بر دل نشسته 👌👌
-
قطعه کوردی لای لای از مظهرخالقی
اجرای من
-
-
کاش من بودم و کودکی هایم ......
کاش ...
کاش من بودم و اما ظلمت و تاریکی نبود......
اما هرگز نمیخواستم که این دنیا را ندیده باشم........
ارغوان را نمیدیدم.....؟
صدای استاد شجریان را نمیشنیدم؟
بغض سایه را نمیدیدم....؟
باید آمد و دید اما نه اینگونه..... -
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
که چو بر میکشم از سینه نفس
نفسم را برمیگرداند
-
چند دقیقه ای آرامش با قطعه alone
-
-
استاد شجریان
آلبوم شب وصلسحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واصل شو به الطاف خداوندی -
-
قطعه زیبای تفنگ از خواننده بزرگ لر رضا سقایی عزیز
روحش شاد
با صدای من
-
سید حسین قربانی 1 دانش آموزان آلاء دوازدهم تجربی راه ابریشمی ها-زبان راه ابریشمی ها-دینی راه ابریشمی ها-عربی راه ابریشمی ها-ادبیات راه ابریشمی ها-شیمی راه ابریشمی ها-زیست بچه های تجربی راه ابریشمreplied to Matin Mousavi 1 on آخرین ویرایش توسط انجام شده
Matin Mousavi 1 بسیار زیبا هم زبان
-
سید حسین قربانی 1 خیلی ممنون.
البته من کوردم ولی علاقه خواصی به زبان لری دارم و خواننده بزرگ لر رضا سقایی.
البته که کرد و لر فرقی ندارن و یکی هستن در واقع
-
قطعهی کوردی کرماشان کرماشان از حشمتالله لرنژاد
باصدای من
-
اخوان جانم کجایی تا دوباره زمستانت را برایمان بنویسی
برای غم و غصههایمان، برای درد هایمان، زندگی پرپر شدهمان، برا جوانیمان، برای پریشانی ها و سردرگمی هایمان، کجایی جانم کجایی.
زمستان است
کسی سر برنخواهد کردهمه خوبا رفتن. ما موندیم و این دنیای بیرحم. این دنیای سیاه. این دنیای ناجوانمرد. کجا هستید شما...
-
این پست پاک شده!
-
گاهی برای خنده دلم تنگ می شود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود
گاهی تمام آبی این آسمان ما
یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود
گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود
ازهرچه زندگیست دلت سیر می شود:))))))
-
میشه دلت بگیره اسیر غصه ها شی!
حالا که آسمونم دنیای تازه ای نیست
اون وقت یه جا بشینی محو گذشته ها شی!
دلت بخواد دوباره، از ته دل بخونی
از ترس ریزش اشک، غمگین و بی صدا شی
-
حالم خوب است... ناگزیرم به این تظاهر .....
ولی در انبوه غم، غرقم.....
دگرباره چه بگویم از درد های جان کاه و فراق دوست.......
دگرباره چه بگویم از انسان جافی و مهر دوست؟....
کلبه ای میخواهم که دوست باشد و من نیز هم.......
بنوازیم و بگوییم از ارغوان........
از معشوقه مان...........