خستگی تصمیم چیست؟
-
خستگی تصمیم چیست؟
گاهنامه مدیر
■همانگونه که «عضلات» ما بعد از کار کردن زیاد، خسته میشوند، «مغز» نیز بعد از تصمیمگیریهای متعدد در طول روز، دچار خستگی میشود که به آن، خستگی تصمیم (Decision fatigue) میگویند.
□ما مدام در حال تصمیمگیری هستیم و با هر تصمیمی، یکقدم به «خستگی تصمیم» نزدیک میشویم. هر چند همهی تصمیمها بزرگ و حیاتی نیستند ولی هر کدامشان، به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را میگیرند مثل:
︎انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی؛
︎تصمیمگیری دربارهی اینکه امروز چه بپوشم؛
︎انتخاب موسیقی؛
︎تصمیمگیری دربارهی نحوهی برخورد با خطای فرزند
︎انتخاب بین چند گزینه برای سرمایهگذاری و مهاجرت و...
●نکتهی جالب توجه اینکه ما بعضی تصمیمگیریها را عرفاً تصمیمگیری نمیدانیم. مثلاً برای بالا رفتن از یک برج که دارای ۳ آسانسور است، وقتی دکمهی یکی از آنها را میفشاریم، در واقع، تصمیم گرفتهایم، هر چند که آن را در زمرهی تصمیمات روزانه نیاوریم.
○افرادی که کار و زندگیشان به گونهای است که باید مدام تصمیم بگیرند، بیش از بقیه در معرض «خستگی تصمیم» قرار دارند.
■در یک تحقیق در آمریکا، تعدادی قاضی که باید دربارهی عفو زندانیان تصمیمگیری میکردند، مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص شد که آنها در ابتدای روز، پروندهها را بهتر بررسی میکنند و افراد بیشتری را مشمول عفو میدانند، ولی هر چه به پایان روز نزدیک میشوند، افراد کمتری را عفو میکنند. پروندهها تقریباً یکسان بودند و قضات نیز ثابت. آنچه در ساعات پایانی روز تغییر کرده بود، پدیدار شدن حالت «خستگی تصمیم» بود که هنگام صبح وجود نداشت.
□رولف دوبلی در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» میگوید: وقتی مغز بهخاطر تصمیمگیریهای متعدد خسته میشود، معمولاً سر راستترین تصمیمات را میگیرد که عمدتاً هم «بدترین» است.
●چه کنیم؟
︎وقتی از مارک زاکربرگ بنیانگذار فیسبوک پرسیدند چرا همیشه یکنوع تیشرت میپوشی؟ پاسخ داد: نمیخواهم هر روز صبح درگیر تصمیمگیری دربارهی اینکه کدام لباس را بپوشم باشم! او با اینکار در واقع، یکی از تصمیمات صبحگاهیاش را حذف و انرژی آن را برای تصمیمگیریهای مهمتر کاری، ذخیره میکند.
︎خانم آنگلا مرکل صدر اعظم سابق آلمان هم از این روش استفاده میکرد و اکثراً یکنوع لباس میپوشید.
︎استیو جابز بنیانگذار اپل نیز همینگونه بود.
■برای اینکه «خستگی تصمیم» دیرتر رخ بدهد، تا حد امکان خود را در معرض تصمیمگیریهای کماهمیت قرار ندهیم. راهش این است که دربارهی برخی چیزها، یک تصمیم ثابت بگیریم. بهعنوان مثال، بهجای اینکه هر روز تصمیم بگیریم امروز چه غذایی درست کنیم، یک برنامهی هفتگی یا ماهانه تدوین کنیم.
□یا یک مدیر میتواند جلسات خود را فقط در روزهای چهارشنبه برگزار کند و هر که از او وقت بخواهد، بهجای اینکه فکر کند و دربارهی زمان جلسه با او تصمیم بگیرد، روز چهارشنبه را با او وعده کند. یا یک پدر روز خاصی را در هفته، برای بیرون بردن بچهها در نظر بگیرد و...
●تصمیمات مهم را «صبح» بگیریم. یادمان باشد که هر چه از روز میگذرد، به «خستگی تصمیم» بیشتر نزدیک میشویم. وقتی گزینههای قابل انتخاب برای تصمیمگیری زیادتر باشد، «خستگی تصمیم» نیز بیشتر میشود.
○اگر برای خرید کاغذ دیواری به خیابانی که بورس کاغذ دیواری است برویم، در دهها فروشگاه، صدها طرح میبینیم و تعدد گزینهها ما را سردرگم میکند. در واقع ما بعد از دیدن دهها طرح اولیه، دچار «خستگی تصمیم» میشویم و بعد از مدتی یکی از طرحها را نه از سر شوق که به خاطر «خستگی تصمیم» و گریز از ادامهی این روند انتخاب میکنیم.
■یکی از راههای مواجههی منطقی با تعدد گزینهها، این است که بهجای آنکه مثلاً ۱۲ گزینه را یکجا بررسی کنیم و به یکی برسیم، آنها را به چند گروه کوچکتر تقسیم کنیم و سه تا سه تا بررسی کنیم تا به انتخاب نهایی برسیم.
□وقتی دچار «خستگی تصمیم» هستیم تصمیم نگیریم؛ فرصتی به مغز دهیم تا خود را بازسازی کند.
●انسانهای کمالگرا که میخواهند بهترین خروجی را داشته باشند، بیش از بقیه دچار خستگی تصمیم میشوند.
پس میشه گفت وقتی توی روز تست های زیادی میزنیم ، دچار خستگی تصمیم میشیم و احتمال خطامون بیشتر میشه
میتونیم با استراحت و نیمه فعال کردن مغزمون هر چند یکبار در روز انتخاب های بهتری رو داشته باشیم⚘
موفق باشید
-
-
من جاهای دیگه خوندم برای اینکه از مغزمون کار بکشیم و دچار آلزایمر هم نشیم ، باید مثلا یه بار بادست چپ مسواک بزنیم یه بار فرداش با دست راست . و اینکه یکنواختی زندگی ، باعث آلزایمر میشه . پس چرا گفتید باید همیشه برنامه ی ثابتی داشته باشیم ؟ این تصمیم گیری ها هست که زندگی رو از یکنواختی خارج میکنه .
-
من جاهای دیگه خوندم برای اینکه از مغزمون کار بکشیم و دچار آلزایمر هم نشیم ، باید مثلا یه بار بادست چپ مسواک بزنیم یه بار فرداش با دست راست . و اینکه یکنواختی زندگی ، باعث آلزایمر میشه . پس چرا گفتید باید همیشه برنامه ی ثابتی داشته باشیم ؟ این تصمیم گیری ها هست که زندگی رو از یکنواختی خارج میکنه .
محمدمهدی مرادی بعله کاملا صحیحه،
ولی اینجا بعضی کار هارو ثابت میکنیم تا با تصمیمات مهم تری روبه رو شیم،
وقتی آلزایمر میگیریم که زندگی خیلی ثابت باشه، برای همین مثلا با تغییر دادن دستی که مسواک میزنیم این یکنواختی رو از بین میبریم،وقتی مثلا هر روز تست های جدید و نکات جدید یاد میگیرید ، دیگه زندگی یکنواختی ندارین و ذهن هم با تصمیمات گوناگون مواجه میشه،
برا همین چیز هایی رو ثابت میکنیم