ردپا
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
آسمان ِ آبی خیلی بددد
️
اخرش مامان دختره برداشت دخترشو کلا از مدرسه رفت️
تو راهنمایی خیلی کتک زدم:/
یکیو زدیم با پسر عموم
نمیتونه بابا بشهAcola در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
یکیو زدیم با پسر عمومنمیتونه بابا بشه
ولی این دیگ هست |:
-
revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@پرهام-صادقی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival
ЛаьСоблюдайте закон ассоциации
( ندای درون : پرهام فک کنم با این شکلکای خنده قانع شد که تو روسی بلدی)
-
آسمان ِ آبی
اول ابتدایی ی همکلاسی داشتم ب اسم شیرین
سرجا دعوامون شدی سیلی زیر گوشش زدم ک ی ی ماه اگه مامانش تو کلاس نمینشست اونم نمیومد️Acola یا ابرفض
من یه لحظه ازت ترسیدم -
revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@پرهام-صادقی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival
ЛаьСоблюдайте закон ассоциации
( ندای درون : پرهام فک کنم با این شکلکای خنده قانع شد که تو روسی بلدی)
-
اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبیدبدونفاصلهسختاستفهمیدن
-
Acola یا ابرفض
من یه لحظه ازت ترسیدمآسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Acola یا ابرفض
من یه لحظه ازت ترسیدمنترس کاریت ندارم
️
با پسر عموم پارکور کار میکردم
حرکت چرخشیو میرفت ولی بهم یاد نمیداد ک هیچ نمیزاشت حتی امتحانشم کنم ..ترقه انداختم جیب شلوارش ..پاش از نشینمنگاه ب فنا رفت️ -
اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبید -
اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبیدZrex در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبیدوای ینی تیکه اخرررش
-
اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبیدZrex وای خدا چقدر خندیدم
منم ی بار غرور اومد سراغم آنچنان با مغز اومدم تو آسفالت جلو همه ک دیگه یادم رفت غرور -
اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبیدZrex در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبیدچه خاطرات تلخی حاجی
منم کلا دعوایی نیستم
کل دعوایی هم که توش پیروز شدم یبار
بود که با پسر خالم متحد شدیم و پسر داییمونو نیم ساعت کتک زدیم -
من ایلقارو میشناسم سعی کنین خودتون بمیرین یجوری
ققنوسصفربیشتر ازهیچیه.
صفربیشتر ازهیچیه..
صفربیشتر ازهیچیه...
یعنی انقد خندیدم شیکمم درد گرفت