💟مطالب و تئوری های جالب و افسانه ای💟
-
یه افسانه هست که میگه:
استخوانهای شانه ، باقی مونده از بالهایی هستن که یه شخص داشته
قشنگه... -
یه افسانه هست که میگه ما قبل از اینکه به دنیا بیایم صحنه های مهم زندگیمون رو بهمون نشون می دن بعد می گن دلتون می خواد برید روی زمین یا نه؛ حتما صحنه مهمی در زندگیمون هست که قبول کردیم به دنیا بیایم.
. .
-
یه افسانه نادر هست که میگه :
"کسایی که موهاشون فرفریه، تو زندگی قبلی وقتی خواب بودن، معشوقشون موهاشون رو دور انگشت هاش میپچیده و با عشق بهشون خیره میشده." شاید انقدر حرارت اون نگاه زیاد بوده که موج موها به حالت اول برنگشته. -
اسپمه ولی میگم
تاپیکتو دوس دارم
تازه پیداش کردم ولی حالمو خوب میکنه با وجودی که همه متنا افسانن
مرسی واسش -
یه افسانه هست که میگه
:«وقتی یه نفر به کمک احتیاج داره و تو تمام تلاشتو میکنی که بهش کمک کنی، تو زندگی قبلیت فرشته بودی و در راه نجات بقیه مردی! خدا هم تو رو فرستاده رو زمین تا به آدما کمک کنی » -
aynaz masoumi سلام این افسانه نیست واقعی هست، روح ها تا قبل از اینکه بیان روی زمین و جسممون تربیت میشن و قبل از اینکه این زندگی رو داشته باشی، بهت زندگی تو نشون میدن میگن این زندگیته این خانواده ات هست و بعدش اونجا قبول میکنی که به این زندگی بیای یا نه
البته دقیق دقیق مطمعا نیستم ولی میگن از منابع اسلامی و این ها گفته شده
رفع اسپم: افسانه ای توی ژاپن وجود داره که میگه اگر هرکسی هزار درنای کاغذی(یه جور اوریگامی) برای خدا درست کنه خدا هم هر آرزویی داشته باشه رو براش برآورده میکنه و هر بیماری داشته باشه براش شفا میدهموقع جنگ جهانی دوم(اینا دیگه واقعی هست میتونید از توی ویکی پدیا هم بخونید) دختر دو ساله ای به نام ساداکو ساساکی تحت تشعشعات بمب اتمی که آمریکا روی هیروشیما انداخت قرار گرفت که باعث شد سرطان خون بگیره و هرسال هم وضعش بدتر شه
یه روز هم توی بیمارستان یکی از دوستاش افسانه هزار درنای کاغذی رو براش میگه و ساداکو هم ۱۲ سالگی فوت میکنه و تا اون موقع تونسته بود ۶۴۴ درنای کاغذی درست کنه که بعد از مرگش دوستاش هم ۳۵۶ تای دیگه درست میکنن و به همراه قبلی ها همراه ساداکو به خاک میسپارن، سه سال بعد هم مجسمه اش رو با پول گذشتن میسازن که توی دستش یه درنای طلایی گرفته
بعد از اون هم انجمنی توی ژاپن شکل گرفت که همه ساله در روز جهانی صلح(روزی که آمریکا هیروشیما رو بمباران کرد) درنای کاغذی میسازن و میذارن زیر مجسمه.
آرزوی آنها و تمام مردم جهان بر روی سنگ مرمر اینگونه نقش بست: این است فریاد ما، این است آرزوی ما، صلح در تمام دنیا. -
#افسانه
"نوپرا بو" ی موجود افسانه ای ژاپنیه و فاقد صورته، برای نزدیک شدن به قربانی، خودشو به شکل یکی از آشنایان او درآورده و بعد صورتش محو و باعث وحشت میشه. این موجود فقط باعث ترس میشه.(حالا همچین نمیشه گفت فقط ترس، یهو دیدی طرف سکته کرد البته هرچند در کل ی افسانه هست. ..) -
یه افسانه هست که میگه
وقتی یه نفر به کمک احتیاج داره
و تو تمام تلاشتو می کنی که
بهش کمک کنی تو زندگی قبلی
فرشته بودی
و در راه نجات بقیه مردی !
