-
aida79 دریغ مدت عمرم که به امید وصال بسر رسید و بسر زمان فراق
-
saghar.mah قطره ای کز جویباری می رود از پی انجام کاری می رود
-
aida79 دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدنند
-
saghar.mah در این سرای بی کسی،کسیبه در نمیزند..
-
saghar.mah دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
-
saghar.mah دید ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبرو با یاروفادار چه کرد -
saghar.mah دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
دل از من برد روی از من نهان کرد خدارا با که این بازی توان کرد
-
این پست پاک شده!
-
saghar.mah نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مساله اموز صدمدرس شد -
saghar.mah دلسوخته تر از همه سوختگانیم ای عشق ای عشق جانم به فدایت
-
این پست پاک شده!