هرچی تودلته بریز بیرون۶

[AmirBarsam]

اولش گفتم یه حسه یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه آخه اندازش زیاده
بیا و مثل گذشته جز به من، به همه شک کن
من بدون تو میمیرم بیا و بهم کمک کن

[پرستو بابایی]

من قوی نشدم، من عادت کردم
و آدمی که عادت می‌کند، دیگر داد و فریاد نمی‌کند.

[زهرا بنده خدا 2]

استادمون خیلی خوبه
امروز از جلسه‌ی قبل سوال پرسیدن
همه باهم نصفه نیمه جواب دادیم
استاد: چرا ویز ویز میکنید؟!
یکیتون دستشو بگیره بالا قشنگگگ بگه!
اعتماد به نفس داشته باشید!
(کسی نگفت؛۴تامورد بود من تلفظ سومیشو بلد نبودم)
آقایون فردا برید خواستگاری باید حرف بزنید
خانما هم همین طور!
میخواید همدیگه رو نگاه کنید؟
برید یاد بگیرید
اصلا به شما بگن چیا دوست دارید میتونید بگید؟!
بگن با چی حالتون خوب میشه و با چی بد چی؟!
پ‌ن: لحنشون طلبکارانه و تحقیرآمیز نبود
دلسوزانه صحبت میکنن...

[AmirBarsam]

م، مثل مرگ معرفت مردم
مردن مرام و مورفین و مرد مست الکل
ج، جرم جنایت، جنگ جنگ جنگ جراحت
اوج جنون جسارت، جوون جنم یعنی حرف
نون نون نون توی سفره نبود
کور خوند اون که می‌گفت میشه تموم
و، وهم و، وحشیانه ترین برخورد
و، ولی اما اگر به این مردم

[مِهردُخت]

پرستو بابایی حق

[زهرا بنده خدا 2]

از
آدمای مودبی که آداب صحبت تو اجتماع رو بلدن
وظیفه شناس و مسئولیت پذیرن و دغدغه مند
تلاششون رو میکنن ولی نتیجه رو میسپرن به خدا
خوش اخلاقن و زندگی رو سخت نمیگیرن
و وقتی به جایی رسیدن تواضعشون سرجاشه
خوشم میاد

[AmirBarsam]

حس شاعرانه ندارم اصلا
یک از خودم، دو از این آدما خستم

[AmirBarsam]

من لای همین آهنگ ها خونمه

[زهرا بنده خدا 2]

آدمایی که میشه کنارشون حس خوب داشت...
خودم اینایی که گفتم رو کامل ندارم: /

[AmirBarsam]

من شعر نمیگم، من شعر میشم

[AmirBarsam]

این موسیقی واسه من عین بودنه

[Michael Vey]

همیشه آدمای بیخیال و شاد بیشترین دردو میکشن
همیشه همینه

[Michael Vey]

ایح خودایا

[jahad_121]

️️️️

[مِهردُخت]

.....

[مِهردُخت]

بابونــــه
کاش اینجا بودی

[زهرا بنده خدا 2]

امیدوارم فردا با کلاس زبان گند نزنن به افکارم
البته حداقل این دو جلسه اعتماد به نفس اینو پیدا کردم که راحت تر حرف بزنم!
امروز مشارکتم تو کلاس خیلی بهتر از قبل بود...(خیلی دوست دارم مشارکت کنم چون بهتر یاد میگیرم!ولی خب جو کلاس اکثرا اینجوری نیست...یعنی بخوام جواب بدم تقریبا من تنهام)
ولی چندتا از استادام باعث شدن کم کم یاد بگیرم که زیاد جو برام مهم نباشه(بیوشیمی و ایشون)

استرس ترمای اول رو برای زبان ندارم...
اون موقع اینقد اذیت شدم سر اون کلاس لعنتی که ترجیح دادم واحدام به هم بریزه ولی جسم و روانم نه‌!نمیتونستم واقعا!
پس زبان رو با بچه ها بر نداشتم!...(استاد میپرسیدن و یهویی!خب برادر من اینجا کلاس زبان رفته هست،بیسوادم هستقشنگگگ کل عزت نفس آدم خورد میشد تو اون کلاس)
الان با اینکه میدونم فردا قراره دوتا متن نوشته شه
بعد ترجمه
و بعد همه بخونن و ترجمه کنن
استرس خاصی ندارم...
میدونم حتی اگه بلدم نیستم
من تو اون کلاس تنها نیستم!
و مهم تر
استادمونه که طی ۲جلسه کلاس و ۱جلسه کارگاه و یه صحبت ۱۰دقیقه ای
ازشون خورد کردن شخصیت ندیدم!
اعتماد به نفس دادن همیشه.‌‌..
و چقد خوبه که آدم همچین استادی داشته باشه...( :

[زهرا بنده خدا 2]

اکثرا لبخند رو لباشونه
احساس کنن خسته شدیم شوخی میکنن
ببینن دیگه شوخی هم جواب نمیده میگن پاشید برید
نگاه بالا به پایین ندارن یعنی نمیگن آره حالا که استادشونم غلط کردین دیر اومدین سر کلاس و به من چه که کار داشتید و فلان
نه!
ادب و احترامه سرجاشه
و قطعا دوطرفه میشه...

[مِهردُخت]

زهرا بنده خدا 2 چه خوب

[زهرا بنده خدا 2]

وای خیلی خوبن واقعا
امروز: من لربختیاری ام
تو کلاس داریم؟!
اگه هست بگه ۲۰میدم بهش

من خیلییی نژاد پرستم
مثل مردم این شهر که هیشکی جز خودشونو قبول ندارن
ولی حق گفت