معماهای دیوانه کننده
-
هفت خواهر به کلبهای رفتند و هرکدام از آنها به کاری مشغول شدند. اولین خواهر شروع به خواندن کتاب داستان کرد و دومین خواهر شروع به درست کردن کلوچه کرد. خواهر سوم مشغول بازی شطرنج شد و خواهر چهارم جدول کلمات متقاطع حل کرد. خواهر پنجم شروع به شستن لباسهای کثیف کرد و خواهر ششم به آبیاری گلهای درون باغچه مشغول شد.
خواهر هفتم چه کاری کرد؟!
- آسونه
- آسونه
-
هفت خواهر به کلبهای رفتند و هرکدام از آنها به کاری مشغول شدند. اولین خواهر شروع به خواندن کتاب داستان کرد و دومین خواهر شروع به درست کردن کلوچه کرد. خواهر سوم مشغول بازی شطرنج شد و خواهر چهارم جدول کلمات متقاطع حل کرد. خواهر پنجم شروع به شستن لباسهای کثیف کرد و خواهر ششم به آبیاری گلهای درون باغچه مشغول شد.
خواهر هفتم چه کاری کرد؟!
- آسونه
- آسونه
-
یه مرد به جرم قتل همسرش تو دادگاهه. اون ادعا میکنه همسرش گم شده..
وکیلش میگه : همه به در های دادگاه نگاه کنین همسر این مرد تا ۳۰ ثانیه دیگه میاد..
وقتی حضار و قاضی و دستیارانش به در ها نگاه میکنن وکیل ادامه میده : ببینین پس شما مطمئن نیستین که این مرد همسرشو کشته و به خاطر همین منتظر به در ها خیره موندین و همون طور که ما گفتیم همسر ایشون فقط گم شده...
بعد این جمله ی وکیل . قاضی مرد رو به اعدام به جرم قتل محکوم میکنه ... چرا؟؟؟ -
یه مرد به جرم قتل همسرش تو دادگاهه. اون ادعا میکنه همسرش گم شده..
وکیلش میگه : همه به در های دادگاه نگاه کنین همسر این مرد تا ۳۰ ثانیه دیگه میاد..
وقتی حضار و قاضی و دستیارانش به در ها نگاه میکنن وکیل ادامه میده : ببینین پس شما مطمئن نیستین که این مرد همسرشو کشته و به خاطر همین منتظر به در ها خیره موندین و همون طور که ما گفتیم همسر ایشون فقط گم شده...
بعد این جمله ی وکیل . قاضی مرد رو به اعدام به جرم قتل محکوم میکنه ... چرا؟؟؟sonic شاید چون وقتی گفت به در نگاه کنین مرد به در نگاه نکرد و مطمئن بود همسرش نمیاد
چون خودش کشته بودش ولی اگه گم شده بود به در نگاه میکرد ... درسته !؟ -
sonic شاید چون وقتی گفت به در نگاه کنین مرد به در نگاه نکرد و مطمئن بود همسرش نمیاد
چون خودش کشته بودش ولی اگه گم شده بود به در نگاه میکرد ... درسته !؟ -
یک میلیونر در خانه و با اصابت گلوله به پیشانیش کشته شد. کارآگاه با سه پسر او جک، جان و جیمز که در خانه بودند صحبت کرد.
جک به او گفت که آن شب با پدرش و جان به یک مهمانی رسمی رفته بوده اند. وقتی به خانه میرسند ابتدا پدرشان و سپس جان و بعد جک وارد اتاق نشیمن میشوند. هنگام بالا رفتن پدر از پلهها بالا جیمز وارد اتاق نشیمن شده و به پدرشان تیراندازی کرده است.
جان هم گفتههای جک را تایید کرد.
اما جیمز گفت آن شب با دوستانش بیرون بوده و وقتی به خانه رسیده پدرش کشته شده بوده است.
کارآگاه فورا همه چیز را فهمید. به نظر شما چه کسی قاتل بوده و کارآگاه چطور فهمیده است؟ -
یک میلیونر در خانه و با اصابت گلوله به پیشانیش کشته شد. کارآگاه با سه پسر او جک، جان و جیمز که در خانه بودند صحبت کرد.
جک به او گفت که آن شب با پدرش و جان به یک مهمانی رسمی رفته بوده اند. وقتی به خانه میرسند ابتدا پدرشان و سپس جان و بعد جک وارد اتاق نشیمن میشوند. هنگام بالا رفتن پدر از پلهها بالا جیمز وارد اتاق نشیمن شده و به پدرشان تیراندازی کرده است.
جان هم گفتههای جک را تایید کرد.
اما جیمز گفت آن شب با دوستانش بیرون بوده و وقتی به خانه رسیده پدرش کشته شده بوده است.
کارآگاه فورا همه چیز را فهمید. به نظر شما چه کسی قاتل بوده و کارآگاه چطور فهمیده است؟ -
یک میلیونر در خانه و با اصابت گلوله به پیشانیش کشته شد. کارآگاه با سه پسر او جک، جان و جیمز که در خانه بودند صحبت کرد.
جک به او گفت که آن شب با پدرش و جان به یک مهمانی رسمی رفته بوده اند. وقتی به خانه میرسند ابتدا پدرشان و سپس جان و بعد جک وارد اتاق نشیمن میشوند. هنگام بالا رفتن پدر از پلهها بالا جیمز وارد اتاق نشیمن شده و به پدرشان تیراندازی کرده است.
جان هم گفتههای جک را تایید کرد.
اما جیمز گفت آن شب با دوستانش بیرون بوده و وقتی به خانه رسیده پدرش کشته شده بوده است.
کارآگاه فورا همه چیز را فهمید. به نظر شما چه کسی قاتل بوده و کارآگاه چطور فهمیده است؟ -
یک میلیونر در خانه و با اصابت گلوله به پیشانیش کشته شد. کارآگاه با سه پسر او جک، جان و جیمز که در خانه بودند صحبت کرد.
جک به او گفت که آن شب با پدرش و جان به یک مهمانی رسمی رفته بوده اند. وقتی به خانه میرسند ابتدا پدرشان و سپس جان و بعد جک وارد اتاق نشیمن میشوند. هنگام بالا رفتن پدر از پلهها بالا جیمز وارد اتاق نشیمن شده و به پدرشان تیراندازی کرده است.
جان هم گفتههای جک را تایید کرد.
اما جیمز گفت آن شب با دوستانش بیرون بوده و وقتی به خانه رسیده پدرش کشته شده بوده است.
کارآگاه فورا همه چیز را فهمید. به نظر شما چه کسی قاتل بوده و کارآگاه چطور فهمیده است؟ -
خسرو روزهای چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه دروغ میگوید! او در سایر روزهای هفته راست میگوید! فرهاد روزهای یکشنبه و دو شنبه و سه شنبه دروغگوست و در دیگر روزهای هفته راست میگوید
اگر امروز هر دو آنها بگویند : (( من دیروز دروغ گفته ام. )) تعیین کنید امروز کدام روز هفته است؟
-
خسرو روزهای چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه دروغ میگوید! او در سایر روزهای هفته راست میگوید! فرهاد روزهای یکشنبه و دو شنبه و سه شنبه دروغگوست و در دیگر روزهای هفته راست میگوید
اگر امروز هر دو آنها بگویند : (( من دیروز دروغ گفته ام. )) تعیین کنید امروز کدام روز هفته است؟
-
مرد جوانی دو کارخانهی ساخت کفشهای زنانهی بسیار زیبایی را به ارث برد. همه چیز در شرایط خوبی بود تا زمانی که مرد جوان متوجه شد کارمندان و کارگران کارخانهها از کفشهای زیبا برای دوستان و همسران خود دزدی میکنند. در ابتدا هیچ راهی برای به دام انداختنشان نداشت اما در نهایت تصمیمی گرفت که از مقدار دزدیها کم کرد.
مرد جوان چه راهی برای توقف دزدیهای کفش در کارخانههایش پیدا کرد؟
-
مرد جوانی دو کارخانهی ساخت کفشهای زنانهی بسیار زیبایی را به ارث برد. همه چیز در شرایط خوبی بود تا زمانی که مرد جوان متوجه شد کارمندان و کارگران کارخانهها از کفشهای زیبا برای دوستان و همسران خود دزدی میکنند. در ابتدا هیچ راهی برای به دام انداختنشان نداشت اما در نهایت تصمیمی گرفت که از مقدار دزدیها کم کرد.
مرد جوان چه راهی برای توقف دزدیهای کفش در کارخانههایش پیدا کرد؟