روش برای تعلیم و تربیت هم استفاده میشه! حتی برای انسان ها!
ولی سوال اینجا پیش میاد! آیا این روش همون طور که برای حیوانات جواب میده، برای انسان هم همون نتیجه رو داره!؟
خب من بحث رو باز میکنم، و در اخر شما نظرتون رو بدید!
ببینید، جوری که آدم هارو تربیت میکنن از بچگی، بر اساس نظریه شرطی سازیه! یعنی عملکرد بچه رو با پاداش یا جریمه کار خودش، جواب میدن! اگه بچه کار اشتباه انجام بده تنبیه میشه! اگر کار خوب انجام بده، جایزه میگیره!
یعنی از بچگی برای بچه خطوط قرمزی رو تعیین میکنن که اگر از اونها رد بشه، باید تنبیه بشه! و بچه هم دوست نداره تنبیه بشه، پس از خطوط قرمز رد نمیشه!
خب بله این شیوه تربیتی میتونه تا یه جایی آدم هارو تربیت کنه، اما آیا انسان همیشه دنبال راحتی خودش نیست؟چرا هست!
انسان همیشه برای راحتی خودش، سعی میکنه قانون رو دور بزنه! و از راه های میانبر استفاده کنه!
بچه، اسمش روشه، بچس! آدم وقتی بزرگ میشه، از بچگی خارج میشه، ولی هنوز هم میل به راحتی خودش رو داره!
خب اون موقع که بچه بود ، بلد نبود و یا میترسید که خطوط قرمز رو رد کنه، اما الان که بزرگ شده چی؟ میتونه یا نه؟ بله قطعا میتونه!
و جالبه بدونید اون کسی که دنبال این چیز ها باشه همیشه روش دور زدن قانون رو میتونه پیدا کنه! بالفرض برای جلوگیری از دزدیِ پول نقد، کارت اعتباری رو میزارن، خب ایندفعه رمز داره، اگر دزد، بدزده، رمزشو نداره! ولی یهو میبینید دزدی سایبری و اینترنتی رخ میده، و اطلاعات کارت رو ایندفعه میدزدن! باز مثلا برای جلوگیری از این یکی میان رمز پویا میزارن! مطمئن باشید برای این یکی هم یه روش دزدی پیدا میشه!
حالا مشکل چیه؟مشکل از دزداست؟مشکل از قانونه جلوگیری از سرقت اینترنتیه؟
هیچکدام!
مشکل از شخص دزد نیست!ممکنه هر کس دیگه ایی هم باشه، فقط اگه انگیزه دزدی رو آدم ها داشته باشن، میتونن دست به این کار بزنن!
مشکل از قانون هم نیست!
مشکل چیز دیگه ایه!
مشکل از تربیت دزده! که بر پایه نظریه شرطی سازیه!
نظریه شرطی سازی سبب میشه خیلی از مشکلاتی که همین الان تو جامعه هست و شما به خاطر جو کنکورتون، میتونید اثراتش رو توی سازمان آموزش پرورش و کنکور ببینید، رو پدید بیاره!
نظریه شرطی سازی باعث میشه که دانش آموز دیگه خوده اصل درس و مفهومش براش مهم نباشه، و فقط به نمره دبیر فکر کنه! چرا؟؟؟ چون اگر نمره اش کم بشه، از مجازات بعدش میترسه! مجازات بعدش میتونه تنبیه پدر و مادر، تنبیه دبیر، سرخوردگی بین دوستان و یا هزاران هزار تنبیه دیگه باشه! و اینطور میشه که دانش آموز هیچی یاد نمیگیره! و صرفا به نمره دبیر فکر میکنه!
همین موضوع باز سبب میشه دانش آموز برای نمرش، به فکر تقلب بیوفته! و هرساله که علم پیشرفت میکنه، روش های تقلب(دور زدن قانون) به روز تر و جدیدتر و کاربردی تر میشن!
شرطی سازی باعث میشه که دانش آموز دیگه دنبال مفهوم درس نباشه! و صرفا بخواد روش هایی رو یاد بگیره که به کارش بیان! بالفرض روش هایی موسوم به روش تستی!
روشی که فقط بدرد تست بخوره! گرچه هرساله داره درس ها در کنکور جوری میشه که با مفهوم در ارتباط باشه، اما این روش هنوز پابرجاست! و اینطور میشه که دانش آموز درس رو یاد نمیگیره و صرفا میره دنبال روشی که با انرژی کمتر، راحتی بیشتری بهش بده!
اینطور میشه که دانش آموز، اصل ماجرا که یادگیری هست رو فراموش میکنه! و فقط به نتیجه فکر میکنه که مجازات نشه! و اینطور فاتحه سیستم آموزشی خونده میشه!(توجه:فعلا کاری نداریم که آیا دروس ریاضی شیمی فیزیک زیست، بدرد زندگی میخورن یا نه! صرفا بحث علم مطرح است)
حالا یکم که از بحث آموزش و پرورش خارج بشیم، ببینیم این نظریه شرطی سازی به کجاها میتونه لطمه بزنه!؟
یه مثال ساده اش میتونه قوانین راهنمایی و رانندگی باشه!
زمانی که آدم ببینه، مجری قانون، ناظم مدرسه، مراقب امتحان، آقا پلیسه، حواسش به کارش نیست! با خودش میگه، خب حالا که اون حواسش نیست، بزار من از چراغ قرمز رد بشم! بزار فلان قانونو نقض کنم! بزار تقلب کنم!
