-
mohammad666666 دلبری با دلبری دل از کفم دزدید و رفت هرچه کردم ناله از دل سنگدل نشنیدو رفت
-
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند -
دیدی ای دل که غم عشق دگرباره چه کرد
چون بشد دلبر و بایاروفادار چه کرد -
mohammad666666 دانی ز چه غنچه خون كند چهره ز شرم؟
زان روی كــه كـــار او گل انداختــــن است -
تورا من چشم درراهم شباهنگام که می گیرند درشاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزآن دل خستگانت راست اندوهی فراهم تورا من چشم در راهم...
-
ما چو ناییم و نوا در ما زتوست ما چو کوهیم و صدا در مازتوست
-
مریم عباسپور ترا که هر چه مراد است در جهان داری
چــــه غم ز حـــال ضعیفان ناتوان داری -
مریم عباسپور ترسیدن هر که هست، از چشم بد است
بیچـاره مــن، از چشـــم نکـــو می تـرسم -
یا بزن سیلی به رویم یا نوازش کن سرم
در دو حالت چون رسم بردست تو می بوسمش -
شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو بنمود و جلوه گری کرد و رو ببست -
تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو، او اشارتهای ابرو -
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا -
اگر آن ترک شیرازی بدست ارد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند وبخارا را -
اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا