هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
به من میگه منطقی باش
منطقی باش که رتبت انقدرا هم قرار نیس خوب بشه
فقط دلم میخواست اون لحظه بگم خفه شو -
بله...
-
اینطوری...
-
عجب......
-
خیلی خوابمه
باید هرپسم بخونم تااذان
بعد برم مرور
حشراتم بیخیال
️
-
میشه لطف کنید و نخواید با من مهربون باشید؟!
وای کاملا رو مخمهههههه
تا میای بخونی حرف میزنه
دهنش بسته میشه آهنگ میذاره
آهنگشو قطع نکرده میپره رو کولت که مثلا از روی مهربونی ماساژ بده
نمیخوام بابا
نمیخوام!!! میفهمی؟!
کاملا عضلهام کنده شد
چون ماساژ نبود حمله بود
و شوخی و رو مخم بودن
رو مخ
از اتاق زدم بیرون
نشستم رو پله ها
جزوه هام و خودکارا و گوشیمم آوردم
بس کن دیگه لطفا...
واقعا رو مخمه چیکار کنم؟!
اصن همینه که هست!
من بدم میاد از این چیزا!
از اینکه هی حرف بزنی الکی الکی!
از اینکه اینقد بی ادب باشی!!
از اینکه وقتی میخوای غذا بخوری ملچ ملوچ کنی بیخ گوش من
وقتیم تذکر میدن انگار نه انگار
خب کوفت نمیخورید که
دردم نمیخورید
وای نمیخوام ببینمش!!! -
فقط وقتی که میگم من این غذای کوفتی رو نمیخورم
حالت تهوع گرفتم همون چند تا لقمه
باز درشو باز میکنه میگه بیاا
نمیخوام درد بخورم خببب
️
نمیتونم بگم بدمزه اس مزهی کوفت میده که
شما پسندیدین
من نمتونمممممم
ولم کنیددد -
پووووووف
-
خیر سرمون ترم بالاییم هستیم
-
دارم میخونم
پامیشه میاد میگه بیا اینستا ببینیم
من:نمیخوام
کلی جزوه موندههههه ولم کننن
اون: بیا یه کم ببینیم بخندیم بعد بریم بخونیم
من: اکی باشه...
و در حالی که زهرا خوابه صداشو زیاد میکنه
ولمون کن بچهه
وای وای وای
من ترم بعد با این روانی میشم عملا -
کاملا از عصبانیت نمیتونم درس بخونم!
-
همه چی رو مخمه
اینم که این بالا در خودکارشو باز و بسته میکنه همش
-
با حالت قهر اومدم بیرون
اگه براش اهمیت داشته باشه می پرسه
میگم حرکت امروزشو...
من تحمل اینکه تو امتحانام یکی اینقد رو مخم باشه رو ندارم
والسلام!! -
نپرسیدم خودم میگم بهش که لطف کنن این یه هفته ای که بیخ گوش منن دندون رو جیگر بذارن
بعد که رفتن خونه اینقد حرف بزنن تا -
یه ربعه که میخوام بخونم ولی نمیتونم( :
دوتا جزوه ام کلا مونده...
خدا بگم چیکارت نکنه...