هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
ادمک آخردنیاست بخند...
آدمک عشق همین جاست بخند...
دسته خطی که توراعاشق کرد...
شوخی کاغذی مابودبخند...
آدمک خرنشوی گریه کنی...
کل دنیا سراب است بخند...
آن خدایی که بزرگش خواندی...
به خدامثل توتنهاست بخند...
-
هر که می خواهی باش این عادت مشترک انسانهاست تو نیز...
روزی , ساعتی , لحظه ای
احساس خواهی کرد که...
هیچکس دوستت ندارد...!
دِلم یک حِس و حالِ خوب میخواهد...
به یک حِس و حالِ خوش نیازمندیم!
-
دلتنگ که باشی ساده ترین حرف ها اشکت را در میاورد . . .
یاد تو جای خود دارد !
-
-
دنیا دنیای ریاضی ست وقتی عشق را تقسیم کردند و تو خارج قسمت من شدی …
-
-
-
-
این پست پاک شده!
-
تا بوده ، همین بوده :
همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست و حوصله کسی رو نداریم که هست !
بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون -
خدا جهان تاريكي محض است...
خدایا … دیگر زمینت بوی زندگی نمیدهد…خدایا... کودکان گل فروش را می بینی؟
مردان خانه به دوش...
دخترکان تن فروش...
مادران سیاه پوش...
واعظان دین فروش...
محرابهای فرش پوش...
پسران کلیه فروش ...
زبانهای عشق فروش...
انسانهای آدم فروش...
همه را می بینی....
میخواهم یک تکه از آسمانت را بخرم دیگر زمینت بوی زندگی نمي دهد.
-
یه وقتایی هست
میبینی فقط خودتی و خودت ... !
دوســـت داری ،
همـــدرد نداری ...
خانـــواده داری ،
حمــــایت نداری ...
عشــق داری ،
تکـــیه گاه نداری ...
مثل همیشه ؛
هــمه چی داری و هــیچی نداری!!
-
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روم، کجا من؟
کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
نه بستهام به کس دل، نه بسته دل به من کس
چو تخته پاره بر موج، رها... رها... رها... من
ز من هرآن که او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی، به یاد آشنا من
ز بودنم چه افزون؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زندهام چرا من؟
ستارهها نهفتم، در آسمان ابری
دلم گرفتهای دوست ، هوای گریه با من -
میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته بود
” فرد ” آن یک نفر است که وقتی زوج ها با هم میروند،
او باید یک تنه جور تنهایی اش را بکشد -
گاهی بین سمفونیِ شلوغ و پر سروصدای زندگیات
قَد دو سه میزان سکوت کن!
از هرچه آدم روی این زمینِ گردِ خاکیست فاصله بگیر
و خودت را بغل کن!
آدم هارا،ناامیدی هارا،فکر هارا
برای چند ساعت بگذار پشت سرت!
فیلم مورد علاقه ات را برای دوهزار و یکامين بار(!) پِلِی کن
با لباس راحتیات روی مبل لم بده،
زل بزن به صفحهی تلویزیون
دستت را دور لیوان مخصوصِ قهوهات حلقه کن
و کِیفِ گرمای قشنگش را ببر!
زندگی یک وقتهایی همینطوری میچسبد
همینطوری بیخیال
همینطوری ساکت
همینطوری تنها... -
گاهی جلوی مشکلات وایستا بعدخودتوبزن به نفهمی شایدشدآنچه که بایدبشود...