هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
پیرمرد به زنش گفت: بیا یادی از گذشته های دور کنیم. من میرم توی کافه منتظرت میشینم و تو بیا سر قرار، با هم کلی حرفای عاشقونه می زنیم
پیرزن قبول کرد. پیرمرد به کافه رفت، دو ساعت از قرار گذشت ولی پیرزن نیومد. وقتی پیرمرد برگشت خونه، دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه. پرسید: چرا گریه می کنی؟
پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت: بابام نذاشت بیام.
سلامتی همه با عشقا️️️«با عشق زندگی کردن، بزرگترین مبارزۀ زندگی است.»
-
من از روز ازل بختم کج افتاد
زِ بس که مادر شیر غمم دادمرا مادر چو گشتم طفل رنجور
به مکتبخانه ی غم میفرستادمعلم امد و در پیش رویم
همان اول کتاب درد بگشادبه رسم عاشقی هم در جوانی
مرا دلبر شکست و بُردم از یادندانستم چه بود این زندگانی
فغان ازین فلک ای دادو بیدادگهی در خود ز حسرت ناله کردم
چه میشد مادرم من را نمیزاد؟؟ -
@نوشابه داداش رفتی تو فاز جدی بودنا دارم شوخی میکنم منظورم ذوق ادبیش نبود علمیش بود خواستم بپرسم که مگه میشه؟ ولی شما جدی گرفتی. اره همه این چیزایی که میگیو میدونم بهش میگن ارایه اغراق ینی شاعر یه صفت که غیر ممکنه به چیز یا کسی بده ولی این فک کنم اغراق پارادوکس باشه.. از جدی بودن هم بیا بیرون شوخین حرفام... اونا دیگه , مگه نمیشناسیشون؟ :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@نوشابه
این روزا تا 15 سال دیگه تکرار نمیشه .....
حسرت میشه
میمونه جاشبستگی به نگاهت به زندگی و هدفت داره .
آره اونم قشنگه
اما به وقتش
وقتش هم چن ماه بعده
گاهی باید از زمان حال لذت برد -
Heroes_Hunter در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@نوشابه داداش رفتی تو فاز جدی بودنا دارم شوخی میکنم منظورم ذوق ادبیش نبود علمیش بود خواستم بپرسم که مگه میشه؟ ولی شما جدی گرفتی. اره همه این چیزایی که میگیو میدونم بهش میگن ارایه اغراق ینی شاعر یه صفت که غیر ممکنه به چیز یا کسی بده ولی این فک کنم اعراق پارادوکس باشه.. از جدی بودن هم بیا بیرون شوخین حرفام... اونا دیگه , مگه نمیشناسیشون؟ :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
خب لحنت معلوم نبود شوخیه
البته اغراق نداره پارادوکس هم نداره ... اغراق وقتیه ک به یه صفت خیلی شدت بدی مثلا بگی از چشم هایش سیل روانه شد ک اینجا نداریم و پارادوکس هم زمانیه که دو تا چیز ضد و نقیض رو همزمان به کار ببریم مثلا ؛ پر از خالی ! یا خراب آباد ! ولی وقتی بگیم آرنج او به عقب تا شد درسته آرنج در حالت عادی به عقب خم نمیشه اما از شدت فشار شده دیگه یعنی شکسته ! ساعتم به طور عادی عقب نمیره اما از شدت دوری باعث شده عقربه ها برگردن کسی با من بحث نکنه عصبیم هر آن ممکنه خونریزی به پا کنم
ن اونا کین ؟ -
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
romisa
همیشه باید لذت بردهمیشه لذت بخش نیست
پره پستی و بلندیهمنظورمو نمیگیری
میگم در هر شرایطی چ بد چ خوب باید عملکردت جوری باشه که از خودت راضی باشی و این خودش یعنی لذت