هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
دوس دارم جیغ بزنممممممم
-
jahad_121 اسکندر و سلیمان درسته دوتا اسم از اساطیر یا داستانهای قدیمیاند ولی باهم تناسبی ندارن چون دوتا داستان کاملا جدا دارن...پس این برای موضوع تناسب که درست نیست
حالا بحث ایهام
ایهام وقتی میاد که دو معنای جداگانه بشه لحاظ کرد...
اینجا حافظ میگه دلم از وحشت زندان اسکندر گرفته و دلم میخواد به سمت سرزمین سلیمان برم
همین!
هیچ معنی دیگهای براش نمیشه درنظر گرفت پس ایهامی هم نداره
هرچند ایهام تناسب لزومی نداره هردومعنا را بده ولی ۱.تناسبی نیست ۲.دو معنا وجود ندارهاین غزل حافظ زمان تبعیدش در شهر یزد سروده شده
یه زندانی بوده به اسم زندان اسکندر در یزد که بعدا گویا به مدرسه ضیاییه تغییر نام میده حافظ اونجا بوده یاااا کلا حافظ منظورش از زندان سکندر کل شهر یزد بوده که براش حکم زندان داشه
مُلک سلیمان هم اشاره داره به شیراز که گویا یکی از القاب شهر شیرازه -
️
️
-
-
وای ازش سوال پرسیدم سوالمو گذاشت کانال دانشگاه
-
-
کس به چشمم در نمیآید که گویم مثل اوست...
-
حسن گل بیش از قیاس بلبل بسیارگوست...
-
جالبه که اولین مصراع و آخرین مصراع غزل با هم نشستن
-
مود امروزم مثل روزی بود که فیلم بیبدن رو تموم کردم!
-
ببین مادر، ببین مادر، ببین مادر زمستونه
-
ببین احوالمو که مثل موی تو پریشونه
-
واسم رخت عزا تن کن، همینجا شمع روشن کن
-
که امشب حال من عین شب شام غریبانه
-
حدیثی، آیهای، چیزی بخون مادر، پریشونم
-
پریشونم که اینجایی و از چشم تو پنهونم
-
بغل وا کن واسه پروانه های پیرهنم شاید
-
بتونم تیکه هامو توی آغوشت بچسبونم