-
چهره زرد مرا بین و مرا هیچ مگو
درد بیحد بنگر بهر خدا هیچ مگودل پرخون بنگر چشم چو جیحون بنگر
هر چه بینی بگذر چون و چرا هیچ مگوگفتم این جان مرا گرد جهان چند کشی
گفت هر جا که کشم زود بیا هیچ مگوگفتم ار هیچ نگویم تو روا میداری
آتشی گردی و گویی که درآ هیچ مگوهمچو گل خنده زد و گفت درآ تا بینی
همه آتش سمن و برگ و گیا هیچ مگوهمه آتش گل گویا شد و با ما میگفت
جز ز لطف و کرم دلبر ما هیچ مگو -
-
خوشا به نیمه شبى با خدا صفا کردن
زبان حال گشودن، زدل دعا کردن
تمام لذّت عالم نمى رسد قدرش
به یک دقیقه مناجات، با خدا کردن
-
آفتاب صریح
خاک خوشنود
چشم تا کار میکرد
هوش پاییز بود
ای عجیب قشنگسهراب سپهری
-
من به راه خود باید بروم
کس نه تیمار مرا خواهد داشت در پر از کشمکش این زندگی حادثه بار گرچه گویند نه اما هرکس تنهاست آن که میدارد تیمار مرا، کار من است من نمیخواهم درمانم اسیر صبح وقتی که هوا شد روشن هرکسی خواهد دانست و بجا خواهد آورد مرا که در این پهنهور آب، به چه ره رفتم و از بهر چهام بود عذاب نیمایوشیج
-
-
banoo چه خبر...!!
از گل و جاده و باران شمالی چه خبر
از نفس های تو در دامن شالی چه خبر
من برای همه پنجره ها دلتنگم
از دل و دهکده و جاده خالی چ خبر
چند وقتیست که مهمان غم خویشتنم
از دل انگیزترین عطر حوالی چه خبر
چشم من سبزترین جای شمال است هنوز
تو نپرسیدی از آن شهر خیالی چه خبر
دست پرورده بارانم و احساس تر
از شمیم نفس شاعر عالی چه خبر
راستی شیوه لبخند تو حالش خوب است
از نگاه تر تو ازگل قالی چه خبر
روز ها میگذرد پشت سرش خاطره هاست
از فضای دل تقویم جلالی چه خبر
صبح همواره مرا یاد تو می اندازد
از دل و درد و دعاهای وصالی چه خبر
دست نارنجی احساس به دور سر ماست
از خط منطق و این خوش خط و خالی چه خبر
شب یلدا پر از آیینه و الماس صفاست
از انار و طبق و جام سفالی چه خبر
#دختر باران#یلدا -
banoo
زنـــــدگے!!
زندگی اوج صدای نفس باغچه هاست
زندگی موج ندای گل شب بو به خداست
زندگی غربت معصوم پرستو در کوچ
زندگی شوق مسافر به غروب و دریاست
زندگی دیدن و دل باختن لحظه عشق
داستان دل مجنون و نگاه لیلاست
زندگی رویش گل های محبت در جان
زندگی ناز و نیاز همه آدم هاست
زندگی کوشش و ایمان و خردمندی توست
زندگی خواستن و همت همواره ماست
زندگی حس غریبانه دنیای من است
زندگی جوشش مستانه دل های شماست
گوش کن نغمه باران و تمنای بهار
زندگی با چمن و باغ و بهاران زیباست
با دل خسته من از غم ایام مگو
زندگی قصه غم ها و شکیبایی ماست
زندگی میگذرد با همه خوبی و بدیش
عشق ورزیم که شادی و غمش هم گذراست
جام دل ها تهی از باده سوزنده مباد
خوش بمانیم که افسانه مستان دنیاست
سخن زندگی و عشق ز عشاق شنو
تا شقایق باشد زندگی پابر جاست
بنویسیم به روی گل و مهتاب، شقایق رویید
زندگی راز شب و صحبت ماه و یلداست
️️
#دختر باران#یلدا -
شاعر: سهراب سپهری
روزی خواهم آمد و پيامی خواهم آورد.
در رگ ها نور خواهم ريخت.
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب!
سيب آوردم، سيب سرخ خورشيد.
خواهم آمد، گل ياسی به گدا خواهم داد.
زن زيبای جذامی را، گوشواری ديگر خواهم بخشيد.
کور را خواهم گفت: چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد، کوچه ها را خواهم گشت.
جار خواهم زد: آی شبنم، شبنم، شبنم!
رهگذاری خواهد گفت: راستی را شب تاريکی است.
کهکشانی خواهم دادش.
روی پل دخترکی بی پاست، دب اکبر را بر گردن او خواهم آويخت.
هر چه دشنام از لب ها خواهم برچيد.
هر چه ديوار، از جا خواهم بر کند.
رهزنان را خواهم گفت: کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشيد
دل ها را با عشق، سايه ها را با آب، شاخه ها را با باد.
و به هم خواهم پيوست، خواب کودک را با زمزمه ی زنجره ها.
بادبادک ها، به هوا خواهم برد.
گلدان ها آب خواهم داد.
خواهم آمد، پيش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش خواهم ريخت.
ماديانی تشنه، سطل شبنم را خواهم آورد.
خواهم آمد سر هر ديواری، ميخکی خواهم کاشت.
پای هر پنجره ای، شعری خواهم خواند.
هر کلاغی را، کاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت: چه شکوهی دارد غوک!
آشتی خواهم داد.
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت! -
يکي را می دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
به برگ گل نوشتم من
تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس او گل را
به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند
به مهتاب گفتم اي مهتاب
سر راهت به کوي او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد
يکي ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس و صد افسوس
زابر تيره برقي جست
که قاصد را ميان ره بسوزانيد
کنون وامانده از هر جا
دگر با خود کنم نجوا
يکي را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند..:)| فریدون مشیری |
-
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید“آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود”از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بودبعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشتقرن ما
روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی است
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
قرن موسی چمبه هاستروزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله زهر مارم در سبوستمرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنندهیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرستفرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق“گفتگو از مرگ انسانیت است”
-
باز شب آمد بدن ها خسته شد/خستگان خفتند و درها بسته شد
جز در رحمت که هرگز بسته نیست/عشق اگر باشد کسی دلخسته نیست
شب نماز مصطفی را دیده است/ شب مناجات علی بشنیده است
دیده شب دور از چشم همه/ اشک زینب دید و دفن فاطمه
شب کنون دارد جلای دیگری /از نماز حجة ابن العسگری
با چنین رخشنده گو هرهای شب /من کیَم تا نام رب آرم به لب
این منم بیدار از هول گناه /میکنم بر آسمان شب نگاه
این منم از راه دور افتاده ای/ رایگان عمر خود از کف داده ای
این منم در دست غفلتها اسیر/ ای خدای مهربان دستم بگیر
گر چه من پا تا به سر آلوده ام /رخ به درگاه تو آخر سوده ام
جانم از غم سوزد و دارم خروش/ ای خدای راز دار پرده پوش
آمدم با چشم گریان آمدم /گر گنه کارم پشیمان آمدم
یا رئوف و یا رحیم و یا رفیع /چهارده معصوم را آرم شفیع
ناگهان آمد به گوش دل ندا /مژده ای از رحمت بی انتها
یا عبادی الذین اسرفوا /از نوید رحمتم لا تقنطوا
با چنین رأفت که میخوانی مرا /کِی خداوندا بسوزانی مرا؟
-
-