-
mohammad666666 کاری ز وجود ناقصم نگشاید
گویی که ثبوتم انتفا میزاید
شاید ز عدم، من به وجودی برسم
زان رو که ز نفی نفی، اثبات آید -
dib.damini در وحفل گلو مل خوش خوانده دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایهالسکارا -
mohammad666666 این گل ز بر همنفسی میآید
شادی به دلم از او بسی میآیدحافظ
-
dib.damini دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبرو بایار وفادار چه کرد -
mohammad666666 دی از کرم داور دوران کردم
سودی و زیان نیز دو چندان کردمحافظ
-
dib.damini ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی است
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی است -
mohammad666666 تا از ره و رسم عقل، بیرون نشوی
یک ذره از آنچه هستی، افزون نشوی
من عاقلم، ار تو لیلی جان بینی
دیوانهتر از هزار مجنون نشوی
حافظ -
dib.damini یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس -
mohammad666666 سودای توام بیسر و بیسامان کرد
عشق تو مرا زندهی جاویدان کرد -
dib.damini دنگ..دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
پ ن:اینو خیلی دیگه نوشتم ببخشید از تکرارش -
mohammad666666 گویند که محتسب گمانی ببرد
وین پردهی تو پیش جهانی بدرد -
dib.damini دوش از مسجد سوی میخانه امد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما -
mohammad666666
ای نسيم سحر آرامگه يار كجاست
منزل آن مه عاشق كش عيار كجاست -
sheyda.fkh تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای بفدای چشم تو این چه نگاه کردن است -
mohammad666666
ترسم ای مرگ نيايی تو و من پير شوم
آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم... -
sheyda.fkh مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم
جرس فریاد میدارد که بر بندیدد محمل ها -
mohammad666666
ای که دایم به خویش مغروری
گر ترا عشق نیست معذوری -
sheyda.fkh یا رب نگاه کس به کسی آشنا مکن
گر می کنی کرم کن و از هم جدا مکن -
mohammad666666
نوروز شد و جهان برآورد نفس
حاصل زبهار عمر ما را غم و بس -
dib.damini سر برآرید حریفان که سبوئی بزنیم
خواب را رخت بپیچیم و به سوئی بزنیم