Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
@Fre-que-nce یکباره راه زهد سپردیم و گم شدیم
بار دگر صبوحی از این ره گذر کنیم
sandiiii من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
@Fre-que-nce تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست زدامان بدارمت
sandiiii تقدیر الهی چو پی سوختن ماست مانیز بسازیم به تقدیر الهی
mrf یا بزن سیلی به رویم یا نوازش کن سرم در دو حالت چون رسم بردست تو می بوسمش
sandiiii شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها من برم.روز خوش
mrf اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی
sandiiii یار من خسرو خوبان و لبش شیرین است خبرش نیست که فرهاد وی این مسکین است
mrf تا به فراق خو كنم صبر من و قرار كو؟
وعده ي وصل اگر دهد طاقت اتظار كو؟
@Fre-que-nce واعظان کاین جلوه :))))
mrf هر سر موي تو را با زندگي پيوندهاست با چنين دلبستگي از خود بريدن مشکل است
sandiiii توانا بود هرکه دانا بود...
@_nazi_ دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم این درد را دوا کن
sandiiii نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج , رها رها رها من
@_nazi_ نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
@Rose123 دوش سودای رخت بر، برِ من سودا داد زان پس این دل همه از جمله ی خوش حالان است.
reza.a تا خیال قد و بالای تو در فکر منست گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم
@Rose123 ماه درخشنده چو پنهان شود شپره بازیگر میدان شود
sandiiii دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی
@Rose123 یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنویم نا مکرر است