-
دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
-
فاطمه ـ بوشهر یک تار موی او به دو عالم نمیدهند
با عشقش این معامله گفتیم و سر گرفت -
sheyda.fkh ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را -
sheyda.fkh ندانم از چه سبب رنگ اشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیمارا -
این پست پاک شده!
-
sheyda.fkh در من منگر تا دگران چشم ندارند
از دست گدایان نتوان کرد ثوابی -
HELEN0505 یا رب مددی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت -
HELEN0505 تورا ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که دراین دامگه چه افتادست