-
Mohsen Taheri دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری -
negar salehi یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد/ دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
من برم فعلا انشالله ی وقت دیگه ادامه میدیم. خداحافظ فعلا -
Mohsen Taheri دلي كز معرفت نور و صفا ديد
به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد
باشه فعلا -
negar salehi دیری است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد -
mohammad666666 داریم دلی صاف تراز سینه صبح
در پاکی و روشنی چو آیینه صبح -
negar salehi حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معمارا -
mohammad666666 ازصدای گذر آب چنان میفهمم
تند تر از آب روان عمر گران میگذرد -
negar salehi
در اين بهار تازه كه گل ها شكفته اند
لبخند عشق زن كه شكوفا ببينمتمفتون اميني
-
dib.damini تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم/ از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
-
Mohsen Taheri
ما نمی پوشیم عیب خویش، اما دیگران عیب ها دارند و از ما جمله را پوشیده اندپروین اعتصامی
-
dib.damini دود آه سینه نالان من
سوخت این افسردگان خام را -
mohammad666666
اي نسيم سحر آرامگه يار كجاست
منزل آن مه عاشق كش عيار كجاستحافظ
-
dib.damini تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگیر نبود -
negar salehi
دوش آن صنم چه خوش گفت د رمجلس مغانم
با کافران چه کارت گربت نمی پرستیحافظ
-
dib.damini یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم -
negar salehi محرم راز دل شیدای خویش
کس نمی بینم زخاص و عام را -
mohammad666666 آخر چه شد که اين همه نامهربان شدي
چيزي که خوش نداشتم اي دوست، آن شدي -
negar salehi یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت -
mohammad666666 تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده
بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده -
negar salehi همه کارم زخود کامی به بدنامی کشید اخر
نهان کی ماند ان رازی کزو سازند محفل ها