خدا هم تو رو فرستاده رو زمین
تا به آدما کمک کنی ...چقدرررر زیباست -
فکت
بیشترین کسی که احتمال داره تو رو بکشه خودتی
بخشی از بهترین خاطرات کودکی شما اصلا
وجود ندارند مغز شما اساسا خودش چیز هایی میسازد://بیشتر حرف های خوبی که در مورد شما میزنند
مراسم خاکسپاری شماست به خصوص اگر زیاد
دوست داشتنی نباشید:))مردم دوست دارند شما موفق شوید اما نه
بیشتر از خودشان! -
افسانه
یه افسانه میگه: یسری آدما هستن از بچگی وقتی قهر میکنن فقط به خودشون ضربه میزنن مثلا سه روز ناهار نمیخورن و کسی هم براش مهم نیس یا بزرگ که میشن وقتی کسی اذیتشون میکنه خودشونو سرزنش میکنن اینارو کار نداشته باشین خیلی آدمای خوبین.... :))) -
#افسانه
تو افسانه های ژاپنی به نام kuchisake onna زنی هست که دهنش تا گوش جر خورده وقتی بیاد سروقتت ازت میپرسه که زیباست یا نه؟
اگر بگی نه تکه تکه ات میکنه اگر بگی بله دهن تو رو هم جر میده تا تو هم زیبا بشی..!
پ.ن: کلا دو سر باخته:|| -
#افسانه
یه افسانه هست که میگه اگه بتونی با خون کسی که مرده کتابی از زندگیش بنویسی و تا جایی ادامه بدی که خون اون تموم شه ...اون ادم برمی گرده تا همون زندگی قبلش رو دوباره تجربه کنه....
درواقع تو با دادن این وقت برای نوشتن اون کتاب در حال احدا کردن باقی زندگی خودت به اون هستی.... -
#تئوری
یه تئوری که راجب انسان ها وجود داره اینِ که انسان در حالت عادی از تمام قدرت بدنش استفاده نمیکنه!
بلکه موقعی از تمام قدرتش استفاده میکنه ک ترس از مرگ داشته باشه و بخواد برای بقای خودش تلاش کنه!
اونموقع از ۱۰۰درصد قدرتش استفاده میکنه برای زنده موندن... -
ما جوری طراحی شدیم که فکر میکنیم کارهامون تصمیم خودمونه
-
ANA Kamali در مطالب و تئوری های جالب و افسانه ای گفته است:
شاید وقتی لحظه ای برامون اشناس یعنی ما اون رو قبلا گذروندیم و در اینده ارزو کردیم که زمان به عقب برگرده و دوباره تجربش کنیم
نمیدونم چرا ولی واقعا من این مورد خیلی خیلی زیاد برام پیش اومده یعنی قشنگ حس میکنم برام آشناس
شمام همینطورید بچه ها ؟ -
@Allen-Gamer
منم همینطورم
البته همه همینجورن ب نظرم
دلایل مختلفی داره یکیش میتونه همین تئوری که ریپلای کردی باشه، یکیش قسمتی از مغز که ی جورایی خاطرات رو تطبیق میده(همون مطلبی ک تو زیست یازدهم خوندیم و دلیل علمی محسوب میشه)
یا میتونه مربوط ب زندگی گذشته ما باشه ک این باز ی تئوری هستش صرفا!
یا حتی میتونه مربوط ب خواب هایی ک میبینیم باشه
و....
مثلا من خودم کلا صحنه ی بارون زدن ی حس خیلی خاص و آشنا برام داره
یا بعضی اتفاقاتِ یهویی رو انگار من قبلا دیدمشون در حالیکه فکر میکنم میبینم ن اینجور نبوده://