خب حالا اگه همون مجری قانون حواسش باشه چرا آدم قانون رو نقض نمیکنه؟ چون از اون مجازات و جریمه کار خودش که بالفرض جریمه نقدی باشه، میترسه! پس بخاطر اینکه متحمل جریمه نقدی نشه، جلوی مجری قانون، قانون رو نقض نمیکنه!
مأمور تعزیرات وقتی نباشه که قیمت هارو چک کنه، مغازه دار ها با خودشون میگن، بزار قیمتارو ببرم بالا که سود کنم! ولی اگه مامور سر بزنه، مغازه دار چون از جریمه نقدی میترسه، قیمت هارو بالا نمیبره!
توی اداره جات و اصلا مدرسه، هر روز حضور و غیاب انجام میشه! میدونید چرا؟
اینکار برای سنجشِ دانش آموز و نظم اونه! به طوری که این مورد هم آخر سال براش نمره میزارن! هر دبیری متناسب با درس خودش میتونه نمره حضور غیاب دانش آموز رو توی نمره نهایی لحاظ کنه!
اگه یه کارمندی یه روز به طور غیرموجه سر کار حاضر نشه و غیبت بخوره، حقوق اون روز براش حساب نمیشه!
خب دیدید چی شد؟
کارمندا یا دانش آموزا برای جلوگیری از جریمه(حقوق نگرفتن و یا کم شدن نمره) مجبورن سر کار و کلاس حاضر بشن!
برای همه مواردی که گفته شد، باز هم روش هایی پیدا میشه که بشه این قوانین رو دور زد و آدم کاری کنه که متحمل جریمه نشه و قانون هم رعایت نکنه!
ولی آیا این درسته؟ رعایت نکردن قانون درسته؟خب همه ما میدونیم که درست نیست!(البته بحث ما قانون های اشتباه نیست)
مشکل چیه و راهکار چیه؟
مشکل همون تربیت غلط، که بر مبنای شرطی سازی هست، هست!
راه حلِ مشکل، افزایش فهم انسان نسبت به کاری که میکنه، هست
باید انسان بفهمه اصل موضوع مدرسه یادگیریه، پس با تقلب چیزی حاصلش نمیشه
بفهمه رد شدن از چراغ قرمز میتونه سبب افزایش خطر تصادف بشه و صرفا زدن به خودش بشه!
و هزاران هزار مسئله دیگه!
حتی خیلی از کنکوریا هم تا قبل کنکور بخاطر پاداش یا جریمه عملشون درس میخوندن! بخاطر رسیدن به یه رشته خوب(پاداش) و یا مردود نشدن توی کنکور(جریمه)!
گرچه قطعا بحث ما کسانی نیست که با هدف یادگیری و علم آموزی برای کنکور درس میخوندن و میخونن!
ولی وقتی میبینید بعد کنکور تلاشی نمیکنیم برای علم آموزی، این به این دلیله که دلیل اصلی درس خوندن که افزایش رشد فردی خودمون هست رو هنوز متوجه نشدیم! خودمو میگم ها!
ولی برعکس قبل کنکور چون بحث پاداش یا جریمه مطرح بود، مجبور میکردیم خودمونو که درس بخونیم!
و حالا سوال اینجاست
نظریه شرطی سازی درست تره و یا اینکه آدم خودش فهم و درک اینو پیدا کنه که کار درست رو باید انجام بده؟
خب قطعا نظر من دومیه!
نظریه شرطی سازی مشکلش اینه که وقتی محرک بیرونی که مارو جریمه میکنه(مثلا در جعبه موش، شوک جریمه کننده اس) از بین بره و یا حواسش به ما نباشه، ماها دیگه خودمونو ملزم به اجرای قانون نمیبینیم! و این یعنی فاجعه!
یعنی فقط کافیه یه روز پلیسی در کار نباشه که ماشین هارو کنترل کنه! اون روز آمار تصادفات وحشتناک میشه!
ولی اگه آدم ها خودشون متوجه کارهاشون باشن، دیگه اصلا نیازی به محرکی بیرونی که جریمه کننده باشه، پیدا نمیکنن! چون آدم میفهمه سود و ضرر خودش چیه!
گرچه خب قطعا این نیست که بخوایم بگیم کار پلیس یا مجری قانون اشتباهه! بله همیشه هستند کسانی که بخوان قانون رو نقض کنن، ولی این مفهوم که آدم ها باید خودشون ناظر بر کارهای خودشون قرار بگیرن، اولویت داره!
در مورد آموزش و پروش هم من یه توضیحی بدم
درسته که متاسفانه الان وضع آموزش پرورش ما اینجوریه، ولی ماها ناچاریم طبق این سیستم درس بخونیم
اما نباید فراموش بکنیم که اصل چیه، و باید خودمون رو تمرین بدیم که ناظر بر اعمال خودمون باشیم!
پایان...@infinitie-a سلام واقعا طومار بسیار مفید و جالبی بود
از این طومارها نوشتی تگ کن ببینیم -
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@mitra-ism-rahmani سلام. ادمین رو تگ کنید توی پست
سلام
پست تاپیک سلولهای بنیادی آخرین پست
قبلن تگ کردم توی تودلی ولی جوابی داده نشد
ممنون میشم رسیدگی کنید :))@mitra-ism-rahmani سلام
اینجور پست ها رو شاید بعد از دادن تذکر برداریم ولی اسپم محسوب نمیکنیم.
چون تذکر هست. -
به شدتتتت حوصلم سر رفته:/