-
mohammad666666
ابر و باران و منو یار ستاده به وداع
من جدا گریه کن و ابر جدا یار جدا -
miss.besharati واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر میکنند -
mohammad666666 دمی تو شربت وصلم ندادهای جانا
همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو -
اگر آن ترک شیرازی
به دست ارد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را -
mohammad666666 به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت
هنوز جهل مصور که کیمیایی هست -
miss.besharati تورامن چشم در راهم شباهنگام
-
مارا همه شب نمیبرد خواب
ای خفته ی روزگار
دریاب -
miss.besharati تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت ازرده گزند مباد -
mohammad666666 ای خردمندکه گفتی نکنم چشم به خوبان
به چه کارآیدت آن دل که به خوبان نسپاری؟ -
miss.besharati یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم -
mohammad666666 ما نامه بدو سپرده بودیم
او نافه مشک اذفر آورد