اعتراف میکنم که....
-
اعتراف می کنم بعضی موقع... میشم
و درس نمی خونم -
سلااااام به روی ماه دوستااااان آلایی
حالتون چطووووره؟
این از تابستون مابعد سختی ها وپیچ وخم های کنکور ...وقتشه یه سری به بازیگوشی های غبار زده مون بزنیم وبمب درونمون رو بپوکونیم (بعد کنکور بمب درونتون را پوکاندیدینین ؟؟اگه میتونی بخونش)
اینم یه# چالش هست
میخوام اعترااااف کنید چه کارا وعادتهای عجیبی میکنید....
شاید برا بقیه جالب باشه ...مثلا من پوست لبمو میکنم بعد دردشو تحمل میکنم
یکی از خنگ بازیای دیگم تایه سال بعدعضویتم هروقت میخواستم برم بیرون از انجمن گزینه بیرون رفتن رو میزدم بعد موقه برگشتن مجبور میشدم دوباره اطلاعت وارد کنمفک کنید روزی چندین بار اینکارومیکردم....
خب وقتشه جانب هیجان انگیز وعجیب شخصیتتون رو به چالش بکشید.
موفق باشید
خبرگزاری #آبودان
#یاسی
#آلا
#ریبون
#برزیل
یه زمانی آلایی اعــــتراف میکــــنم وقتـــی بچـــه بــــودم انــــقده حســـودیـــم مـــیشد بـــه اون بچـه هایی
کـــه بلـــد بـــودن بـــا دوتـــا انگـــشتاشون ســــوت بزنـــن -
اعتراف میکنم بچه بودم سریال جومونگ رو که میزاشت اولش که شروع میشد میگفت افسااانه جومونگــــــــ
من همش فک میکردم یه شخصیتی تو فیلم هس اسمش افسانس فامیلش جومونگه -
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
اعتراف میکنم از خوندن اعترافات شما لذت میبرم
-
اعتراف میکنم هنوزم عروسک باربی رو دوست دارم
️
-
اعتراف میکنم وقتی من کوچیک بودم داییم برای اینکه خرابکاری یا شیطونی نکنم بهم میگفت من پشت سرم هم دوتا چشم دارم اگه کار بد کنی خیلی زود متوجه میشم.!منم از ترسم هیچ وقت به پشت سرش نگاه نمی کردم چون میترسیدم دو تا چشم ببینم!!!!!!!
-
اعتراف میکنم که ۴ سال دبیرستان و ۲ سال کنکور را فقط به سر خودم کلاه گذاشتم و فقط خودم را بدبخت کردم الان اعتراف میکنم که خیلی پسر عصبی شدم حوصله هیچکارو ندارم جز درس خوندن امسال اونقدر تلاش میکنم و میکنم تا ۶ سال بد عمرم را جبران کنم و به دومین هدفم روان شناسی تهران برسم راستی اولین هدفم تو دوران دبیرستان بود در اول دبیرستان به رشته ریاضی فیزیک خیلی علاقه داشتم اونو ول کردم و به حرف فامیلمون گوش دادم و این رشته را انتخاب کردم اونقدر تلاش میکنم که این هدفم همه ی دوران بدم را جبران کند و بهتر از اونا شود همین ممنون
-
اعتراف میکنم هنوزم عروسک باربی رو دوست دارم
️
-
اعتراف میکنم منه خرسه گنده روااانی مارشمالو و پاستیل کرمی ترشم
-
Mahdyyy
باربی -
اعتراف میکن که :
روزگاری عشق من اعداد بود
بازیم تفریق و جمع و عاد بود
زندگی تنها ریاضی بود بس
جز ریاضی کارهایم بود عبس
فکر میکردم ریاضی ساده است
جمع و ضرب پیش پا افتاده است
جز ریاضی دان کسی شنگول نیست
بی ریاضی زندگی معقول نیست
حال فهمیدم که این دیو سیاه
نیست یک معشوق جز قرص ماه
من ندانستم که انتگرال چیست
حال فهمیدم که جز اشغال نیست
من غلط کردم که گشتم عاشقش
مرده شورش را برند با مشتقش