-
تا دهن بسته ام از نوش لبان می برم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار! -
sheyda.fkh
تو مو می بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو -
sheyda.fkh
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزه ی خاک ما تماشاگه کیست -
در این دریا چه می جویند ماهی های سرگردان؟
مرا آزاد می خواهی؟ به تنگ خویش برگردان -
sheyda.fkh
لبش می بوسم و در می کشم می
به آب زندگانی برده ام پی -
sheyda.fkh
تا توانی دلی بدست آر
دل شکستن هنر نمیباشد -
sheyda.fkh
لبش می بوسم و در می کشم می
به آب زندگانی برده ام پییارب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خودتهی دستم کن -
sheyda.fkh
مقدار یار هم نفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را -
sheyda.fkh در مشاعره... گفته است:
Mahdyyy
وصال او زعمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن بههر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود