هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
شدم چوپان سادهلوح کنار گلهی احساس
چه رسمی داره این گله، سر چنگال گرگ دعواست -
تو اینقدر خواستنی هستی که این گله نمیفهمه
اگه لبخند به لب داری دلت از سنگ و بیرحمه -
ببخش خوبم اگه این عشق، حیلهی تورو رو کرد
نفرین به دل ساده که به چنگال تو خو کرد -
danial hosseinyreplied to AmirBarsam on آخرین ویرایش توسط danial hosseiny انجام شده
@AmirBardia
از من ننداز نه
به همه بگو کج بودم کم داشتم
شاید دلت بخواد من باشم
دست رو شونهت، بات تو عکس جا شم
ولی... من و این حرف رو هوا
پرتی حواس و لنگی دماغ
از پایه میکنیم عکستو خراب
تکون بده دستتو برام
برو!
اینجا هیچی دیدنی... نیست و
ریخته ویترینم زمین
من اَ پَس این شیب لعنتی
پیشونی و کلی چین بیدلیل
برمیام یه روز...
چند ساله شده هر شنبههام یه جور
بذار یه روز که بکگراندمون
لحظههای خوب بوده عکس بگیریم -
danial hosseiny در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@AmirBardia
از من ننداز نه
به همه بگو کج بودم کم داشتم
شاید دلت بخواد من باشم
دست رو شونهت، بات تو عکس جا شم
ولی... من و این حرف رو هوا
پرتی حواس و لنگی دماغ
از پایه میکنیم عکستو خراب
تکون بده دستتو برام
برو!
اینجا هیچی دیدنی... نیست و
ریخته ویترینم زمین
من اَ پَس این شیب لعنتی
پیشونی و کلی چین بیدلیل
برمیام یه روز...
چند ساله شده هر شنبههام یه جور
بذار یه روز که بکگراندمون
لحظههای خوب بوده عکس بگیریموقتی داشتیم برا درا دسته کلید
وقتی لااقل خوشحالم ا یه چیزی
نه الآن با این پوزخند بیریخت و
فکری که که جدا از روزمرگی نی
توم چیزی جز خستگی نی
بذار...
بذا به وقتش یه عکس خوب نه!
یه عکس خوبتر بگیریم... -
نمیدونم چند بار تاحالا این ترک رو گوش دادهم.
ولی واقعا گوش دادهم! -
danial hosseiny
یسری آهنگا میتونن تا 90 درصد یه درد رو توصیف کنند...
اینم از هموناست -
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصهٔ دل کندنت امان مراقبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مراگذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مراسریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرابه فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرانه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مراتو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این مکن دهان مراچه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مراتو نیم دیگر من نیستی ؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا -
ترسناک شد