-
SEPEHR ALIZADEH وز صفیری باز دام اندر کشی
جمله را در داد و در داور کشی -
SEPEHR ALIZADEH راه جان مر جسم را ویران کند بعد از آن ویرانی آبادان کند
-
SEPEHR ALIZADEH روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا ان قدح آینه کردار بیار -
Marzie khanoom فارغ التحصیلان آلاءreplied to mahla bpz on آخرین ویرایش توسط Marzie khanoom انجام شده
mahla bpz تیر بر گلو رفته و خنجر به قلب
هیهات من الزلة شود جاودان اثر -
@R-Nil-par رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است -
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم -
dlrm مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
سعدی چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
ای بی بصر من میروم؟!او میکشد قلاب را -
khatere _h ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست
با ما مگو به جز سخن دل گشای دوست -
دریا دریایی وقت طرب خوش یافتم ان دلبر طناز را
ساقی بیار ان جام می مطرب بزن آن ساز را -
دریا دریایی
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این.چه نگاه کردن است