حس و حالتون
-
Mohammad Lotfi 0 تجربی راه ابریشمی ها-شیمی راه ابریشمی ها-زیست راه ابریشمی ها-فیزیک کازرانیان راه ابریشمی ها-ریاضی تجربی بچه های تجربی راه ابریشم
واقعا چرا هیچکس امید نداره؟!
درسته همه چیز خوب نیست ولی وقتی مشکل باشه امید معنی پیدا میکنه
وقتی مشکل نداریم که انگیزه و امید داشتن هنر نیست -
برای خودت تفریح قرار ندادی
-
Kourosh Mousavi و همه اینا حرفای کلیشه ای همیشگی ای بیش نیست:)
مشکلات و اتفاقات همیشه هستن وقرار نیست تموم بشن فقط ممکنه یه زمانی برسیم به اون چیزی که دلمون می خواد که خوشحالیش برای یکی دو روزه فوقش یک هفته بعدش قرارع بگی خب که چی
به اون چیزی هم که برسی مشکلات خودشو داره که قرارع عذابت بده -
@_آرام_
-
Kourosh Mousavi موفق باشید
شما مثلا یه بیمار سرطانی رو در نظر بگیرید هی بهش بگو آخرش خوبه آخرش خوبه وقتی مُرد خوبه؟؟؟؟
یعنی شما به داغ عزیزاشون نبود خودش میگی خوب؟
اوکی پس
اتفاقا تو این مدت به تنها ترین چیزی که علاقه دارم درسه اما اتفاقات منو از اونم میزنن -
@_آرام_
-
Kourosh Mousavi به همه چی اشاره میکنین غیر اینکه آخر همه چی خوبه
-
Kourosh Mousavi فارغ التحصیلان آلاءreplied to دختر بهار on آخرین ویرایش توسط Kourosh Mousavi انجام شده
@_آرام_
در هر صورت آدما نظرات متفاوتی دارن -
این پست پاک شده!
-
درین درین
خوشه قابل تامل ه
غم داره
حال روزی گذرا و دارای ثبات و چرخشکلان حال و روز زندگیم (و روزگار) برای یادگرفتنه برای تجربه
و خب خوشم میاد از یادگرفتن
حال این بین هرچی می خواد بشه میشه و بشه -
اگر خوشحال باشم الکی خوشحالم
و اگر ناراحت نباشم بیخیالم
در نتیجه تنها چیزی که میمونه ..... همون ناراحتیه -
خودمو خوشحال و خوب نشون میدم پیش همه خانواده دوستان فامیل ولی خب درونم پوچ و خالیه نمیدونم چمه گاهی خیلی بی انگیزه میشم از اون ورم پشت کنکورم حس میکنم منم باید انتخاب رشته میکردم و همون پرستاری میرفتم انقدر لوس بازی در نمی اوردم واسش و ازین شرایط راحت میشدم ولی خب نرفتم یا اصلا شاید باید هنر رو ادامه میدادم یا اون کار خوب ک واسم پیدا شدو میرفتم و همراهش دانشگاه ولی خب خلاصه همه پل های پشتمو خراب کردم حس میکنم ی چیزی توی زندگیم کمه و نمیتونم خودمو جمعو جور کنم اساسی
حتی نمیدونم الان خودمو چرا خالی کردم:) -
همیشه اندک امیدی ته دلم هست
که تو هر مرحله و سختی ای باعث میشه دوام بیارم
سعی می کنم غصه و ناراحتی رو زود فراموش کنم و حداقل اگه خوشحال نیستم ناراحت و غمگین هم نباشم...
همونطور که روزهای خوب میگذره، روزهای بد هم میگذره و تموم میشه
اما
مهم اینه که چه درسی از زندگی گرفتی و چه تجربه ای اندوختی....
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست -
هومم.. حسم نسبت ب کنکور..
نمد فق حس میکنم قرار نیس ب اون چیزایی ک فک میکنم برسم..
خیلی گیجم.. خیلی..
وقتی ب هدفم فک میکنم پر از شادی میشم ولی حس میکنم خییلی دور دسته. اصن انگار برا من نیس.. انگار حق من اینه ک ب نتیجم نرسم و سرزنش شم
بعضی وقتا هم فک میکنم واقعا تو راه درستیم؟ یا تمام این 3 سالو راه اشتباهی اومدم..پر از حس نا امیدیم
-
حسو حال :
خسته از زندگی از این اوضاع اما بعد از همه این حرفا آدم با درد محکم تر میشه بنظر من درد شروع زندگیست و زندگی سراسر درد است -
@دانیال-عالي-حسيني بنظرم اصلا از این تاپیکا نزنید مگر اینکه بدبختی بقیه باعث میشه نسبت به حالتون حس بهتری داشته باشید(همون حالتی که میگه فقط من نیستم که اینطوریم).مثل همون قانون نانوشته بین رسانه های رسمی که میگه راجب علل خودکشی سلبریتی ها حرف نزنید.شنیدنش باعث شایع تر شدن و مورد قبول شدنش میشه(و آمارشو بین مردم عادی بالا میبره).یعنی مثلا من میام اینجا میبینم حال همه همین شکلیه و حال بدم رو میپذیرم و این پذیرفتن از اون پذیرفتنا نیست که حالمون رو بهتر کنه.گرچه بعیده ولی بنظرم باعث دامن زدن به طرز فکر قربانی بودن میشه.بالاخره ادمیم و حالمون بد و خوب میشه دیگه!
من که فقط یه نفرم میبینم مثبت حرف بزنه(البته عینکیم)Kourosh Mousavi