هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@Miss-Joker راستش با گذاشتن صد خودمون برای ادما موافق نیستم
یعنی ادما طبقه بندی میشن
شاید توی زندگی فقط دو یا سهنفر باشن که واقعا لیاقت اینو داشته باشن که صد خودمونو براشون بذاریم
بازم یه جمله مزخرفه دیگه که دوستش ندارم "باید ادمای زندگیمونو امتحان کنیم:( و بعد بارها وقتی به شناخت ازشون رسیدیم طبقهبندی کنیم" حالا بر اساس طبقهبندی یا حد و حدودی که مشخص کردیم خودمونو و ارتباطمونو باهاشون شکل میدیم اینکه به هرکس چقدر فرصت میدیم و چقدر اعتماد میکنیم چقدر نزدیک و وابسته میشیم و چقدر اجازه میدیم اتفاقات و شلوغیهای زندگیمون اونهارو ازمون دور کنه همه و همه به اینکه خودمون انتخاب کردیم هر ادمی توی چه جایگاهی برامون طبقهبندی بشه برمیگرده
هرچند از استفاده از کلماتی مثل طبقهبندی و امتحان کردن برای ادمها بدم میاد ولی خب.
ولی دقیقا بقول تو غمگینترین قسمت ماجرا وقتیه که یهنفر را به عنوان نزدیک ترین ادم به خودت انتخاب کنی ولی در عین حال باید همهش به خودت یادآور بشی که تا ابد نمیمونه همین الانش مهمه و تو نمیدونه کی و کجا میره...):نقطه در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
@Miss-Joker راستش با گذاشتن صد خودمون برای ادما موافق نیستم
یعنی ادما طبقه بندی میشن
شاید توی زندگی فقط دو یا سهنفر باشن که واقعا لیاقت اینو داشته باشن که صد خودمونو براشون بذاریم
بازم یه جمله مزخرفه دیگه که دوستش ندارم "باید ادمای زندگیمونو امتحان کنیم:( و بعد بارها وقتی به شناخت ازشون رسیدیم طبقهبندی کنیم" حالا بر اساس طبقهبندی یا حد و حدودی که مشخص کردیم خودمونو و ارتباطمونو باهاشون شکل میدیم اینکه به هرکس چقدر فرصت میدیم و چقدر اعتماد میکنیم چقدر نزدیک و وابسته میشیم و چقدر اجازه میدیم اتفاقات و شلوغیهای زندگیمون اونهارو ازمون دور کنه همه و همه به اینکه خودمون انتخاب کردیم هر ادمی توی چه جایگاهی برامون طبقهبندی بشه برمیگرده
هرچند از استفاده از کلماتی مثل طبقهبندی و امتحان کردن برای ادمها بدم میاد ولی خب.
ولی دقیقا بقول تو غمگینترین قسمت ماجرا وقتیه که یهنفر را به عنوان نزدیک ترین ادم به خودت انتخاب کنی ولی در عین حال باید همهش به خودت یادآور بشی که تا ابد نمیمونه همین الانش مهمه و تو نمیدونه کی و کجا میره...):آره خب قطعا برای همه نباید اینجوری باشی
ولی همون تعداد اندک
همون نزدیک ترینا
همونایی که شبارو باهات صبح میکنن و تاریکیای زندگیتو روشن میکنن و توی اون مقطع زندگیت تو وایب خوبی میگیری ازشون، به نظرم پیش اونا باید واقعی باشی
امتحان کردنو موافق نیستم خیلی
یعنی ببین تو به هر حال به چالش های زیادی میخوری و بر اساس این چالشا میتونی اطرافیانتو بسنجی و متوجه بشی برخوردشون تو این شرایط چجوریه باهات
یعنی نیاز نیست موقعیت جور کنی برای امتحان کردن آدما، خودشون کم کم ثابت میشن
من صدمو برای آدما نذاشتم همیشه
ولی رفتارمو وابسته به رفتار اونا هم نکردم. تبریک نگفتن؟ تبریک گفتم. بی معرفت شدن؟ زمان دادم
یعنی میخوام بگم تا تونستم کاری کردم که بعداً پیش خودم نگم، من باعث شدم طرف دور شه یا حس بدی بگیره، بدون منت محبتمو نشون میدم فارغ از هر چیزی و به قول تو هر طبقهبندی ای، چون اینجوری خودم حس بهتری دارم
حتی اگه رابطه ادامه داری نباشه و فقط برای تایم کوتاهی باشه، حالم خوبه بابت اینکه تو همون بازه کوتاه یا بلند حس خوبمو انتقال دادم و لحظه های خوبیو باهاش داشتم
کلا همه آدمای قبلی زندگیم، چه خوب چه بد، چه موندنی چه رفتنی، قابل احترامن برام
چون واقعا اون لحظه، از بودن اون آدم شاید بهترین حس موجود رو تجربه کردم و عمیقأ خوشحال بودم کنارش و همون تو ذهنم کافیه برای محترم شمردنش -
-
@Sally
اون ثمره تلاش های خودش رو طی مدت طولانی گرفت
تنها درک من این شد که رویا پردازی زیاد موجب سقوطه و بی رویااییی برابر با مرگ:)Hako
خب اگه رویاپردازی وجود نداشته باشه تلاشی هم وجود نداره
آدم بی هدف آدم زنده نیست -
-
طبیعیه یه بچه ۱۵ ساله دچار آشفتگی بشه مخصوصا با این کاظم قلم چی و اینا
-
دلم برای دیدن تو، از پنجره دارالتحفیظ تنگ شده.
-
ولی لطفا اسم مرگ و افسردگی رو نیار دختر
قول میدی؟
Hako
میدمت این هیولا بخورتت -
هیچ آهنگی حق مطلبو ادا نکرد...
-
Hako
اره عزیزم
ناناعت نباش
همه چی درست میشه مطمئن باش یه روزی یه چیز خفنی پیدا میکنید که تو رو خوشحال کنهو هر روز بخاطرش بیدارشی و لبخند بزنی فقط صبرداشته باش -
دلم برای دنبال کردن خط سبز بیمارستان تنگ شده.
-
یه موسیقی دان معروفی هستی اسمش رو نمیدونم ولی ۴۰ سالگی فهمید که چه استعدادی داره و شروع به ساز زدن کرد