-
این پست پاک شده!
-
Miss.Joker
تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو -
دریا دریایی وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من / تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
-
Mohsen Taheri
نیست در شهر نگاری که دل ما ببردبختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
-
دریا دریایی دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی / بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
-
Mohsen Taheri شکر بترازوی وزارت برکش / شو همره بلبل به لب هر مهوش
-
Mohsen Taheri شدم از ياد تو چون قصه فراموش ترين ... اي دل از وسوسه ي زلف تو مغشوش ترين
-
این پست پاک شده!
-
یکی ش بده
من ندارم -
Mohsen Taheri تا چند بسته ماندن در دام خود فريبي .... با غير آشنايي، با آشنا غريبي؟
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
دریا دریایی دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق .... كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار
-
Mohsen Taheri
دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری -
این پست پاک شده!
-
دریا دریایی یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت / باشد که باز بیند دیدار آشنا را
-
Mohsen Taheri
آمد بر من نگار خوي کرده ز مي
او ز آتش مي گرم و من از صحبت وي
گفتم گل من، لعل لبت کي بوسم
خنديد و به عشوه گفت وقت گل ني