-
Amin-Mehraji
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفتخواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانهی تنها زد و رفت -
Amin-Mehraji
این سه ارزانی هم باد الهی همه عمر
بخت یارِ تو و تو یارِ من و یارِ تو من -
Amin-Mehraji از رستم پیروز همین بس که بپرسند :
از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی -
Amin-Mehraji
رویای شام من
گرمای عشقت را
هرگز مگیر از من -
najafiali78
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد؟
دوستی که آخر آمد دوست داران را چه شد؟- ما اگه ادمای بی فکری بودیم الان راحت خابمون می برد:) marylb
-
تا بپیوندد به دریا کوه را تنها گذاشت
رود رفت اما،
مسیر رفتنش را جا گذاشت