-
@shiima دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی
زکدام باده ساقی به من خراب دادی -
najafiali78 یا بزن سیلی به رویم یا نوازش کن سرم
در دو حالت چون رسم بر دست تو می بوسمش -
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
كه پریـــدن نتـــوان با پـــر و بـال دگـران -
@shiima نرخ یوسف بشکند گر تو به بازار آیی
کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی -
najafiali78 یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند -
@shiima
در کمین تو بسی عیبشماران هستند... سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند
داغ بر سینه ز تو سینهفکاران هستند.... غرض اینست که در قصد تو یاران هستند -
najafiali78 درد بي عشقي ز جانم برده طاقت ور نه من
داشتم آرام تا آرام جاني داشتم -
@shiima
ما دانه نخورده طعمه ی دام شدیم
ناکرده گنه دیدی چه بد نام شدیم ؟ -
najafiali78 می بخشی یا الهی، جرم مرا که گاهی
گر غیر حضرت تو، یاری گزیده بودم -
@shiima
ما کجا و شب میخانه خدایا چه عجب
کز گرفتاری ایام مجالی کردیم -
najafiali78 مرا مهر سیه چشمان زسر بیرون نخواهد شد
قضای آسمانیست و دگرگون نخواهد شد -
@shiima
دست در گردن و آن گردن مینا در دست
بوسه بشکست و بدان عهد همه خلق شکست -
najafiali78 تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده