Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
@shiima تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای بفدای چشم تو این چه نگاه کردن است
mrf تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی به افسون کدامین شعر در دام من افتادی
mrf تو را دوست دارم و این دوست داشتن حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته می کند
@Mobham یوسف... ... مخور
@Mobham یار مرا غار مرا.... ......... نگهدار مرا
mrf اندوه اش غروبی دلگیر است در غربت و تنهایی هم چنان که شادی اش طلوع همه آفتاب هاست
@shiima دنگ ...دنگ.. ساعت گیج زمان در شب عمر می زند پی در پی زنگ
mrf گر وصل تو دست من شیدا گیرد وین درد و فراق راه صحرا گیرد هم حال من از روی تو نیکو گردد هم کار من از قد تو بالا گیرد
@shiima دنیا دنیای ما نیست ما رها شده ایم
@shiima دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندران ظلمت شب اب حیاتم دادند
@Mobham مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم هوادارن کویش را چو جان خویشتن دارم
@Mobham میپزد باز سرم بیهده سودای دگر میکند خاطر شوریده تمنای دگر
mrf دارم هوای صحبت یاران رفته را یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
@Mobham ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی است حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی است
mrf تا یار برفت صبر از من برمید وز هر مژهام هزار خونابه چکید گوئی نتوانم که ببینم بازش تا کور شود هر آنکه نتواند دید
mrf تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد
@shiima دیوانه مرا ب دست کی سپردی...
@Mobham در عشق تو آشفته و شوریده شدیم میکند حلقه زلف تو پریشان ما را
@shiima اگر ان ترک شیرازی بدست ارد دل مارا بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارارا
@shiima امدی امدنت بهر چ بود