-
@ایمورتال الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور پدر را باز پرس کجا شد مهر فرزندی
-
Negin Abbasi
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست -
@ایمورتال تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
-
Negin Abbasi
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستان ها -
@ایمورتال آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم تا برفتی ز برم صورت بی جان بودم
-
Negin Abbasi
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی عدم ماست -
@ایمورتال تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
-
Negin Abbasi
زندگي جز نفسي نيست غنيمت شمرش
نيست اميد که همواره نفس برگردد -
@ایمورتال در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند
-
Negin Abbasi
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر حجری چیشده ام که مپرس -
@ایمورتال سر بلندی گر تو خواهی با همه یکرنگ باش قالی از صد رنگ بودن زیر پا افتاده است ...
-
Negin Abbasi
تویی رزاق هر پیدا و پنهان
تویی خلاق هر دانا و نادان -
@ایمورتال ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را -
Negin Abbasi در مشاعره... گفته است:
@ایمورتال ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام رااز دامن کوه لاله ناگه برجست
گلگونرخی و تیشهٔ سبزی در دست -
Negin Abbasi
هنگام وداع تو بس گریه کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست -
@ایمورتال
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی