هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
dlrm حتما برو دکتر
پندی بس حکیمانه بود منم از خیابون میترسمحالا باز دلت نخواد ترس از جمعیت و ترس از تاریکی هم دارم
و فوبیای شدید به سوسک :| نمیدونم چرا اما در این حده که سوسک ببینم چنان جیغ میکشم که شقیقه هام درد میگیرن
نفس نفس میزنم
عرررق می کنم
میرم که بمیرم دیگهبا یه سوسک
حالا این که مورچس
اگه ادامه دار بود میرم دکتر چشمdlrm
منم مثل تو از هرچی میترسم میرم تو دلشنمونش طوطی خالم
اسمش دنیه سبزه و خیلی ناز و خوشگل ولی من خیلی ازش میترسیدم
پسر خالم هم کلی اذیتم میکرد از طریق دنیتا این که ی ندا در درونم گفت : فاطمه
تاکی ترس و واهمه ؟!
( هم قافیه شد )
بعد گفتم میرم بهش دست میزنم فوقش انگشتمو قطع میکنه
وای دلارام اول بهش تخمه دادم خیلی ناز و گوگولی نگاهم کرد و تخمه رو گرفت
بعد اروم دستمو بردم سمت سرشداشتم میمردم از استرس .
اروم نوازشش کردم اونم هیچ کاری نکردکم کم اومد نشست رو دستم حتی انقدر خوب نوازشش کردم که خوابید تو بغلم
حالا مگه من دیگه ول میکردم
خالم میگفت فاطمه ولش کن دیگه
ولی خیلی خوب بود . خوشحال بودم که به ترسم غلبه کردمبرای پات خیلی نگران شدم
حتما یا برو دکتر یا با زرده تخم مرغ ببند
dlrm
dlrm
بیا سع بار تگت کردم که ببینی ها -
ققنوس بیچاره.. اتفاقا منم تو بچگیم تا کلاس سوم ی دختر همسایمون بود کلا دشمنم بود .یادمه ی دفع ی سنگ خیلی بزرگ زد تو پیشونیم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
dlrm
منم مثل تو از هرچی میترسم میرم تو دلشنمونش طوطی خالم
اسمش دنیه سبزه و خیلی ناز و خوشگل ولی من خیلی ازش میترسیدم
پسر خالم هم کلی اذیتم میکرد از طریق دنیتا این که ی ندا در درونم گفت : فاطمه
تاکی ترس و واهمه ؟!
( هم قافیه شد )
بعد گفتم میرم بهش دست میزنم فوقش انگشتمو قطع میکنه
وای دلارام اول بهش تخمه دادم خیلی ناز و گوگولی نگاهم کرد و تخمه رو گرفت
بعد اروم دستمو بردم سمت سرشداشتم میمردم از استرس .
اروم نوازشش کردم اونم هیچ کاری نکردکم کم اومد نشست رو دستم حتی انقدر خوب نوازشش کردم که خوابید تو بغلم
حالا مگه من دیگه ول میکردم
خالم میگفت فاطمه ولش کن دیگه
ولی خیلی خوب بود . خوشحال بودم که به ترسم غلبه کردمبرای پات خیلی نگران شدم
حتما یا برو دکتر یا با زرده تخم مرغ ببند
dlrm
dlrm
بیا سع بار تگت کردم که ببینی ها@fatemeh_banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
dlrm
منم مثل تو از هرچی میترسم میرم تو دلشنمونش طوطی خالم
اسمش دنیه سبزه و خیلی ناز و خوشگل ولی من خیلی ازش میترسیدم
پسر خالم هم کلی اذیتم میکرد از طریق دنیتا این که ی ندا در درونم گفت : فاطمه
تاکی ترس و واهمه ؟!
( هم قافیه شد )
بعد گفتم میرم بهش دست میزنم فوقش انگشتمو قطع میکنه
وای دلارام اول بهش تخمه دادم خیلی ناز و گوگولی نگاهم کرد و تخمه رو گرفت
بعد اروم دستمو بردم سمت سرشداشتم میمردم از استرس .
اروم نوازشش کردم اونم هیچ کاری نکردکم کم اومد نشست رو دستم حتی انقدر خوب نوازشش کردم که خوابید تو بغلم
حالا مگه من دیگه ول میکردم
خالم میگفت فاطمه ولش کن دیگه
ولی خیلی خوب بود . خوشحال بودم که به ترسم غلبه کردمبرای پات خیلی نگران شدم
حتما یا برو دکتر یا با زرده تخم مرغ ببند
dlrm
dlrm
بیا سع بار تگت کردم که ببینی هاابنم عکس دنی
-
@fatemeh_banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
dlrm
منم مثل تو از هرچی میترسم میرم تو دلشنمونش طوطی خالم
اسمش دنیه سبزه و خیلی ناز و خوشگل ولی من خیلی ازش میترسیدم
پسر خالم هم کلی اذیتم میکرد از طریق دنیتا این که ی ندا در درونم گفت : فاطمه
تاکی ترس و واهمه ؟!
( هم قافیه شد )
بعد گفتم میرم بهش دست میزنم فوقش انگشتمو قطع میکنه
وای دلارام اول بهش تخمه دادم خیلی ناز و گوگولی نگاهم کرد و تخمه رو گرفت
بعد اروم دستمو بردم سمت سرشداشتم میمردم از استرس .
اروم نوازشش کردم اونم هیچ کاری نکردکم کم اومد نشست رو دستم حتی انقدر خوب نوازشش کردم که خوابید تو بغلم
حالا مگه من دیگه ول میکردم
خالم میگفت فاطمه ولش کن دیگه
ولی خیلی خوب بود . خوشحال بودم که به ترسم غلبه کردمبرای پات خیلی نگران شدم
حتما یا برو دکتر یا با زرده تخم مرغ ببند
dlrm
dlrm
بیا سع بار تگت کردم که ببینی هاابنم عکس دنی
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@fatemeh_banoo اسمشم خارجکیه
خالم اسم گذاشته روش
ی عقاب بود تو فیلم آینه بغل
اسمش دنی بود
از اونجا الهام گرفتن
-
@fatemeh_banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
dlrm
منم مثل تو از هرچی میترسم میرم تو دلشنمونش طوطی خالم
اسمش دنیه سبزه و خیلی ناز و خوشگل ولی من خیلی ازش میترسیدم
پسر خالم هم کلی اذیتم میکرد از طریق دنیتا این که ی ندا در درونم گفت : فاطمه
تاکی ترس و واهمه ؟!
( هم قافیه شد )
بعد گفتم میرم بهش دست میزنم فوقش انگشتمو قطع میکنه
وای دلارام اول بهش تخمه دادم خیلی ناز و گوگولی نگاهم کرد و تخمه رو گرفت
بعد اروم دستمو بردم سمت سرشداشتم میمردم از استرس .
اروم نوازشش کردم اونم هیچ کاری نکردکم کم اومد نشست رو دستم حتی انقدر خوب نوازشش کردم که خوابید تو بغلم
حالا مگه من دیگه ول میکردم
خالم میگفت فاطمه ولش کن دیگه
ولی خیلی خوب بود . خوشحال بودم که به ترسم غلبه کردمبرای پات خیلی نگران شدم
حتما یا برو دکتر یا با زرده تخم مرغ ببند
dlrm
dlrm
بیا سع بار تگت کردم که ببینی هاابنم عکس دنی
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@fatemeh_banoo اسمشم خارجکیه
خالم اسم گذاشته روش
ی عقاب بود تو فیلم آینه بغل
اسمش دنی بود
از اونجا الهام گرفتن
-
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@fatemeh_banoo
واقعا مرسی از خالت منم اسم طوطی دادشم اسغر و کوکب گذاشته بودم
-
-
@melika-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@fatemeh_banoo
مصمم شدم یکی بخرم
من خودم با توقفس انداختن حیوانات مخالفم
ولی خب دنی کلا میاد از قفس بیرون
البته سختی هم زیاد داره ولی خوشگله -
حالا جالب بود ی چیزی برام ساعت ۹ شب بود همه جمع بودیم یهو دیدیم دنی خیلی مودب رفت تو قفسش درم بست نشست
ی جوری مودب نشسته بود که اصلا من خجالت کشیدم
میخواست بگه جمع کنید وقت خوابه -
@melika-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@fatemeh_banoo
مصمم شدم یکی بخرم
من خودم با توقفس انداختن حیوانات مخالفم
ولی خب دنی کلا میاد از قفس بیرون
البته سختی هم زیاد داره ولی خوشگله -
حالا جالب بود ی چیزی برام ساعت ۹ شب بود همه جمع بودیم یهو دیدیم دنی خیلی مودب رفت تو قفسش درم بست نشست
ی جوری مودب نشسته بود که اصلا من خجالت کشیدم
میخواست بگه جمع کنید وقت خوابه -
حالا جالب بود ی چیزی برام ساعت ۹ شب بود همه جمع بودیم یهو دیدیم دنی خیلی مودب رفت تو قفسش درم بست نشست
ی جوری مودب نشسته بود که اصلا من خجالت کشیدم
میخواست بگه جمع کنید وقت خوابه