-
sheyda.fkh مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم
جرس فریاد میدارد که بر بندیدد محمل ها -
mohammad666666
ای که دایم به خویش مغروری
گر ترا عشق نیست معذوری -
sheyda.fkh یا رب نگاه کس به کسی آشنا مکن
گر می کنی کرم کن و از هم جدا مکن -
mohammad666666
نوروز شد و جهان برآورد نفس
حاصل زبهار عمر ما را غم و بس -
dib.damini سر برآرید حریفان که سبوئی بزنیم
خواب را رخت بپیچیم و به سوئی بزنیم
-
این پست پاک شده!
-
jahad.20
ماهی که قدش به سرو میماند راست
آیینه به دست و روی خود میآراست -
این پست پاک شده!
-
dib.damini تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز “
-
jahad.20
زان پیش که هجر تو برد آرامم
آمد به وداع تو دل خود کامم -
dib.damini مانده ام در کوچه های بی کسی/سنگ قبرم را نمیسازد کسی
سوختم خاکسترم را باد برد/بهترین یارم مرا از یاد برد -
jahad.20
در باغ چو شد باد صبا دایهی گل
بربست مشاطهوار پیرایهی گل -
dib.damini
لبخند تو خلاصه ی خوبی هاست
لختی بخند، خنده ی گل زیباست -
jahad.20
تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست -
dib.damini تو عیب کسان هیچگونه مجوی
که عیب آورد بر تو بر عیبجوی
وگر چیره گردد هـوا بر خرد
خردمندت از مردمان نشمرد
-
jahad.20
در دل دردیست از تو پنهان که مپرس
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس -
dib.damini سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
-
jahad.20
در ظلمت حیرت ار گرفتار شوی
خواهی که ز خواب جهل بیدار شوی -
dib.damini یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت -
negar salehi
تا چند حدیث قامت و زلف نگار
تا کی باشی تو طالب بوس و کنار