|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
-
Blue28
مثلن میذاشتن من نترسم
تا ی مدت مث دیوونه ها بودم تا گفتم این شبا داره این بلارو سرم میاره -
Blue28 تو خواب باهاش جنگیدی احتمالا
من که عالی‌ام
امیدوارم تو هم حال دلت خوب باشه و زود خوب شی@AmirBarsam شاید
من بیشتر معتقدم دیشب چش خوردم
-
رفیقم زنگ زده کرمانشاهم بیا بیرون میگم روستام میگه خداا دو هفته اونجا چ مکنی
لذت میبرم چه مکنم -
هیونجین
Michael Vey -
_ Reza _
من یه بار میخواستم بذارم بلند بشه ببندم مامانم چند تا جلسه کلاس اعتقادی برام گذاشت که این چیزا خوب نی
-
@xanom-mah مذکره
-
Blue28
مثلن میذاشتن من نترسم
تا ی مدت مث دیوونه ها بودم تا گفتم این شبا داره این بلارو سرم میاره@xanom-mah
چ میکنه این برادر بزرگتر -
دداشمو نمیبخشم وقتی چن سال قبل ک بچه بودم بخاطر اینک نترسم منو پیشش تو ی اتاق میخوابوندن ولی تا دوساعت فقط میگفت من دارم میبینم ب پشت سرت نگا نکن ی نفر نگات میکنه یا شیطان اینجاس یا جن داره دس میکنه تو موهات
@xanom-mah
من یه بار به خواهرم گفتم خواهرت سارا رو کشتم من یه آدم فضاییم که بدنش رو تسخیر کردم الان ماموریت دارم پدر و مادرت رو با خودم ببرم
بعد میگفت ترخدا با پدر و مادرم کاری نداشته باش
البته الان برای سر به سر گذاشتنش زیادی پیر و افسرده ام
این دنیا ارزش زندگی کردن رو داره تا وقتی توش لبخند باشه
-
اصن نمی‌دونم این اقایون چ کیفی میکنن اژ اذیت کردن
-
Blue28
چقد زشت
مذکر باید ریش داشته باشه
این ماتیک زده -
مثلن همچی عادیه
دارم تو خونه راه میرم
یهو بابام می‌گیرتم قلقلکم می‌ده
-
خدایا شکرت داداش بزرگ ندارم
-
خوابم میاد:/
-
Blue28 من بچه که بودم تفریحم ترسوندن دختر داییم بود
از هر فرصتی استفاده میکردم پخ کنم تو دلش@AmirBarsam من دیشب یواش رفتم اتاق داداشم بیدار نشه یهو پخ کرد ترسیدم:)))
بیاتاگُل‌برافشانیم‌و‌مِی‌درساغراندازیم..
