هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
وه چه شبهایی که با زلف سیاهت مو به مو
از ســر شــب درد دل کــردم، اذان برخاستم -
زندگـی بــی عشــق مـا را تا کجاها برده بود
یک شب از این خوابِ غفلت ناگهان برخاستم -
دیدم آنجائی که تو هستی نمیگنجد دوئی
تا کـه مــن پیــدا نباشد از میان برخاستم -
چـون نـدیدم آشیــانی امـن، بر بام حیات
با همین حسرت نشستم با همان برخاستم -
SiliS در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همچنان واسه کنکور میخونم
انشالله امسال به اون چیزی که میخوای میرسی
SiliS در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ایشالا به چیزای خوب مشغول باشی
ممنون ازت
-
SiliS در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همچنان واسه کنکور میخونم
انشالله امسال به اون چیزی که میخوای میرسی
SiliS در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ایشالا به چیزای خوب مشغول باشی
ممنون ازت
-
آسیــای چـرخ وقتی نان بیمنّت نداشت
از سر این سفره بی یک لقمه نان برخاستم -
SiliS در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@نویسنده-کوچولو سلام شلما خوبی؟
مرسییی پویا
منمم عالییی
خودت چطورییی
شلما؟
ببخشید سلام یادم رفت
سلااممممم -
SiliS در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@نویسنده-کوچولو سلام شلما خوبی؟
مرسییی پویا
منمم عالییی
خودت چطورییی
شلما؟
ببخشید سلام یادم رفت
سلااممممم