-
@dib-تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست -
negar salehi
ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم آنقدر زنده بمانم كه ز جان سيرشوم -
negar salehi مبین بسیب زنخدان که جاه در راهست
کجا همی روزی ای دل بدین شتاب کجا -
mohammad666666 از نــسیم سحر آمـوخـتـم و شعـلـه شـمـع
رسم شوریدگی و شــیــوه شــیـدائـی را -
negar salehi آه از آن نرگس جادو که جه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد -
mohammad666666 دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
مطیع نفس و شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملایک
تو قدر خود نمیدانی چه حاصل -
negar salehi لب باز مگیر یک زمان از لب جام/تا بستانی کام جهان از لب جام
-
Mohsen Taheri میازار موری که دانه کش است /که جان دارد و جان شیرین خوش است
خودم با خودم مشاعره می کنم -
@Mohsen-Taheriمگوی آن سخن کاندران سودنیست
کزین آتشت بهره جز دود نیست -
negar salehi تا بود بار غمت بر دل بی هوش مرا/سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا
-
Mohsen Taheri ای خــدای باعــطای باوفـــــا
رحم کــن بر عمر رفــته در جفـــــا -
negar salehi آمد ه ام که سر نهم عشق تو را به سر برم/ ور تو بگوییم که نی،نی شکنم شکر برم
-
نگار خانوم؟؟؟؟؟رفتی؟
-
Mohsen Taheri مرگ من روزی فراخواهد رسید
دربهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور
یاخزانی خالی از فریاد و شور -
Mohsen Taheri نه هستم فعلا
-
negar salehi رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن/ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
-
Mohsen Taheri
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد -
negar salehi درد عشقی کشیده ام که مپرس/زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار/دلبری برگزیده ام که مپرس -
Mohsen Taheri ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرود از یادت