هرچی تودلته بریز بیرون۶

[AmirBarsam]

باز داره بارون میزنه یعنی چطوره حالت
آخ که چقدر دلم میخواد الان بیام دنبالت
من باشم و تو باشی و دیوونگی و بارون
آخ که چقدر تنگه دلم واسه هر دوتامون

[CpR]

،هعی خدایا ب خودت میسپارمش

[_ Reza _]

CpR خوب میشه عزیز جان امام رضا نگهدارش باشه

[officer k]

@ABR_DJ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

officer k همش با هم بعلاوه غمگین شدم

چرا اسطوره‌ی عزیز انجمن؟
غم همه اینا؟
یا غم چیز دیگه‌ای؟

[AmirBarsam]

officer k
غم همه اینا
فشار کنکور، کار

[officer k]

@ABR_DJ
پارسال اتقدر کش میومد
فکر میکردم قراره بمیرم...ولی تموم شد
خوبم تموم شد

امسال تو هم خوب تموم میشه...و قطعا خوب تموم میشه
فقط نباید جا بزنی...کم نیار...کمم آوردی ...بعد یکم استراحت و نفس گرفتن دوباره شروع کن =))))

[AmirBarsam]

officer k چشم
نه می‌خوام مث پارسال کم بیارم و نه می‌خوام شل بشم

[officer k]

@ABR_DJ
چشمت بی بلا رفیق =)))
همین که میخوای...یعنی نصف راهو اومدی =))

[Narges_]

@Violet28 آرههه اینا همه رو یادم رفته بود:)))

[Narges_]

نمیخوام وقت زیادی رو از دست بدم فقط برای چند جمله....

[AmirBarsam]

officer k اوهوم
ممنون ازت

[Narges_]

من واقعا سردرگمم یا من دارم اشتباه میکنم یا بقیه...
یا من تو زمان اشتباهی دنیا اومدم یا یه دنیایی که واسم اشتباهه
تفکراتم با همه متفاوته و این فقط درده و درد...

[Narges_]

این جملات زیاد تو چشمم خودشونو نشون دادن
"گفتنی ها یکی دو تا نیست،و نخواه که همه را مثل دانه ی تسبیح به رشته بکشم.
حتی در حرف زدن معمولی هیچ وقت نتوانستم صغری کبری را درست بچینم،
به همین جهت حرف هایم همیشه بچه گانه و سست از آب در آمده...:)

[AmirBarsam]

طناز من ای ناز من ای ناز

[Narges_]

من معتقدم خدا تا سر حد بینهایت منو دوست داره...
من دلم از دنیا گرفته...
نمیخوام منفی باشم ولی نه که نشه ها میشه ولی از سرکوب خستم...
مدت هاست که خستم...
تودلی

[_Aram_]

Hadi, hadi yüreğim ha gayret
یالا، یالا ای دلم یکمی غیرت کن
Hele sıkı dur hele sabret
هنوز محکم بایست هنوز صبر کن
Başını eğme dik tut
سرت را خم نکن صاف نگه دار
Bu bir rüyaydı farzet
فرض کن که این یک خواب و رویا بود
#آهنگ

[Narges_]

حالت overthing هیچ وقت حالت مناسبی نبوده...
اما زمان کمی رو صرف این حالت نمیکنم...

[Narges_]

و من حتی امروز فهمیدم از دنیای درونگرا بودن هم فاصله گرفتم...
ارتباط با چشم هایی که توقعی از اونچه که میخوام باشم ندارن
راحت تره...
ولی بازم این فقط تو رنج سنیه خودمه....
تودلی

[Sachli]

"به سمت پل میروم....
اگر در مسیر حتی یکنفر هم به من لبخند بزند
نخواهم پرید"

[Narges_]

مثلا در تلاشن کسی رو که حتی نمیدونه برای آیندش چه تصمیمی داره رو بفرستن بره تیزهوشان اونم متوسطه ی 1
میدونم دنیا دنیای روح و عواطف نیست
میدونم دیگه الان نمیشه با مهربونی با محبت خاری رو گل کرد
ولی علتش بی روح شدن خودمونه
تو مسیر هایی داریم قرار میگیریم که به اجبار مارو از خودمون دور میکنه...
و تهش به جمله ی آشنایی میرسیم
من دلم برای خودم تنگه...